فقه / فقه اقتصاد / تولی من قبل الجائر؛ جلسه 1392/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

تولی من قبل الجائر

مستثنیات

مرور به گذشته

اولین استثناء از تولی من قبل الجائر، ایصال نفع به مؤمنین بود. بعد از بررسی ادله و جمع‌بندی ادله، به فروعات مسئله پرداختیم. هشت مسئله را ذیل آن بحث کردیم.

9. جواز حکم مشمول گناهان دستگاه ظلم نمی‌شود

بعدازاینکه جواز به ورود دستگاه جرم داده شد، دو نوع گناه متصور است، یکی خود ورود است و دیگری گناه‌هایی که در آن دستگاه انجام می‌شود. سؤال این است که روایات فقط اصل ورود را تجویز می‌کند یا اینکه ارتکاب سایر گناهان که احیاناً در دستگاه‌های ظلم انجام می‌شود را دربر می‌گیرد؟

احتمال اول این است که جواز فقط برای ورود به دستگاه است.

احتمال دوم این است که جواز مطلق است.

به نظر می‌آید که هیچ‌کدام از دو احتمال درست نیست. باید احتمال سومی را قائل بشویم. احتمال سوم این است که ورود در دستگاه‌های ظلم و جور نسبت به معاصی دیگر دو قسم است.

1. بعضی معاصی لوازم اولیه ورود به دستگاه جرم است.

2. بعضی لوازم اولیه و مسائل لاینفک از ورود به دستگاه جرم حساب نمی‌شود.

مثلاً کسی که حاکم بشود، مستلزم مالیات گرفتن است. چون حکومت نامشروع است، مالیات گرفتن نیز نامشروع است. وقتی کسی والی منطقه‌ای می‌شود، تصرف در بیت‌المال نیز می‌کند. حتی اگر کارمند جزء باشد، تصرفی در بیت‌المال می‌کند.

یک حدی از تصرفات، عرفاً از لوازم پذیرش تولی من قبل جائر است. این دو نوع گناه با هم متفاوت‌اند. در روایت علی بن یقطین، معلوم است که ایشان در بیت‌المال تصرف می‌کند، اصلاً عرف نمی‌پذیرد که هیچ تصرفی نداشته باشد. بنابراین یک حدی از گناه و تصرفات جزء لوازم و ضرورات است. درنتیجه معاصی و لوازم اولیه ورود به دستگاه جرم، جایز است.

بعضی وقت‌ها معاصی، جزء مستلزمات حکومت نیست، علی‌الخصوص مواردی مثل قتل، جواز ندارند. یا اموری که برای طایفه حقه است. درنتیجه گناهانی که عرفاً از معاصی ولایت نیست. (راه گریز وجود دارد یا از مستلزمات حکومت نیست). دوم اینکه در جایی به حد قتل می‌رسد. (ادله لازم در این مورد وجود دارد). سوم نیز جایی است که مستلزم ظلم به طایفه‌ی حقه است.

جمع‌بندی

در جواب فرع نهم، باید قائل به تفصیل بشویم.

10. حیطه‌ی موضوع روایات

موضوع در روایات، خدمت رساندن و دفع ضرر از مؤمنین است. ظاهر روایت، خدمت‌رسانی و دفع ضرر در امور مالی بود. اکنون اگر، ورود برای مسائلی غیر از مالی و عرضی باشد، آیا ادله نیز این امور را شامل می‌شود؟ مثلاً ارزش‌هایی را زنده و فحشاهایی را از بین ببرد؟

جوابی که اجمالاً می‌دهیم این است که روایات ظهور در نفع مؤمنین دارد، تفریج کرب، اعزاز مؤمن و ... . البته اختصاص به مسائل مالی و مادی دنیوی مؤمنین ندارد. قاعدتاً مسائل معنوی که به نفع مؤمنین باشد را شامل می‌شود. اما نسبت به کارهای خوب و مواردی که جزء تأمین مصالح عباد نیست، شامل نخواهد شد.

در روایت، اعزاز مؤمن آمده است که قاعدتاً جواب سؤال ما را می‌دهد.

نتیجه‌گیری

تاکنون، استثنای اول از تولی من قبل جائر را مورد بررسی قرار دادیم. فروعات را نیز بررسی کردیم. ائمه اطهار (علیهم‌السلام) به مؤمنین اجازه دادند به دستگاه‌های جائر وارد بشوند تا مصالح مؤمنین را فراهم کنند.

مثلاً کشورهایی که در حال شکل‌گیری هستند، و در آن کشورها شیعیان کمی وجود دارند، اگر کسی به حکومت برود، به خاطر اینکه حقوق این مؤمنین را محافظت بکند، تجویز دارد. در بسیاری از کشورهای دنیا، امروزه مصداق دارد. در مواردی نیز با عنوان‌های ثانویه واجب است. درنتیجه اقدامات و فراهم کردن زمینه‌ی ورود آن‌ها نیز واجب یا مستحب می‌شود.

با تنقیح مناط در جاهایی که مسلمین (غیر از شیعه) در حکومت‌های کفر هستند، شامل جواز می‌شود.

نکته مهم

گاهی عنوان ثانویه، ورود به دستگاه را حرام می‌کند، در زمانی که ورود به آن دستگاه باعث جلال و شوکت آن جریان ناحق می‌شود.

استثنای دوم: برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر

در اینجا بحث مصالح عباد نیست بلکه برای احیای امر به معروف و نهی از منکر است. مثلاً در زمان طاغوت، کسانی وارد دستگاه می‌شدند برای اینکه بتوانند با بهائیت مقابله بکنند. یا اینکه مثلاً در بحث حجاب، بتوانند کمک شایانی بکنند.

داستان مشروطیت نیز همین بود. گروهی برای جلوگیری از نقض قوانین اسلامی و احیای قوانین اسلامی به دستگاه وارد شدند.

ورود در دستگاه ظلم و جور برای احیای امر به معروف و نهی از منکر، استثنای دوم تولی من قبل جائر است. این مطلب چیزی فراتر از مصالح عباد است.

اقوال بزرگان در استثنای دوم

مرحوم محقق (ره) و بزرگان دیگری نیز به این استثنا پرداختند. مرحوم شیخ (ره) اقوال را به صورت مفصل بیان کرده است. بعضی قائل‌اند که ورود به دستگاه برای احیای امر به معروف و نهی از منکر جایز است. بعضی نیز مستحب دانسته‌اند. بعضی نیز واجب دانسته‌اند. گاهی نیز احتمال و تعبیر به حرام شده است.

ابتدا ادله موجود را مورد بررسی قرار می‌دهیم. نکاتی که در کلام امام (ره)، آیت‌الله خویی (ره) و ... است را بیان می‌کنیم.