فقه / اجتهاد و تقلید / نظام‌سازی؛ جلسه 32 - 93/07/16

بسم‌الله الرحمن الرحیم

نظام سازی

مرور بحث گذشته

در مقدمه سیزدهم سخن بر منظومه سازی گزاره‌های موجود در فقه بود، د این باب پس‌ازاینکه چندین مسأله مهم ذکر شد به اعتبار و فوائد این امر پرداخته شد. و به این سؤال کلیدی پرداخته شد که آیا می‌توان با روند گزاره‌ای بیان‌شده، به منویات شارع دست‌یافت؟

 در این زمینه مباحثی در قبال تنقیح مناط و انواع قیاسات رایج بیان شد و در پایان این نتیجه حاصل گشت که فی ازجمله امکان رسیدن به مقاصد شارع وجود دارد و در این زمینه نباید از محدوده اطمینان تنزل نمود.

حجیت فی الجمله ای منظومه سازی

در مقام پاسخ به این سؤال گفته شد که این روش فی الجمله دارای اعتبار است و آن درجایی است که فرد را به‌صورت یقینی و یا اطمینانی به نتیجه‌ای برساند، لکن در مسائل فقهی این ایصال کمتر صورت می‌گیرد.

بنابراین در حقیقت در اصول باید مکانی برای بررسی روش تجمیع گزاره‌ها و احکام جزیی برای رسیدن به احکام کلی قرار داده شود.

روش نظام سازی در میان علماء

این روش هرچند به‌ظاهر اندک است اما ریشه‌های این امر در بین بزرگان ما موجود بوده است. مثلاً شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام به سراغ این روش رفته‌اند و از این طریق مطالب متعددی را به شارع نسبت می‌دهند همچنان که علامه در بیاننا، در بحار همین منوال را در پیش‌گرفته‌اند.

جمع‌بندی

لذا نباید در قبال آن استغراب به خرج داد. البته در اینجا رسیدن به اطمینان شرط است و علاوه بر اثراتی که در جلسه گذشته بیان شد می‌توان از آثار دیگری در این زمینه نام برد که هرچند در آن سطح نباشد.

اثر تجمیع گزاره‌ها

ازجمله نکاتی دیگر که در این بحث وجود دارد این است که گاهی تجمیع گزاره‌ها منجر به ترجیح یافتن یک احتمال در فهم متون دینی می‌شود.

 از نکات جالب در قبال فقاهت نیز همین نکته است که گاهی در ارتکاز فقیه حالتی شکل‌گرفته که نمی‌تواند مبنایی را قبول کند، با پیگیری آن مشخص می‌شود که گزاره‌های متعددی از این قبیل در ذهن او مبنی بر آن مبنا شکل‌گرفته است.

جمع‌بندی

لذا همین استظهارات حاصله از این موارد تجمیع می‌تواند احتمالی را در ذهن فقیه به قطعیت برساند یا جانب یک احتمال را تقویت نماید. ازجمله دیگر آثار تجمیع این است که جایگاه یک گزاره که چندان قابل‌هضم نیست در آن نگاه کلان با راحتی بیشتری قابلیت هضم را پیدا می‌کند.

خطبه اخلاقی نهج‌البلاغه

امام در خطبه بیست و هشتم این‌گونه می‌فرمایند که؛

«فَارْتَحِلُوا رَحِمَکمُ اللَّهُ مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا سِوَی الْبُلْغَةِ وَ کونُوا فی‌ها کسَفْرٍ نَزَلُوا مَنْزِلًا فَتَمَتَّعُوا مِنْهُ بِأَدْنَی ظِلٍّ ثُمَّ ارْتَحَلُوا لِشَأْنِهِمْ وَ لَا تَمُدُّوا أَعْینَکمْ فی‌ها إِلَی مَا مُتِّعَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَضِرُّوا فی‌ها بِأَنْفُسِکمْ فَإِنَّ ذَلِک أَخَفُّ لِلْحِسَابِ وَ أَقْرَبُ مِنَ النَّجَاةِ أَلَا إِنَّ الدُّنْیا قَدْ تَنَکرَتْ وَ أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ وَ نَادَتْ بِاطِّلَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الْمِضْمَارَ الْیوْمَ وَ غَداً السِّبَاقُ أَلَا وَ إِنَّ السُّبْقَةَ الْجَنَّةُ وَ الْغَایةَ النَّار»[1]

جایگاه این خطبه

 سید رضی در قبال این خطبه می‌فرماید چنین کلامی در عالم وجود ندارد که بتواند این‌گونه دست انسان را بگیرد، او را خاضع نماید و اسباب هدایت او را فراهم سازد. این کلام امام از چنان جایگاه ادبی رفیع برخوردار است که حاجز نیز در کتاب التبیین آن را ذکر کرده است.

هنر کلام امام در بسیاری از موارد تصویری زنده و مجسم سازی است که در کلام ایشان وجود دارد. در اینجا امام گویا برای کسی کلام را ایراد می‌کند که لحظه مرگ او فرارسیده است.

نزدیکی آخرت

امام در این خطبه می‌فرمایند؛ برای ما و شما همیشه حالت مرگ نزدیک است، شما باید همیشه در این مرز حرکت کنید که خود را در آستانه مرگ ببینید. همواره خود را در آستانه گشوده شدن ابواب آخرت ببینید و بدانید که آخرت با همه درخشش بر ما اشراف دارد. امروز روز ریاضت و آماده‌سازی است برای غایت که همان بهشت است.

اما کسانی که از این میدان عقب افتادند خسران کردند.

طلوع و غروب دنیا

دنیا به پایان رسیده است. این حالت برای فردی است که در مرز دنیا و آخرت قرارگرفته است. امام می‌فرماید شما همیشه در این مرز در حال حرکت هستید، چگونه شب تمام است و روز با تمام فروغ خود در حال آمدن است، دنیا همیشه حالت طلوع و غروب را دارد. نه اینکه تنها لحظه مرگ این‌گونه باشد.

تشبیه دنیا به میدان مسابقه

امام در ادامه دنیا و آخرت را به اسب‌هایی تشبیه کرده‌اند که برای مسابقه آماده می‌شوند، این اسب‌ها چابک و لاغر می‌شوند تا به‌خوبی بتوانند بدوند. اما پایان در ورای دنیا یعنی آخرت است و سبقت به‌سوی جنت است. در قبال این بخش از کلام که سبقة به‌سوی بهشت است مرحوم سید رضی کلامی دارند و موردتوجه ایشان بوده است که برای جهنم این‌گونه حالتی وجود ندارد و امام تعبیر به سبقة یعنی جایزه را در قبال جهنم ندارند.

این فریاد رسایی است که مولی برای همیشه تاریخ دارند که؛

اگر دنیا این‌گونه است، آیا کسی نیست که توبه کند و خود را برای میدان و مسابقه آماده نماید؟ مسابقه‌ای که سرانجام آن به بهشت منتهی خواهد شد و مرگ هرلحظه نزدیک است که فرارسد!


[1]ـ مصباح المتهجد؛ ج 2، ص: 661.