خطبه نماز جمعه میبد تاریخ 1371/01/14 (ش.ث:661)
- میبد
- سال 1371
- بازدید: 468
خطبه اول
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیةاللّه فی الارضین. اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[2] عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
وداع با ماه مبارک رمضان
جمعه وداع با ماه مبارک رمضان است، بد نیست همه ما در این روزهای آخر ماه رمضان که برای خدا و دستورات خدا روزها گرسنگی را تحمل کردیم. اندکی فکر کنیم که آیا به آن هدف مطلوب از ماه مبارک در ما تحققیافته است. آیا روزه، نماز و شب قدر و قرآنی که بر سر گذاشتیم ظاهری بوده یا اینکه به قلب ما نافذ شده است.
همانطور که در قرآن بیانشده است هدف اصلی در ماه رمضان تقوا و چشیدن طعم فقر و محرومیت محرومان، یاد قیامت و سختیهای قیامت است. اگر روزه بر ما فرض نشده بود یا اگر به حقیقت و عمق این عبادت توجه نکنیم در دنیا وزندگی روزمره بیشتر غرق میشویم و این شهوات نفسانی ما را با خود میبرد و نمیگذارد که تصمیمگیرنده باشیم. در ماه مبارک رمضان این زندگی روزمره شهوانی باید به هم خورد و تمتعات شیطانی کنار گذاشته شود.
ضیافت الهی
اگر به عظمت ماه مبارک رمضان توجه داشته باشیم آنوقت است که به عمق آنچه حضرت سجاد (ع) در خطبه 45 صحیفه سجادیه در وداع ماه مبارک رمضان فرمودند پی میبریم. از شما تقاضا میکنم که این خطبه وداع ماه مبارک را در این روزهای آخر مرور کنید و بدانید که مولا امام سجاد (ع) با چه درد و اندوهی به ماه مبارک سلام میدهد: «سلام بر تو ای ماه خدا، سلام بر تو ماهی که در او شیطانها اسیر بودند و سلام بر ماهی که پر از برکت و نورانیت بود.» ماه رمضان برای ما یک تکلیف مشقت باری برای ما نیست بلکه سرمایه حیات ماست، سرمایه رستگاری و سعادت جاویدان ماست، خدا به ما لطف کرده است و در میان ماهها ماهی را به این عظمت رسانده و در آن ماه قرآن نازل کرده و شب قدر و فضایل و برکات را در این ماه قرارداده است.
همانطور که امام (ره) میفرمودند: نفس اینکه ما در این ماه به ضیافت الهی دعوتشدهایم لطف خاص و تشریف و تکریم خاص الهی است که ما بندگان را شایسته دانسته و ماهی بااینهمه عظمت و برکات و سلام و خیرات برای ما قرارداده است. اگر اینگونه به ماه مبارک نگاه کنیم آنوقت پایان ماه رمضان مانند امام سجاد (ع) با آن آه و اندوه و حسرت سلام میدهیم و از خدا میخواهیم که برکات این ماه را شامل حالمان قرار دهد. خدایا به ما روزهداران و مشتاقان به این ماه توفیق نیل به ضیافت الهی را عنایت بفرما.
«بِسْمِ اللّه الرحمن الرحیم، وَالْعَصْرِ، ان الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»[3]
خطبه دوم
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابیالقاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین. اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»[4]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
انتخابات
ما در این ایام در آستانه برگزاری انتخابات هستیم. یک اصل کلی در نظام جمهوری ما است و آن این است که جمهوریت نظام پشتوانهٔ اجرای اسلام است. گاهی این سؤال مطرح میشود که آراء مردم و جمهوریت نظام چه ارتباط و رابطهای با اسلام دارد؟
نظام ما نظامی که با خون شهدا و تلاش مستمر و بیوقفه این ملت بزرگ در این دنیا پدید آمد و جمهوری اسلامی نامیده شد و این جمهوری یعنی نظامی که به نحوی و بهگونهای با آراء مردم شکل میگیرد یعنی این نظام به آراء مردم اتکا دارد، مدیریت کشوری با آراء مردم نظام پیدا میکند.
اینجا سؤالی که مطرح میشود این است که اسلام یعنی چه؟ جمهوریت یعنی چه؟ جمهوریت چه رابطهای با اسلامیات ما دارد؟
در اینجا دیدگاههای افراطی و تفریطی وجود دارد؛ تصوراتی که شاید بتوان گفت در هر طرف یک بیتوجهی به قضیه میشود وجود دارد. بعضی گمان میکنند اسلام به آراء مردم ندارد یک نظام اسلامی به آراء و انتخاب مردم بیاعتناست این تصوری است که ممکن است کسانی این تصور را داشته باشد و این اشتباه است. ممکن است کسانی هم تصور کنند که جمهوریت و آراء مردم اصالت دارد و اسلامیات چیزی نیست یا فکر کند که ما اسلام را در کنار جمهوریت و رأی مردم قراردادیم، اراده خداوند در کنار اراده مردم است این تصورات همه اشتباه است. این اشتباه است که کسی فکر کند که یک نظام اسلامی آنی است که حاکمیت فقط از آن مردم است و اساس حاکمیت مال مردم است و اصل مشروعیت یک نظام از رأی مردم پیدا میشود.
اصل مشروعیت برای خداست
اعتقاد ما این است که اسلام در مکتب ما اساس و مشروعیت برای خداست و خداوند از طریق مجازی و از مجرای ولایت امر که در هر زمان در یک قالب و در شکلی مجسم و محقق میشود تبیین کرده و حاکمیت را برای خود و از آن طریق باید اعمال شود. اگر ما مانند غربیها فکر کنیم که حکومت و نظام و مدیریت را منهای آنچه خداوند قرارداده در نظر بگیریم این تصور خام و اشتباهی است، حاکمیت «إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّهِ»[5] معنای درست این است که در یک مجموعه مدیریتی حاکمیت حکومت و مشروعیت به خداوند بازمیگردد و باید خدا را حاکم قرار داد و اگر مردم بخواهند در مسیری بروند که مجرای حاکمیت و دستور الهی نباشد ازنظر واقعی هیچ ارزش و فایدهای ندارد. اصل مشروعیت و لزوم اطاعت از کسی به آراء مردم برمیگردد.
ملت ما نظام تازه و جدیدی به شکلی که در دیدگاه اسلام است نه در حقوق بشری که آنها میگویند مطرح کرد. ما در اسلام حاکمیت مردمداریم اما نه آن حاکمیت مردمی که در برابر رأی خدا و دستورات الهی اصالت داشته باشد، اینیک طرف قضیه هست و طرف دیگر هم این است که تصور اشتباهی است اگر کسی فکر کند که اسلام و نظام ما اسلامی است و رأی مردم هیچ ارزشی ندارد زیرا تا رأی مردم نباشد اسلام اجرا نمیشود.
امیرالمؤمنین (ع) به دلیل اینکه آراء عمومی امت اسلامی همراه او نبود 25 سال در خانه نشست وقتیکه این آرای عمومی در خانه علی (ع) آمدند و دستها به بیعت دراز شد علی (ع) صحنه خلافت را به دست گرفت. آنچه در نظام ما حقانیت و اصالت دارد اسلام و قوانین اسلام و ولایت امر و ولایتفقیه است که از طریق الهی مشخص شد اما اجرای همین نظام و اجرای قوانین اسلام نیاز به رأی و حضور مردم دارد. بدون آراء مردم نه انقلاب پیدا میشد و نه رفراندوم 12 فروردین برگزار میشد.
به این نکته باید توجه داشته باشیم که حق، خدا و مقررات الهی میگوید زمانی درست اجرا میشود که مردم درصحنه باشند و بارأی خود و با اشتیاق قلبی این امر را نشان دهد.در شرایط فعلی بیش از هر زمان نظام ما حضور مردم درصحنه دفاع از اسلام و ارکان نظام را میخواهد و مردم باید معتقد باشند و درک کنند و رشد سیاسی داشته باشند و تشخیص دهند که ما در چه موقعیت جهانی هستیم و استحکام نظام ما به چه امری وابسته است.
ملت ما با آزمون سختی در طول انقلاب سختی جنگ را، انقلاب را و دفاع از اسلام را تحمل کردند و در صف اول کسانی که شهید دادند، جانباز شدند و تحمل معلولیتهای دائمی کردند و همهکسانی که به اطاعت از امام (ره) و ولایت امر و رهبری اسلام و با پیروی از مقررات الهی درصحنههای گوناگون حضور یافتند.
نکته اساسی که همه ما باید به آن توجه داشته باشیم این است که افتخار نظام ما در دنیا این است که قدمبهقدم پیاده شدن اسلام و حکومت ما به آراء مخفی و آزار مردم مرتبط است. انقلاب ما با خون و شهادت به پیروزی رسید ولی درعینحال امام (ره) بعد انقلاب فرمودند: باید رفراندوم شود و با همان موازین رأی آزادی که در دنیا مقبولیت دارد نظام شکوهمند اسلامی ما شکل گرفت و روز 12 فروردین مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند و اسلام حکومت یافت و نظام اسلامی رسمیت جهانی یافت.
قانون اساسی بر پایه حقانیت الهی
در قانون اساسی ما همه ارکان نظام حقانیت نظام خدایی است اما اجرای این نظام حق و این سیستم مدیریت حق بر دوش مردم و بر آراء مردم تکیه زده است. در تعیین رهبری هم ما مجلس خبرگان داریم که مجلس خبرگان با آرای مردم شکل میگیرد و با آرای مردم در چارچوب مقرراتی که اسلام گفته است مردم کسانی را انتخاب میکنند که از همه شایستهتر برای هدایت جامعه بهعنوان رهبری انتخاب شود.
در ریاست جمهوری هم باز آراء مستقیم مردم فردی را بهعنوان مدیر رأس مدیریت اجرایی انتخاب میکند. در برنامهریزی کشور هم که مجلس شورای اسلامی است باز خود مردم با رعایت مصالح اسلام و کشور کسی را که بخواهند انتخاب میکنند. ما این افتخار راداریم که در دنیا کشور ما در میان کشورهای جهان سوم و در میان کشورهای اسلامی و کشورهای خاورمیانه تنها کشوری است که از رهبری نظام، ریاست جمهوری و مجلس شورا و بعد شوراهای شهرها و محلهها در همه سطوح مستقیم آراء مردم حضور دارد و درنتیجه همه قوایی که در کشور است به رأی مردم و تحت فرمان ولایت امر است.
در پایان عرض میکنم که انتخابات در این دوره و شرکت در انتخابات یک اصل بسیار مهمی است که نباید فراموش شود و هیچ مکلف زن و مردی در پیشگاه خدا عذر ندارند که در انتخابات شرکت نکند اینیک تکلیف الهی و واجب است برای اینکه سرنوشت خود ما تعیین میشود و هم برای اینکه موقعیت ما امروز در دنیا موقعیت خاص و ویژهای است. مطمئن باشید که الآن در سازمانهای جاسوسی دنیا، تحلیل گران و خبرگزاریهای گوناگون دنیا و همه چشمهایی که حاکمیت اسلام و عظمت و شکوه اسلام را نمیتوانند ببینند در انتظار این هستند که یک رأی کم شود و حضور مردم چشمگیر نباشد.
جنگ احزاب
ما در یک جنگ احزاب هستیم امروز سراسر دنیا در انتظار شکست اسلام و حضور کمتر امت اسلامی درصحنه هستند که ما باید این موضوع را موردتوجه قرار دهیم و شرکت درصحنه انتخابات وظیفه الهی و تکلیف الهی عام و تام و کامل مردم است. به سفارش امام (ره) که در وصیتنامه خود به مردم داشتند که درصحنه انتخابات باید حضور چشمگیری داشته باشید و همانطور تأکیدات مقام معظم رهبری (دامت ظله) را باید موردتوجه قرار دهیم. اصل دیگر که باید محفوظ بماند سلامت و درست برگزار شدن انتخابات است.
انتخابات باید طبق قانون و بر اساس مقررات انجام شود و در حوزههای رأی باید قانون حاکم باشد همانطور که قانون تعیین کرده است که صندوقهای رأِی شکل بگیرد مردم هم با مسئولین و باکسانی که انتخابات را برگزار میکنند همکاری کنند. مصالح کلی کشور و موقعیت جهانی اقتضا میکند که ما بهصورت درست و وسیع و گسترده در انتخابات شرکت کنیم و انتخاباتمان هم انتخاباتی سالم و بیدغدغه و بدون تهمت و افترا باشد.
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الاکرم یا الله ... یا ارحم الرحمین. اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة؛ اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفر واهله.