بسمالله الرحمن الرحیم
مناقشه در روایات مثبت حضور
در بحث سابق استدلالاتی درزمینهٔ اثبات لزوم حضور از روایات به عمل آمد، لکن بسیاری از آنان مورد خدشه قرارگرفته است.
مناقشه اول
برخی گفتهاند روایات استدلال شده مربوط به سیره معصوم است و سیره تنها دلالت بر فعل دارد، نه هیچگونه رجحانی درون آن. چراکه فعل دلیل لبی نیست و از اینکه بر خصوصیات دلالت کند، قاصر است. شاید اعلام حضرت در اینجا امر مباحی بوده باشد و ایشان مباح را انجام داده است. لذا فعل معصوم حداکثر دلالتش بر اباحه است، همانطور که ترک او حداکثر دلالتش بر عدم وجوب است.
تطبیق بحث
در اینجا نیز زمانی که امام به قنبر برای اعلام امر میکند، معلوم میشود که کار صورت گرفته، امری جایز است، اما اینکه دلالت بر رجحان یا حتی وجوب داشته باشد، جواب منتفی است.
اتخاذ مبنا
در خصوص استدلال به سیره قبلاً مطالبی بیان شد، گفتیم؛ هرچند سیره در دلالت خود ناتوان است، ولی اموری وجود دارد که میتواند دلالت او را از سطح اباحه خارج کند و مرحلهای ترقی دهد، متأسفانه در اصول راجع به این بحث مبسوطی صورت نگرفته است.
قرائن متعددی برای ارتقاء این دلالت ذکر شد که از آنها نقل سیره امام وسط خود امام بود، که این نشاندهنده این است در این نقل رجحانی در نزد امام بوده است. لذا حداقل امری که در اینجا ثابت میشود رجحان و استحباب اعلام حضور است.
در چند روایت بیانشده که موردبحث بود و ازلحاظ سندی مهر تأیید بر آنها میخورد، این سیره توسط امام نقلشده است، همانطور که ملاحظه شد.
سیره در نزد عامه
در میان عامه کسانی به این قائل بودند که رفتار معصوم بر رجحان دلالت دارد نه بر اباحه به معنای خاص. اگر کسی به آن مبنا قائل شد، جای بحثی باقی نمیماند و الا، در اینجا قرائنی وجود دارد که دلالت بر رجحان این فعل صادرشده از امام میکند. همه اینها جهاتی است که نشان میدهد اشکالات واردشده بر دلالت رجحانی در این مقام چندان وارد نیست.
اشکال بر ابهام در دلالت
اشکال دیگری که در اینجا واردشده به ابهامی برمیگردد که در الهی بودن حکم در این مقام وجود دارد، در مواردی که شک وجود داشته باشد سیره امام دلالت بر حکم الهی میکند یا حکمی حکومتی است، این شک مانع از این خواهد شد که دلالت بر الهی بودن حکم ثابت شود.
بنابراین، باوجود شک موجود جایی برای قطعیت به این امر وجود ندارد که این اعلام ذاتاً مستحب است. و همین مقدار کافی است که نتوانیم استحباب را استخراج نماییم.
خدشه در استدلال فوق
به این استدلال نیز پاسخدادهشده است، بدین گونه که؛ برخی عقیده دارند اصولاً رفتار معصوم دلالت بر رجحان دارد، و این نقل در اینجا نشاندهنده هدایت و حکمی الهی است که در آنجا صورت گرفته است.
به همین سبب است که وقتی در تاریخ یعقوبی یا طبری تاریخی از سیره امام نقل شود با آنچه خود معصوم مستقیماً نقل میکند، تفاوتهای اساسی در آنها وجود دارد. پس در اینجا درواقع امام درصدد بیان حکم الهی هستند.