خطبه های نماز جمعه میبد بدون تاریخ
- میبد
- بدون تاریخ
- بازدید: 1267
نصلی و نسلم علی الرسول النبی الطهامی الهاشمی المکی المدنی ابالقاسم محمد (ص) و علی آله الاطیبین الاطهرین لا سیما مولانا و امامنا الحجة بن الحسن عسکری (ع). اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم . یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ.[1] يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ[2] عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوا الله و التزام اوامره و اجتناب معاصی و ان اتقوا الله مفتاح سداد و ذخیرة معاد
همهی شما برادران و خواهران بزرگوار و خودم را تقوای الهی و به ذکر خداوند، عمل به دستورات الهی، دوری از گناهان و معصیتها سفارش و دعوت میکنم و از خداوند میخواهیم که همهی ما را مشمول عنایات و الطاف دائمی خودش قرار بدهد.
بعضی از برادران و خواهران به یاد دارند که ما بحث اخلاق،اخلاقیات اجتماعی اسلام که مربوط به روابط مردم در میان خودشان است؛ شروع کردیم. البته به دلیل مناسباتی که پیش آمد؛چند هفتهای قطع شد. سابق در مورد حسن خلق، خوشرفتاری که باید در بین مردم،افراد جامعهی اسلامی حاکم باشد بحث کرده بودیم. امروز ادامهی ان مباحث را در موضوع دیگری از اخلاقات اجتماعی اسلام که در روایات و منابع اسلامی به آن تأکید شده است؛شروع میکنیم.
بشر به صورت فطری نیاز به انس و ارتباط محبتآمیز دارد. کلمه انسان، از مادهی انس گرفته شده است. طبیعت بشر اجتماعی است. انسان در جامعه باید زندگی کند. زندگی سالم اجتماعی نیازمند ارتباطات سالم اجتماعی است.
برادری، اخوت به یک معنا عام است. هر مسلم با مسلم دیگر برادر است. اِنَّمَا المُؤمنونَ اِخْوَةْ[3] مؤمن با مؤمن دیگر برادر و خواهر هستند. این برادری عام و عمومی بین تمام مسلمانان است.
در بعضی از اوقات ارتباطات خاصی بین افرادی برقرار میشود که به اسم رفاقت شناخته میشود. ما همه از حیث مسلمانی با هم برادریم. الْمُسْلِمَ أَخُ الْمُسْلِم[4] این از اولین شعارهای اسلام است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند. مسلمان و مسلمان مرز نمیشناسد. سیاه وسفید، عرب و عجم، رنگ وزبان، پوست، سرزمین واقلیم ، منطقه جغرافیایی، بزرگ، کوچک بودن، با سواد، بیسوداد بودن در رابطهی برادری مسلمان با مسلمان دیگر مطرح نیست. این از معیارهای اولیهای است که پیامبر اکرم (ص) بنیان نهاد.
معیار و شاخص از دیدگاه اسلام، الْمُسْلِمَ أَخُ الْمُسْلِم است. اینکه کسی وارد جلگهی اسلام شد، به شهادتین لب باز کرد، به وحدانیت و پیامبر (ص) شهادت داد، برادر تمام مسلمانان میشود. این فراتر از مذهب است، شیعه و سنی ندارد.
در این دایرهی عام، یک برادری بین مؤمنین است. یعنی کسانی که در عقائد حقه با هم مشترک هستند. اِنَّمَا المُؤمنونَ اِخْوَةْ. این دایره کوچکتری نسبت به رابطهی مسلمانان است. یعنی کسانی که در اعتقادات و ولایت و .. با هم اشتراک دارند؛ برادری دیگری دارند.
نوع سوم برادری و رفاقت این است که در کل مجموعهی مسلمانها، مؤمنین عدهای با هم رفیق و دوست میشوند. در عربی و تعبیرات روایی ما به اخا واخوت گفته میشود. گاهی هم صداقت گفته میشود. رفیق و رفاقت نیز معنا شده است.
سه نوع رابطه برادری وجود دارد
1.برادری مسلمان با مسلمان
2. برادری مؤمن با مؤمن
3. برادری بین عدهای خاص البته با انس و صمیمت بیشتر نسبت به دو ارتباط بالا
در منابع اسلامی در مورد هر یک از این سه مورد، احکام و شرایطی وارد شده است. موضوع سخن ما در مورد معنای سوم (رفاقت،دوستی) است.
دراین باب، در روایات، شرایط دوست، احکام، وظایف ... بسیار آمده است.
رفاقت و دوستی نیاز بشر است. بشر برای اینکه از نظر روحی آرامش داشته باشد، نیاز به رفاقت دارد. همانطور که کانون خانواده نیز یکی از کانونهای آرامش است.
روایات متعددی در این زمینه داریم.
در روایتی داریم الصَّدِيقُ أَقْرَبُ الْأَقَارِبِ.[5] دوست و رفیق انسان، نزدیکترین نزدیکان است. نزدیکی وی از خویشان هم نزدیکتر میشود.
در جای دیگر میفرمایند: الْصَدیقُ نَسیب الرُوح و الأخ نسيب الجسم [6] میفرماید: که برادری تنی انسان، منسوب است و خویشاوند جسمی است؛ اما دوست ورفیق خویشاوند روحی است. رفاقت تأثیر زیادی در زندگی انسان دارد.
روایت دیگری میفرماید: الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ.[7] انسان بر دین دوست و همنشین خودش است. یعنی دوستی و همنشینی در دین انسان تأثیر میگذارد.
در روایت دیگری داریم الناس علی دین ملوکهم[8] مردم بر منوال دین حاکمها و مسئولینشان هستند.
اگر میخواهی کسی را بشناسی، دوستانش را ببین. البته در بعضی اوقات کسی که قوی است، با کسانی که خوب نیستند طرح دوستی میریزد تا آنها را هدایت بکند. البته به شرطی که خودش به بیراهه نرود.
با شخصی برخورد کردیم میگفت: برای این که چندین نفر را امر به معروف و نهی از منکر کنم با آنها طرح رفاقت ریختم تا رفتار و اخلاق آنها را تغییر بدهم. اما مدتی بعد دیدم که پایم در حال لغزیدن است. به او گفتم که این رابطه را قطع کن.
دوستی دین، فکر، اعتقاد انسان را عوض میکند. این تأثیر در همهی زندگی بشر دارد. از لحاظ روحی وروانی اگر انس گرفت، در اعماق وجود انسان اثر میگذارد و به طرف وی کشانده میشود.
انسان بهترین چیزی که برای کمال خودش میتواند بیابد، دوستان خوب است. اگر میخواهید کسی را بشناسید ببینید با چه کسانی معاشرت میکند.
در دوران نوجوانی و جوانی، این دوستان نقش مهمتری ایفا میکنند. گاهی دوستان بر مسیر زندگی جوانان و نوجوانان ما تأثیر میگذارند. انسان موجود اجتماعی است، ما در خلأ زندگی نمیکنیم و نمیتوانیم یک نفره در منطقهای زندگی بکنیم. ما در روابط اجتماعی زندگی میکنیم، در ارتباط با دوستان، معلمان و متعلم زندگی میکنیم. این ارتباطات روح انسان را میسازد.
درست است که انسان خودش صاحب اراده است؛ اما واقعیت این است که ما در پیوندهای اجتماعی ساخته میشویم. اگر درصد بالایی از دین، اعتقاد، کمال، شخصیت، رفتار، آداب و رسوم از اراده و تصمیم شخصی ناشی میشود، بخش ودرصد بالایی نیز از ارتباطات اجتماعی ناشی میشود.
دوستی تأثیر زیادی در شخصیت، افکار و اعتقادات انسان دارد، از این رو احادیث و روایات زیادی در این زمینه موجود است.
دوستی انواعی دارد، گاهی بر پایهی منافع مادی است. از نظر روحی وفکری با هم موافق نیستند؛ این دوستیها زودگذ ر است.
نوع دیگر آن، رفاقت دائمی و مستمر است. این دوستی را باید در راه خدا قرار داد. برادری، محبت در راه خدا ثوابهای زیادی دارد.
زمانی که دوست را انتخاب میکنیم، شرایطی دارد:
امام صادق (ع) میفرمایند: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَكُونُ الصَّدَاقَةُ إِلَّا بِحُدُودِهَا فَمَنْ كَانَتْ فِيهِ هَذِهِ الْحُدُودُ أَوْ شَيْءٌ مِنْهَا فَانْسُبْهُ إِلَى الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْهَا فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ فَأَوَّلُهَا أَنْ تَكُونَ سَرِيرَتُهُ وَ عَلَانِيَتُهُ لَكَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِي أَنْ يَرَى زَيْنَكَ زَيْنَهُ وَ شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا تُغَيِّرَهُ عَلَيْكَ وِلَايَةٌ وَ لَا مَالٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا يَمْنَعَكَ شَيْئاً تَنَالُهُ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ وَ هِيَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ أَنْ لَا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبَاتِ.[9]
دوستی و رفاقت تام نمیشود مگر با حدود خویش. اگر کسی تمام شروط را داشت، او را دوست قرار بده. یا اقلاً بخشی از این شرایط را داشت او را به عنوان دوست انتخاب کنید. جوان و نوجوان مسلمان، اولیا اگر در کسی این شرایط را ندیدید او را به عنوان دوست انتخاب نکنید.
1.اولین حد و مرز دوستی این است که ظاهر و نهاد او با تو یکسان باشد. در ظاهر به گونهای برخورد نکند که در قلب بر خلاف آن باشد. ظاهر و باطن او یکسان باشد. در روایت داریم که دو سه بار در ارتباطاتان، در دعوا و مخاصمه چقدر با تو با عدالت رفتار میکند؛
2. دومین شرط، او زینت خودش را زینت خودش بداند، خوبی تو را خوبی خودش بداند، بدی و نقص تو را اشکال خودش بداند. همانطور که سعی میکند اشکال خودش را برطرف کند، بکوشد که اشکال تو را بپوشاند. صدیق باید آینه دوستش باشد.
3. اگر به پست و مقام رسید؛ دوستی را فراموش نکند. ممکن است بر اثر دور شدن شهر، ارتباط کم شود، اما به این سادگی پیوند رفاقت و دوستی را رهانکند.
4. تا آن اندازه که در قدرت دارد به تو سود برساند و کمک کند. البته سوء استفاده نشود.
5. در سختیها تو را رها نکند. در مشکلات دوست تو باشد.
این پنج حدی است که امام صادق (ع) برای روایت ذکر کردهاند. حدود 15 شرط است که از لحاظ تربیتی بعداً عرض خواهم کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم* وَالعَصر* اِنَّ الاِنسانَ لَفی خسر* الا الّذین آمنوا و عملوالصالحات* و تواضعوا بالحقِّ و تواضعوا بِالصَبر[10]
بسم الله الرحمن الرحیم. لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم نحمدک اللهم و نستغفرک و نستهدیک و نؤمن بک و نتوکل علیک ونصلی و نصلم علی رسولک عن نبی طهامی الهاشمیه المدنی المکی ابالقاسم محمد (ص) و علی آله الاطیبین الاطهرین، لا سیما مولاناو امامنا مولا الموحدین و امام المتقین علی بن ابیطالب (ع) و صلّ علی صدیقة الطاهرة فاطمةالزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و قرة عین الناظرین و علی محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک اعوذ بالله من السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[11] عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوا الله و التزام اوامره واجتناب معاصی فان اتقوا الله مفتاح سداد و ذخیرة معاد
همهی شما برادران و خواهران گرامی و خودم را به تقوای خداند و عمل به دستورات الهی، دوری از گناهان و معصیتها .. از خداوند میخواهیم که به ما توفیق بهرهگیری از نعمات خودش، اتصاف به تقوا و ویژگیهای متقین را عنایت بفرماید.
طرح مسائل دنیای اسلام، بر روی اصل «الْمُسلِم اَخُ المُسلِم» مسئلهی واجب است. باید تمام مسلمانها را برادار بدانیم. بنابراین در مسائل سیاسی، اجتماعی آنها باید اطلاع داشته باشیم؛ و در حد امکان باید کمکشان کنیم. البته این تابع قدرت و توان مسلمانان است که تا چه اندازه برای برادر مؤمنش کاری انجام دهد. مسائل دنیای اسلام در خطبهها که مطرح میشود بنا بر اصل مذکور است. حضرت امام رضا (ع) در روایت میفرماید: خطیب جمعه در خطبه دوم نماز باید دردهای عالم اسلام را بیان بکند، مسائل و مشکلات دنیای اسلام مطرح بشود به همین دلیل است.
یکی از ثوابهای الهی نماز جمعه به دلیل آثار سیاسی و اجتماعی است. یکی از اهداف و اغراض مهم نماز جمعه این است که هفتهای یک بار روح جمعی و اجتماعی در مردم دمیده بشود. حضور مردم در این پایگاه و در جایگاه نماز به خاطر ایجاد روحیه اخوت و انس است. بنابراین کسانی که میتوانند کنار هم جمع بشوند و آگاهی نسبت به احوال هم پیدا کنند باید برای نماز جمع بشوند. بعد از انقلاب پایهی این نماز عبادی و سیاسی ریخته شده است. البته در این منطقه و شهرستان قبل از انقلاب هم نماز جمعه بر پا میشد.
طبق آمار و ارقامی که نشان میدهد (جهت تقدیر و تشکر عرض میکنم) نسبت به جمعیت، شرکت کنندهی نماز در این شهرستان، رقم خوبی است و حضور جوانان و نوجوانان نیز قابل قبول است. خداوند به شما اجر و ثواب کامل عنایت بفرماید.
هدف نماز جمعه، ایجاد روح برادری، برابری در یک منطقه و شهر است. هدف دیگر بر اساس روح برادری، اطلاع از دنیای اسلام پیدا بکنیم. ضمناً هدف دیگر، پندگیری و عبرت آموزی است.
اتفاقاتی که در افغانستان انجام میشود، از اتفاقات جانگذار و عبرتآموز دنیای اسلام است. افغانستان کشوری است که هم تعصب دینی قوی دارند، سوابق خوبی در دنیای اسلام دارند همچنین مردمی هستند که در مقابل ارتش شوروی سابق، سالها ایستادند. همانطور که ایستادگی امت ایران، در انقلاب و هشت سال دفاع مقدس از سینهی تاریخ محو نمیشود، ملتی که برای رضای خدا ودفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی اینطور مقاومت کردند؛ یک چنین ارزشی نیز در افغانستان وجود دارد. این از سوابق ممتاز دنیای اسلام است. مردمی که با عقبافتادهترین سلاحها در مقابل پیشرفتهترین نظامهای تسلیحاتی دنیا ایستادند و پیروز شدند. این نشانهی اقتدار اسلام است. این نشانه آن است که اگر برادری و روح عمیق اسلامی بر جامعه حاکم باشد میتواند اینچنین از خود دفاع کند. این واقعیت گذشته افغانستان است. که برای دنیای اسلام افتخار است. یک ارتش قوی در تمام نقاط کشور حاضر است ولی مردم ایستادگی کردند و پیروز شدند.
اما با کمال تأسف، دستهای مرموز خارجی، تعصبهای گروهی بیجا، نااگاهی نسبت به توطئه دشمنها باعث شد که یک کشور اسلامی به این وضع بیفتد. در ماههای اخیر با هواپیما و موشک، گروهها به جان هم بیفتند. مردم را فدا اغراض گروهی خودشان کردهاند. این امر زشتی است که به دنبال آن افتخار اتفاق افتاده است. برای هر مسلمان جای تأسف و تأثر عمیق دارد. کشوری که آن افتخار را به سختی به دست آوردند به این سادگی از دست میدهند.
افغانستانیها اگر بعد از خروج ارتش جمهوری شوروی و فرورختن نظام کمونیستی شوروی، یکجا و یکدست بودند، البته اهداف گروهی و جناحهای مختلف مشکلی ندارد؛ و معیارهای اسلامی را در نظر میگرفتند؛ اکنون به یک کشور قدرتمند اسلامی مبدل شده بودند. که با آن سابقه جنگ و جهاد برای خودش یک وزنهی بزرگ در منطقه بود. میتوانست قدمهای اولیه را برای بازسازی کشورش بردارد. کشوری که تمام امکاناتش و تجهیزاتش در جنگ از بین رفته بود.
البته حتی کشور ما، با این همه امکانات؛ با مسئله بازسازی مشکل داریم، افغانستان با دست خالی مشکلات بیشتری دارند اما میتوانستند شروع بکنند. هر روز که تأخیر بیفتد ضرر بیشتری به آنها می رسد. اما هواهای نفس، اغراض گروهی، اگاهی کم، باعث شد که این اتفاق در افغانستان نیفتد. سرانی در گروههایی هستند که به دنبال مطامع حیوانی خودشان هستند؛ یا وابستگی به استکبار دارند؛ باعث این اتفاقات میشوند. البته به جز این دلیل، دلیلهای دیگری نیز دارد به طور مثال: نمازهای جمعه با شکوه، روح برادری، رشد سیاسی بینشان حاکم نبوده است.
نماز جمعه و مراسماتی که قبل از انقلاب داشتیم، رهبری آگاه و هوشیاری سیاسی از صدها خطر سهمگین و کشندهی دشمنان، رها یافتیم. اکنون هم ملت ایران به همین شکل است، زمانی که بفهمند دستهای دشمن در کار است و از درون نفاق ایجاد میکند، به کار میافتند و او را از بین میبرند. این هوشیاری و آگاهی و رهبری الهی که در کشور داشتیم (ولایت فقیه در نظر شیعه است) باعث از بین رفتن تهدیدها شد. ولایت فقیه یعنی در تفرق جناحی و مشکلات همه به آن متمسک میشوند. اینها امتیازاتی است که در کشور ما بوده است و در افغانستان نیست.
اگر افغانستان بخواهد از این مسائل دور شود، ابتدا مطامع دنیوی خودشان را کنار بگذارند، رشد سیاسی مردمشان را زیاد کنند تا به دنبال رهبران واقعی حرکت کنند.
این وضع دلخراش یک کشور اسلامی با آن همه افتخارات به علل مذکور است. این مطالب باید برای ما درس بشود.
در انقلاب ما، رهبری امام، رشد سیاسی و اطلاعات مردم، ایمان مردم از تمام خطرات ما را عبور داد. امیدواریم که خداوند عنایاتش را بر این مردم و امت بزرگ الهی، اسلامی همواره مستمر بدارد تا از خطرهایی که دشمنان ما برایمان در نظر گرفتند، بگذریم.
حضور مردم در صحنه، مأیوس نکردن مردم از آرمانهای انقلاب، پیشرفت کشور، توجه به مشکلاتی که در دنیا وجود دارد؛ نکاتی است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند.
ما باید با قدمهای استوار، چشم باز دور بر خودمان را ببینیم؛هوشیار باشیم، استقامت داشته باشیم. کشور ما علیرغم تمام مشکلات، در دنیای اسلام از همه جا قدرتمندتریم. حتی در مورد مسائل اقتصادی، از کشورهایی که وابسته به غرب وشرق هستند بهتر هستیم. مقام معظم رهبری میفرمایند که ناامید کردن مردم از بالاترین گناهان است واز کبائر گناهان است برای همین است. اطراف خودمان را نگاه کنیم، افغانستان، تاجیکستان، مصر با آن همه قرضهای زیاد، کشورهای دیگر که مجبور شدند ملاقات با کلینتون و طرح سازش اسرائیل کنار بیایند. الجزایر پرآشوب را نگاه کنید، فلسطین، لبنان، همه این کشورها دارای مشکلات، ضعف سیاسی همراه هستند. مردم باید این مطالب را بفهمند. دستهایی که میخواهد این مردم را سست کند، حرفهای اشتباهی که در دانشگاهها، مدارس، جامعه، بازار و جاهای دیگر منتشر میشود که اساس این انقلاب، شکوه و عظمت ملت به برکت ایمان، شهادت، ایثار، امام و مقام معظم رهبری دارند؛ را ناچیز نشان میدهند ؛ خطر است. وقتی که جنگ نباشد، احساس و عواطف نیست. توطئهها طوری نشان میدهند که گویا هیچ چیزی نیست. ما اگر از هر چیزی بگذریم؛ وضع اقتصادی کشور ما از کشورهای اطراف بدتر نیست. این مطلب را رادیوی بیگانه میگوید. بجز چند کشور خلیج که جمعیت پایینی دارند، منابع نفتی بادآوردهای دارند و به دنیای اسلام خیانت میکنند؛ از اینها که بگذریم، کشورمان از بقیه کشورها، وضع اقتصادی بهتری دارد. قدرت سیاسی که به عنوان محور دنیای اسلام و ام القرای کشور اسلام داریم به خاطر ایثار و از خودگذشتگی شهدا و امتی است که خودمان را موظف بدانیم با درست کار کردن، خدمت به مردم، تحمل مشکلات، رشد سیاسی از این ثمره خون شهدا پاسداری کنیم.
مقام معظم رهبری چند بار به این مطالب تأکید کرده بودند؛ بنابراین وظیفه خودم میدانم که باز به این مطالب تأکید کنم تا ارزشهای بزرگ انقلاب محو نشود. همچنین دستها و زمزمهها ما را مأیوس نکند.
در پایان چند نکته را به صورت تذکر اشاره میکنم
ماه مبارک رمضان را در پیش داریم. در مورد آمادگیهای روحی و عبادی برای ورود به رمضان قبلاً صحبت شده است. تأکید میکنم فرصتها، اوقات، جوانی میگذرد؛ بهترین وقتها برای آماده شدن ضیافت الله میگذرد؛ نمی دانیم که سالهای بعد چه اتفاقی برای ما پیش میآید، باید خودمان را از لحاظ روحی ، روانی، معنوی اخلاقی واجتماعی آماده ورود به ماه ضیافت الله بکنیم. برای اینکه ماه مبارک رمضان پرشکوهی داشته باشیم باید روحانیت خودش را برای ارشاد مردم آماده کند و هم مردم، جوانان خودشان را آماده کنند تا در ماه مبارک رمضان پرشکوهتر در مساجد حضور داشته باشند؛ مراسمات قرآن،احیا را پرشکوهتر برگزار کنند. ما باید خودمان را برای برنامههای تبلیغی، شعائر ماه مبارک رمضان آماده کنیم. مساجد، با حضور جوانان و تحصیلکردهها پر بشود.
جوانها باید بدانند که عبادت خدا، روح بندگی است؛ حضور در مساجد، با بهانههای واهی و اشکالاتی که موجود است؛ نباید خدشهدار شود. جوانان نباید صحنهی عبادت خدا، رشد و تعالی خودشان را خالی بگذارند.
در روزهای آینده، مراسم و اعیاد زیادی داریم، امیدواریم حضور مردم پررنگتر باشد.
مردم باید صحنهدار مراسم انقلاب باشد. میبد پیشتاز مراسم انقلاب بوده است. حرکتهای باشکوه مردم باید زنده بشود. در مراسم انقلاب، جوانها باید روح گذشته را زنده بکنند.
اعیادی همچون ولادت امام زمان (ع) را در پیش داریم که باید کسبه و بازاریها، مردم حضور پیدا کنند.
بر تعاون وهمکاری مردم تأکید فراوان میکنم. کسانی که تمکن وثروت دارند باید اماکاناتشان را برای قرضالحسنه، رسیدگی به مردم قرار بدهند. این که ما از رحمت خدا دور میشویم ، باران نمیبارد به خاطر اعمال خود ماست.
نسئلک اللهم و ندعوک بسمک العظیم الاعظم الاعظ الاجل الاکرم یا الله یا الله...
اللهم الرزقنا توفیق الطاعه، و بعد المعصیة و صدق النیة و عرفان الحرمة و اکرمنا بالهدی و استقامة و سدد السنتنا بالثواب و الحکمة واملأ قلوبنا بالعلم والمعرفة. اللهم انصر الاسلام و اهله و اخضل الکفر و اهله
خدایا! رحمت و برکت و باران رحمت را بر ما فرو بفرست! خدایا باران رحمتت را از ما منع نفرما! ما را با باران رحمت و برکت خودت سیراب بفرما! خدایا ما بندگان عاجز، قاصر و ضعیف تو هستیم در تمام شئونات زندگی به تو وابستههستیم؛ برکات و رحمت دنیا و آخرت را بر ما فرو بفرست! ما را مشمول و عنایات و تفضلات خود قرار بده! گذشتگا ما را ببخش و بیامرز! امام بزرگوار ما را با اولیای الهی محشور بفرما! شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بفرما! جانبازان و معلولان و همهی مریضان اسلام را شفا عنایت بفرما! گناهان ما را ببخش و بیامرز! ما را از هر گناهی پاک کن و محضر خودت بپذیر! مشمول عنایت و رحمت و باران خودت قرار ده! نسل جوان، امت ما را از همهی مفاسد و خطرها محافظت بفرما! همهی خدمتگذاران به اسلام، مقام معظم رهبری را در پناه خودت محافظت بفرما! سلامهای خالصانهی ما را در آستانهی میلاد حضرت ولی عصر (عج) به آن مقام معظم و بزرگ ابلاغ و اهدا بفرما! بر فرج آن حضرت تعجیل بفرما
بسم الله الرحمن الرحیم. قُل هُوَالله اَحد* اللهُ الصَمَد* لَم یَلِد وَلَم یوُلَد* و لَمْ یَکُنْ لهُ کُفواً اَحد
[1]آل عمران، آیه 102
[2]آیه 1119 سوره توبه
[3]سوره حجرات، آیه 10
[4]تحف العقول، النص، ص 203
[5]عیون الحکم و المواعظ، ص 50
[6]شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج 19 ص 32
[7]الکافی ج 2، ص 375
[8]الشرائع، ج 1، ص 14
[9]الکافی، ج 2، ص 639
[10]سوره عصر، آیات 1 تا 3
[11] سوره حشر، آیه 18
این ماه، با تمام فیوضاتش رو به پایان است؛ امیدواریم که همهی ما از این فرصتهای باقیمانده، درحد توانمان بهره بگیریم و قدمی دیگر به ضیافت الله نزدیک شویم. این ماه، با شبهای خوب، دعاها و مناجاتهای دلنشین، با همهی فیوضات و جلوههای خاص خداوند در حال سپری شدن است. ماه عزیز و محبوب اولیاء الهی، شعبان، در پیش است. بکوشیم در این دو ماه خود را برای رسیدن به آن عید اولیاء الهی و مهمانی بزرگ خداوند؛ به آن دروازهی بزرگ رشد و ارتقای معنوی که ماه مبارک و شبهای قدر است؛ نزدیک کنیم.
به جوانهای عزیز عرض میکنم، عبادت، یاد، ذکر خداوند، دلداگی به محبوب خداوند در جوانی و ایام نشاط و شباب ارزش و منزلت دارد. خواهران وبرادران گرامی الخصوص جوانان تلاش کنیم که از این فرصتهای پر جاذبه معنوی بهره بگیریم. امیدواریم این ماه طوری نگذرد که با غفلت از آن عبور کرده باشیم. امیدواریم بتوانیم از این غفلتها بیرون بیاییم. حجابها را از جلوی چشممان کنار بزنیم. غبارها را فرو بنشانیم، دلها را به خدا متصل بکنیم و به انقطاع الی الله که در مناجات شعبانیه آمده است نزدیک بشویم.مناجاتهای شعبانیه از زیباترین مناجاتها است. از زیباترین راز و نیازهای با خدا است. امام بزرگوار ما به این مناجات عشق میورزید. مضامین، تعابیر، سوز و گداز، دلدادگی به خدا که در مکتب تشیع سراغ داریم؛ یکجا در مناات شعبانیه تجلی کرده است. این ماه را و مناجات بزرگ او را انشاء الله مورد استفاده قرار بدهیم.
بعضی از بیماریهای خاص است که قابل معالجه نیست؛ کم و بیش افرادی به آن مبتلا هستند. در نقاط کشور کمیتههایی ایجاد شده است برای جلوگیری و حمایت این بیماریها. مثل بیماری سرطان، هموفیلی،دیابت و ... مجموعهای از بیماریهایی است که باید مورد توجه وپیشگیری قرار بگیرد. در موردمعالجه هم سرمایهگذاری درستی بشود. تمام این کار از دولت بر نمیآید. بنابراین کمیتههایی به نام کمیتههای بیماری خاص تشکیل میشود که امنای محلی در آن حضور دارند حساب خاصی برای آن باز کردهاند. قدم ارزشمندی است. قطعاً به لحاظ وظایف دینی، باید برای رسیدگی به مبتلایان همکاری کنیم و الخصوص برای پیشگیری از این بیماریهای لاعلاج که هزینهها اقتصادی و روحی زیادی در خانوادهها دارد. امیدواریم برنامهی بهداشتی خوبی تنظیم بشود برای توجیح وارشاد مردم از جلوگیری ابتلاء مردم به این بیماریها. شما نیز باید در این خصوص توجه کنید.
این انتخابات در شهر ما برای اولین بار انجام می شود. تا به حال نظام پزشکی در شهر نداشتیم. ترتیباتی دارد که لزومی به توضیح آن نیست. نظام پزشکی وظیفه حراست از شغل پزشکی، جلوگیری از تخلفات پزشکی، رشد و تعالی مسائل پزشکی، دارد. من از پزشکان محترم این شهر تشکر میکنم؛امیدواریم که در تشکیل کمیتهی بیماریهای خاص و همچنین انتخابات نظام پزشکی اساسی اقدام بکنند. یکی از بخشهای مهم که جامعه را سالم میکند و جلوی خیلی از مشکلات را میگیرد،بخش بهداشت و درمان است. اگر این مجموعه، منسجم و از روی تعهد و دلسوزی تلاش بکنند موجب سلامت روانی جامعه میشوند و بسیاری از مشکلات منعطف میشود.
وارد ماه مبارک شعبان میشویم و به ماه رمضان نزدیک می شویم. مساجد ما رونق دارد، کسبه نیز در زمان نماز همکاری می کنند،امیدواریم که کسبه و تجار به موقع نماز جماعت، الخصوص کسانی که نزدیک مساجد هستند، به مسئله جماعت و احیای مساجد توجه کنند. از اکنون بنده توصیه میکنم خدمت آقایان روحانی و متصدیان مساجد که از الآن فکر مساجد باشند. اگر نیاز به تعمیر، برنامهریزی دارد از الآن به فکر باشند. متأسفانه ما اهل برنامهریزی نیستیم و وقتی کار فرا میرسد آن وقت برنامهریزی میکنیم. اگر از الآن به فکر بیفتیم و مساجد را مرتب و منظم کنند؛ کارها به خوبی پیش خواهد رفت. برای جذب جوانان، برگزاری جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه و ... باید تلاش کنیم. ارگانها باید از الآن فکر ماه رمضان باشند. چه از لحاظ ایجاد جاذبههای مختلف برای جوانان، پاکیزه کردن مساجد، آماده کردن روحانیون برای جلسات باید از اکنون فراهم شود. بیش از 100 نماز جماعت در شهرستان داریم. انشاء الله توجه خاصی به احیاء نماز، رونق نماز و رونق مساجد و برنامهریزی فرهنگی برای مساجد شود. این کار توسط مردم و هیئتهای امنا انجام می شود.
بعضی از مساجد بانیان خیر زیادی دارند. بعضیها طراحی و برنامهریزی دارند و حساب و کتاب دارند. وقتی مساجدمان را راه بیندازیم جلوی فسادهای اجتماعی از قبیل اعتیاد و ... گرفته می شود.
مساجد ما سنگرهای الهی باید باشد. باید در مساجد نشاط و شادابی باشد. باید نیروی جوان را جذب مساجد کنیم. این باعث جلوگیری از هزاران آفت اخلاقی، سیاسی، اجتماعی است.
مسئله مزاحمت بلندگوها برای همسایهها را باید توجه کرد. الخصوص کاروانهایی که در شهر به راه میافتند و موجب مزاحمت مردم میشوند. شوراء تأمین مصوبهای داده است که این مشکل را حل میکند. باید جلوی این خطرها را گرفت. البته مردم باید این اقدام را انجام بدهند؛ با نیروی انتظامی و قوهی قضاییه باید همکاری کنند. نیروی انتظامی و کسانی که قدرت اجرایی دارند باید بر مقابل این خلافها بایستند، ارشاد و نصیحت کنند و اگر هم لازم شد برخورد کنند.
متأسفانه گاهی مزاحمتها زیاد میشود و مراجعات زیاد می شود. مسئولین باید سنجیده و درست عمل کنند.امیدوارم طوری حرکت کنیم که شهر ما الگوی برگزاری مراسمات باشد.
برای شهر ما که دارای سوابق درخشان معنوی است؛ شهید و جانباز دارد؛ زشت است که در گوشه و کنار مواجه با اعتیاد، زیرپا گذاشتن مقررات شرعی بشود. قوانین شرع به مصالح همه افراد جامعه است. شرع جلوی نیازهای بشر را نگرفته است بلکه چراغ قرمزهایی را برای محافظت از جامعه قرار داده است. ما باید حساس باشیم البته با رفتار درست.
مسئله استهلال در ماه شعبان و رمضان نکتهای است که مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تأکید میکنند. عزیزان باید در ماههای ذی القعده، ذی الحجه، شعبان، رجب و رمضان استهلال را جزء سنتها قرار بدهند. در محلات و جاهای مختلف وقتی که احتمال میدهید برای استهلال بروید. این یک سنت ارزشمند است که امیدواریم در مساجد مورد توجه قرار بگیرد. مساجد وهیأت امناها نیز میتوانند خودشان اقدام کنند. استهلال در تصمیمگیری شرعی در اینماهها تأثیر دارد.
نسئلک اللهم و ندعوک. بسمک العظیم الاعظم الاعظ الاجل الاکرم یا الله یا الله...
اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذ الکفر و اهله اللهم انصر جیوش المسلمین، و عساکر الموحدین اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم والاموات
خدایا دلهای ما را به انوار یاد و ذکر خود در این ماههای گرامی روشن بفرما! ما را بر بهرهبرداری از این ماههای عزیز و گرامی موفق و مؤید بدار! نسل جوان ما را در مسیر اخلاق و معنویت و صلاح ورشاد قرار بده! امت ما را از همه آسیبها و خطرها محافظت بفرما!...
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی اله الاطیبین الاطهرین سیّما بقیة الله فی الارضین. اعوذ بالله سمیع علیام من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[1] عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله و ملازمة امره و مجانبة نهیه.
در احادیث و روایات ائمه طاهر ین و رسول اکرم (ص) نقلشده است. مؤمنین و مسلمانان به یاد سه چیز دعوتشدهاند:
انسانها باید همیشه به یاد مبدأ عالم و خداوند بزرگ باشند، زیرا مهمترین رکن در حیات معنوی بشر است.
این مسئله در مسائل اخلاقی و تهذیب نفسبر آن تأکید بسیار شده است. در سیره ائمه طاهر ین چنین بوده است که بارها ائمه و اولیاء الهی، رسولالله را یاد میکردند و با یاد ایشان خود را مزیّن و منوّر میکردند. به یادآوردن تاریخ نورانی و سیره مجاهدتهای آن حضرت در زندگی انسانها، نقش بزرگی را ایفا میکند. همانطور در احادیث بر یاد اولیاء الهی و اوصیاء آن حضرت بسیار تأکید شده است.
در روایات آمده: «ذکر علی عباده»[2] یاد علی بن ابیطالب، آن مولای بزرگ که پیشتاز دفاع از اسلام و ازخودگذشتگی درراه خدا بود، عبادت است.
روایت دیگر: «زیّنوا مجالسکم بذکر علی»[3] مجالس خودتان را با یاد علی زینت بخشید. یاد علی و فرزندان معصوم او، زینتبخش مجالس شما باشد.
در روایات زیادی توصیهشده است به یاد مرگ، احتضار، بهشت، جهنم و نعمتهای الهی. برای اینکه ما اصلاح بشویم، علاوه بر یاد خدا و اولیاء الهی باید به یاد مرگ و رفتن بهسوی خدا باشیم.
در حدیثی نقلشده است که عایشه از رسولالله سؤال کرد: قِیلَ یا رَسُولَ اللّه هَلْ یُحْشَرُ مَعَ الشُّهَداءِ اَحَدٌ.[4] سؤال کرد: ای رسول خدا کسی با شهدا محشور میشود، آیا کسی میتواند به شهدا برسد و نزدیک به مقام والای آنها بشود. رسولالله فرمودند: نعم. مَن یذکرُ المَوتَ فی الیومِ و اللّیلَةِ عِشرینَ مَرّةً.[5] بله میشود به مقام شهدا نزدیک شد، برای کسانی که شبانهروز 20 بار یاد مرگ کنند.
اگر روزگاری در شهادت و لقای خدا، از نردبان شهادت به روی شما بسته شد، راههای دیگر را طی کنید و از آن راهها خود را بسازید. یک شیوه برای اصلاح نفس و کمال اخلاق، یاد مرگ است.
اگر مفسدهای در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان وجود داشته باشد، با یاد خدا، توجه به خدا و اولیای الهی و یاد عالم غیب، آخرت و جهانی که همه ما بیتردید دیر یا زود به آنجا رهسپار بشویم، بر آن غلبه کنیم.
وقتی این سه یاد بر قلوب مؤمنان و عارفان خدا حاکم باشد، زندگی سالم و صالح میشود. یاد خداوند: أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[6]. یاد اولیای الهی که ««ذکر علی عباده»[7] و یاد مرگ و عالمی که پسازآن رودرروی ما قرار خواهد گرفت.
رسول اکرم (ص) وارد جمعی شدند که در حال گفتوگو، خنده و بازی بودند؛ «وَ خَرَجَ رَسُولُالله (ص) إِلَی الْمَسْجِدِ فَإِذَا قَوْمٌ یَتَحَدَّثُونَ وَ یَضْحَکُونَ قَالَ اذْکُرُوا الْمَوْتَ أَمَا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِکْتُمْ قَلِیلًا وَ لَبَکَیْتُمْ کَثِیراً»[8] ای کسانی که بهغفلت نشستهاید و از خدا غافل هستید، یاد مرگ کنید و بدانید که اگر چیزی که من میدانم، شما میدانستید، از خنده و بازی، لهو و لعب و آنچه شمارا از خدا دور میکند، کم میکردید و بیشتر به حال خود گریه میکردید.
از ائمه طاهر ین نقلشده است که: زیرکترین مردم چه کسانی هستند؟
کسانی که بیشتر یاد مرگ هستند. «قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ: أَی الْمُؤْمِنِینَ أَکیسُ؟ قَالَ: أَکثَرُهُمْ ذِکرًا لِلْمَوْتِ وَ أَشَدُّهُمْ اسْتِعْدَادًا لَهُ»[9]کسانی که آماده مرگ هستند و یاد رفتن به عالم پس از مرگ هستند، اینان «اُولئک الأکیاسُ، ذَهَبوا بشَرَفِ الدُّنیا و کرامَةِ الآخِرَةِ»[10] انسانهای مؤمن و قلبهای پاکی که در این دنیا به یاد مرگ هستند، اعمال و رفتار فردی و اجتماعی آنها بر اساس دستور خدا تنظیمشده است، اینها زیرکها هستند. اینها انسانهای هوشیار و بینایی هستند که شرافت دنیا و کرامت آخرت را یکجا برای خود جمع کردهاند.
جامعه اسلامی که از خود و دنیا بریده باشد وزندگیاش بر اساس فرمان خدا و یاد مرگ تنظیمشده باشد، آن امّت رستگار است. همان راهی است که انقلاب، اسلام و امام برای ما گذاشت. انقلاب و عظمت امّت اسلام از همین نقطه شروعشده است.
در روایت دیگر آمده: بالاترین عبادت، یاد مرگ و عالم پس از مرگ است. مبادا از مرگ و سرنوشت تغییرناپذیری که در انتظار شماست، غافل باشید.
اگر شبانهروز توجه به خدا و عالم آخرت در زندگی ما باشد، چه مقدار زندگی ما فرق میکند. اگر مبتلابه رذایل اخلاقی، غیبت، تهمت، حسادت، کینهورزی، بدخواهی مردم، غصب حقوق مردم، بیاعتنایی به آنها هستیم، همه آنها ناشی از غفلت خدا، اولیای خدا و مرگ است.
در جایجای قرآن کریم، یاد قیامت، مرگ، حرکت بهطرف خدا و توجه به خدا حاکم است.
عالم پس از مرگ، عالمی جدید است و با فرارسیدن قیامت، نظام عالم متحوّل میشود.
از مجموع آیات قرآن چندین نکته به دست میآید که عبارتاند از:
1. آن نظام، نظامی غیرازاین عالم است و در آن، همه عالم فروپاشیده میشود و آن عالم دیگر مادی نیست که شامل ستاره، کهکشان، ماه، خورشید و... باشد.
2. این تحول همراه با حوادثی کوبنده و هراسناک برای کافران، منافقان و غافلان از خدا است. وضع انسان در تحول عظیم طبیعت و عالم مادی، وضعی شگفت و مضطربی است.«یوْمَ یکونُ النَّاسُ کالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ»[11]. روزی که مردم مانند پروانههای پراکنده خواهند بود.
3. وضعیت انسان در محشر: جهنم و بهشت خدا در مقابل انسانها مجسّم میشود. اعمال انسانها تجسّم پیدا میکند و همه آنچه در دلها بوده، آشکار میشود. انسانی که همه راههای عذر بر او بسته و حقایقی که در درون او مکتوم بودهاند آشکارشده است و در یک صحنه بزرگ تحول عالم، اعمال خود را میبیند.
خداوند به ما اعلامخطر کرده است که از همین عالم مادی، خود را بسازیم، بهگونهای که در آنجا در امان باشیم. درصحنه قیامت، چهرههای نورانی و سیاه و تاریک از هم جدا میشوند. انسانهایی که مسیر خدا را طی کردند و انسانهایی که در دل نفاق و غفلت داشتند، آنها هم در صف دیگری قرار میگیرند.
[1]. حشر آیه 18.
[2]. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج36، ص 370.
[3]. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 60.
[4]. تنبیه الخواطر: 1/268.
[5]. همان.
[6]. رعد آیه 28.
[7]. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج36، ص 370.
[8]. مجموعه ورام: 1/269.
[9]. «بحار» ج 6، از طبع آخوندی، ص 126.
[10]. همان.
[11]. القارعه آیه 4.