فقه / اجتهاد و تقلید / مسئله تقلید(ملاک تشخیص مجتهد و اعلم)؛ جلسه 310 - 96/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه / اجتهاد و تقلید / مسأله تقلید (ملاک تشخیص مجتهد و اعلم)

بیّنه در موضوعات

بحث در حجیت بیّنه در موضوعات بود و اینکه خبر ثقه کافی نیست، بلکه در باب موضوعات شهود هم تعدد داشته باشند و هم واجد عدالت باشند، مهم‌ترین مستند، روایت مسعدة بن صدقه از امام صادق علیه‌السلام بود که فرمودند: «وَ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا عَلَى هَذَا حَتَّى يَسْتَبِينَ لَكَ غَيْرُ ذَلِكَ أَوْ تَقُومَ بِهِ الْبَيِّنَةُ»[1]، در این حدیث از لحاظ سند، مهم‌ترین مبحث پیرامون مسعدة بن صدقه بود، به دلیل اینکه ذیل نام مسعدة بن صدقه توثیق خاص وجود ندارد، قاعدتاً برای توثیق مسعدة بن صدقه باید یک‌راهی پیموده شود و از طریق توثیقات عامه و روش‌های دیگری توثیق او را بررسی کرد، در توثیق مسعدة بن صدقه طریق‌هایی بود، پنجمین راه از علامه مجلسی اول در روضة المتقین شرح کافی نقل‌شده است، «الّذی یظهر من اخباره فی الکتب أنّه ثقةٌ»؛ از طریق اخبار و متون روایات می‌شود وثوق ایشان را اثبات کرد، «لأنّ جمیع ما یرویه فی غایة المتانة موافقٌ لما یرویه ثقات و لهذا عملت طائفه بما رواه بل لو تتبعة وجدت اخباره أسدّ و امتن من اخبار جمیل بن دراج و حریز»[2]، این نقل ظرفیت دارد که یک قاعده کلی بشود، اختصاص به مورد ندارد.

ممکن است راهی برای اعتماد به روای پیدا بشود، نه از طریق کتب رجالی که گفته شود ایشان ثقه است، بلکه از طریق بررسی روایاتی که یک شخص و راوی دارد، درجایی که راوی صاحب روایات متعدد است، به‌طور مثال حدود صد روایت در ابواب مختلف از مباحث اعتقادی و کلامی و فقهی نقل کرده است و سندهای او هم به آن حدیث، یعنی سلسله قبل از او هم افراد معتبری هستند، وقتی روایاتش بررسی می‌شود، دیده می‌شود که در این روایات هیچ نقطه شک‌برانگیز و ابهام‌زا و شبهه دار وجود ندارد، مضامینی که در روایاتش آمده، شامل موضوعات مشکل‌داری در مباحث اعتقادی و کلامی نیست، بخش زیادی از مضامینش در کتب دیگر روایی توسط روات دیگر هم نقل شده است، این موارد می‌تواند نشان بدهد که این فرد سلیم الفکر و موثقی بوده است.

بنابراین فردی که تضعیف نشده، روایات زیاد دارد و متون روایی او هم از یک سلامت و سداد و اتقان برخوردار است، جایی که مطلب خاصی از او نقل شده که یک قاعده فقهی هم هست، مثل اینجا که در موضوعات باید بر بیّنه اعتماد بشود، این مورد را می‌شود با توثیق او اثبات کرد، اگر کسی این مطلب را بپذیرد، قاعدتاً در غیر مسعدة بن صدقه روات دیگری هم هست که از این قبیل هستند، البته قیودی در اینجا اضافه‌شده:

1 – روایات متعدد داشته باشد

2 – سندهای متصل به آن شخص، سندهای درستی باشد.

3 – در مورد خود شخص تضعیفی وارد نشده باشد.

پاسخی که به این روش می‌شود داد، این است که این مورد تولید یک ظنّی می‌کند، اما اینکه به اطمینان برسد و بتوانیم یک راوی را توثیق بکنیم، جنبه شخصی در خود فقیه دارد و کسی که می‌خواهد تحقیق بکند.

این روش شخص را باید به یک اطمینانی برساند، مشکل است به‌صرف اینکه مجموعه روایات شخص راوی اشکال ندارد، لذا این راوی ثقه بوده است، البته شاهد و نشانه خوبی هست، اما برای اثبات ثقه بودن راوی مشکل است.

نکته‌ای که این مسئله را می‌تواند تضعیف بکند این است که مسعدة بن صدقه در کلمات متأخرین تضعیفی راجع به او آمده است، علامه و شهید تضعیفی را برای مسعدة بن صدقه بیان کردند، معمولاً تضعیف‌های متأخرین را قبول نداریم، تضعیف‌هایی که در قرن‌های متأخره، بدون اینکه نشانه‌ای از آن در کتب متقدمین باشد، نمی‌شود به آن اهمیت داد، اما اینکه شهید و علامه این شخص را تضعیف می‌کنند، مقداری مانع می‌شود از اینکه این روش بتواند به نتیجه برسد، به‌عبارت‌دیگر اگر این روش هم پذیرفته بشود و بگوییم می‌تواند انسان را به اطمینان برساند، از سلامت روایات یک شخص، انسان به اطمینان برسد که این شخص، فرد سالم و ثقه‌ای بوده است، اگر این مطلب پذیرفته شود، نباید مواجه با یک تضعیفی ولو تضعیف‌های متأخر باشد، بعضی برای تضعیف‌های متأخر اهمیت می‌دهند و ارزشی برای آن قائل هستند، برخی هم قائل نیستند، مع‌ذلک این تضعیف می‌تواند یک مقداری از رسیدن به اطمینان در اینجا ممانعت بکند.

جمع‌بندی در مورد روش مرحوم علامه مجلسی اول که از یک نگاه ما می‌تواند یک روش عامی هم باشد، این است که فی‌الجمله این روش درست است، گاهی انسان را می‌تواند به یک اطمینانی برساند، علتش این است که وقتی راجع به افراد گفته می‌شود که ثقه هستند، از مجموعه حرف‌ها و کارها و رفتارشان گفته می‌شود که این فرد ثقه است.

در اینجا از مجموعه سخنان و روایات شخص گفته می‌شود که این شخص انسان سالم است، نمی‌توان گفت که این مطلب علی‌الاصول درست نیست، می‌تواند درست باشد، منتهی در مقام تطبیق در اینجا ممکن است به یکی از این دو جهت انسان اطمینان پیدا نکند:

1 – اینکه گفته شود روایات بیش از این باید باشد که انسان به اطمینان برسد.

2 – در اینجا راجع به مسعدة بن صدقه چند نکته شک‌برانگیز وجود دارد:

نکات تضعیف مسعدة بن صدقه

1 – مسعدة بن صدقه عبدی با عبسی که یکی از آن‌ها از اصحاب امام باقر علیه‌السلام هست و دیگری از اصحاب امام صادق علیه‌السلام هست، اگر این‌ها دو فرد باشند، مسعدة بن صدقه مشکلی ندارد، برای اینکه از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند، اما اگر یکی باشند، راجع مسعدة بن صدقه از اصحاب امام باقر علیه‌السلام عامیٌ بتریٌ وارد شده است، در متأخرین علامه و شهید تضعیفی در مورد مسعدة بن صدقه دارند، لذا این‌ها شک‌برانگیز هستند و نمی‌گذارند آن قاعده اثر خود را بگذارد.

روش ششم توثیق مسعدة بن صدقه

روش ششم در تصحیح و توثیق مسعدة بن صدقه این است که غالب روایات او را هارون بن مسلم نقل کرده است، اگر به کتب رجالی مراجعه بشود، بخش عمده روایات مسعدة بن صدقه را هارون بن مسلم نقل کرده است، کسانی دیگر هم از مسعدة بن صدقه نقل کرده‌اند، اما کم است، بالای نود درصد روایات مسعدة بن صدقه از طریق هارون بن مسلم بن سعدان نقل شده باشد و این حاکی از یک نوع تلازم این دو فرد است.

هارون بن مسلم هم روایات زیادی دارد، روایات مسعدة بن صدقه حدود صد و چهل روایت است، هارون بن مسلم حدود صد و شصت روایت دارد.

البته هارون بن مسلم از بقیه مسعده‌ها هم نقل کرده است، اما بخش عمده‌ای از روایات هارون از مسعدة بن صدقه است.

نکته بعدی این است که هارون بن مسلم توثیق خیلی قوی دارد، گرچه شیخ در باب او توثیقی ندارد، اما نجاشی توثیقش این است که «ثقةٌ وجهٌ»، وجهٌ نشان‌دهنده یک جلالت و شأنی در هارون است، «و لهُ کتبٌ»، کتاب‌های متعددی برای هارون بن مسلم در نجاشی و شیخ نقل شده است.

نکته بعدی این است که شخصی پر روایتی مثل هارون بن مسلم با توثیقی که در مورد او هست، خاصیت زیادی ندارد، برای اینکه عمده روایاتش از مسعدة بن صدقه است که او ثقه بودنش مشخص نیست، به نحوی توثیق هارون بن مسلم گویا یک مهر صحتی به مسعدة بن صدقه می‌زند، شبیه نوفلی عن سَکونی است، سند نوفلی از سکونی یک سند بسیار رایج و متداول است، به‌گونه‌ای که اگر روایات نوفلی عن سکونی از فقه برداریم، فقه تحت تأثیر قرار می‌گیرد، در آنجا گفته‌شده که سکونی توثیق دارد و غالب روایات سکونی نوفلی عن سکونی است، اما در آنجا از باب توثیق مروی عنه است که ملازمه غالبی با راوی دارد، به وثوق راوی می‌رسیم، در اینجا از توثیق راوی که ملازمه غالبی با مروی عنه دارد، به توثیق مروی عنه می‌رسیم.

مسعدة بن صدقه از اصحاب امام صادق علیه‌السلام به شمار آمده است، هارون بن مسلم از اصحاب امام حسن عسکری علیه‌السلام هست، فاصله این دو زیاد است.

تضعیف هارون بن مسلم

خود مسئله نقل زیاد هارون بن مسلم را مقداری در معرض تردید قرار می‌دهد، علتش این است که معمولاً معمرین بالای صدسال به‌گونه‌ای اسم می‌برند، می‌گویند «کان هذا معمراً»، وقتی شخصی سنش بالای صدسال است، اشاره به سنش می‌شود، نامی از این معمر بودن برده نشده است، نقل هارون از مسعده به خاطر فاصله زمانی شک‌برانگیز است، مستلزم این است که هارون از یک سن حدود یک‌صد چهل‌سالگی برخوردار بوده است، ممکن است هارون از یک کتابی نقل می‌کند، مجموعه و اصلی از مسعدة بن صدقه بوده است، هارون از آن مجموعه یا کتاب مسعدة بن صدقه نقل می‌کند.

توثیق هارون بن مسلم بسیار قوی نیست که گفته شود راه گذری از او نیست، اگر راوی مثل ابن ابی عمیر بود، تلازم قوی‌تر می‌شد.

هارون بن مسلم را فقط نجاشی توثیق کرده، ابتدا بیان‌شده که هارون بن مسلم ثقه است، اما در ادامه ذکرشده که «وله مذهبٌ فی الجبر و تشبیه»، راجع به این جمله نجاشی در تنقیح بحث شده است، در تنقیح المقال مرحوم مامقانی چند احتمال داده شده است که «وله مذهبٌ فی الجبر و التشبیه»، آیا لطمه‌ای به وثاقتش می‌زند یا خیر، برای اینکه مذهبٌ فی الجبر و التشبیه معنایش این است که از قانون امرٌ بین الامرین عدول کرده است، بعضی هم گفته‌اند که این با آن منافاتی ندارد.


[1]- وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 89.

[2]- روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة)، ج‏14، ص: 267.