نماز جمعه شهرستان

خطبه اول

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیة‌اللّه فی الارضین.اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[2]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

ویژگی و خصوصیات نماز

مهم‌ترین ویژگی و خصوصیت نماز این است که وسیله یاد خدا و تذکر یاد او است،«أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکرِی»[3]و حتی در آن آیه شریفه هم که می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ»[4]در آخر آیه دارد«وَلذکر اللَّهِ أَکبَرُ»[5]، اثر یاد خداوند که با نماز در دل و روح انسان نمازگزار به وجود می‌آید از بازداشتن از فحشاء و منکرات بالاتر است، علتش هم این است که یاد خداوند پایه و مبنای دوری جستن از منکرات و فحشاء است، اگر طرد منکرات و فحشاء و خلاف‌ها از جامعه بر اساس یاد خداوند نباشد چندان باقی ماندنی نیست.

برخورد با تخلفات و فحشاء

پایه‌یک جامعه‌ای که می‌خواهد مورد رضایت خداوند باشد باید بر یاد خداوند ریخته بشود و البته مسئله برخورد با تخلف، منکر و فحشاء وظیفه جامعه است، چه یکایک افراد جامعه به‌عنوان امربه‌معروف و نهی از منکر و چه کسانی که مسئولیت خاصی در این زمینه‌دارند، اما آن جامعه‌ای الهی و اسلامی است که مظاهر تخلف از دستور خداوند از فحشاء، منکرات، اعتیاد و همه‌چیزهایی که معنویت جامعه را متزلزل می‌کند در آن حالت استثنایی داشته باشد و برخوردش هم استثنایی است.

 اما اساس سلامت یک جامعه به این برخوردها و مقابله‌ها نیست، این‌ها گاهی اثر می‌کند و حکم خداوند هم که صادر شد باید با تمام وجود در جامعه اجرا بشود،«وَ لَا تَأْخُذْکم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ»[6]اگر حکم حدی صادر شد محبت و مودت جامعه نباید مانع اجرای حکم خداوند بشود، چراکه رحیم‌تر و مهربان‌تر از خداوند نسبت به بندگانش کسی نیست، بنابراین باید باکمال جدیت و قاطعیت احکام خداوند در جامعه اجرا بشود و این هم برای سلامت جامعه مؤثر است و هم آثار و برکات معنوی برای جامعه دارد.

گاهی موارد معدودی است که بچه‌های کم سن و سال در دام اعتیاد می‌افتند، باید بیدارباشیم، این‌یک خطر برای جامعه و نظام ما است، گاهی هم شنیده می‌شود که در بعضی از مراکز درس و تحصیل هم افرادی این چیزها را شیوع می‌دهند، این مسئولیت من و شمارا خیلی زیاد می‌کند، ممکن است یک‌وقتی چشم‌باز بکنیم که کار از کار گذشته باشد.

اینکه حتی در مدرسه سطح پایین راهنمایی سیگار و اعتیاد نفوذ بکند خیلی خطر بزرگی برای جامعه است، اینکه شنیده بشود که گاهی مظاهر فحشایی در کوچه و خیابان دیده بشود مسئله کمی نیست، جامعه باید زنده و بیداردل باشد.

وظیفه خانواده و جامعه در قبال فساد

هسته مرکزی جامعه که کانون خانواده است باید از هر جای دیگری هوشیارتر باشد. اگر در یک‌خانه‌ای پدر و مادر و برادر و خواهر نتوانند یک عضو خانواده خود را از این مفاسد بازدارند مشکل بزرگی است و اگر بخواهند معمولاً می‌شود این کار را کرد، اصل این است که اگر خانه یک‌خانه تربیت باشد و اگر پدر و مادر هوشیار باشند و اگر برادر و خواهر در جریان رفت‌وآمد و کار و برنامه‌های برادر یا خواهرشان باشد باید جلوی این تخلفات گرفته بشود.

جامعه زنده و سالم و هوشیار جامعه‌ای است که هرگاه احساس بکند که یک میکروب خطرناکی وارد جامعه می‌شود، حالا از منفذ مدرسه، دانشگاه، حوزه و یا تجارت و بازار باشد، مقابل هر نوع میکروب مخرب جامعه حساسیت نشان بدهد و برخورد هم بکند. نکته‌ای که مهم است این است که همه این برخوردها و مواجهه‌ها برای وقتی است که استثناء است، نمی‌شود یک جامعه بزرگی را فقط با برخورد هدایت کرد، این‌ها برای مواقعی است که همه راه‌ها مسدود باشد.

اساس جامعه اسلامی

اساس جامعه باید بر یاد خدا استوار باشد، این است که مبنای جامعه را می‌سازد و جامعه اسلامی جامعه‌ای است که «وَلَذِکرُ اللَّهِ أَکبَرُ[7]»باشد، جامعه‌ای است که نماز را برای یاد خدا به پا می‌داردو مظاهر یاد خداوند را پاسداری می‌کند، از ابرز و أظهر مظاهر یاد خداوند نماز یا اجتماعات اسلامی است، واژه ذکر در قرآن کریم مفهوم خیلی وسیع و درجات و مراتب دارد اما در قرآن یک مصادیق خاصی هم به‌عنوان ذکر تعیین‌شده است، قرآن خودش ذکر است، پیامبر اسلام (ص) ذکر است، نماز ذکر است، این مظاهر ذکر باید در جامعه اسلامی زنده باشد.

 

آثار تجمعات اسلامی و یاد خدا

وقت نماز ظهر جمعه که می‌شود، «إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِمِن یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکرِ اللَّهِ»[8]بین همه نمازها به‌خصوص، نماز جمعه یاد خدا است، این تجمعات اسلامی، همان جماعتی که در مساجد است، همان جلسه گفت‌وگویی که در یک مدرسه برگزار می‌شود و مراسمی مثل نماز جمعه یک آثار ناخودآگاهی دارد که خیلی وقت‌ها انسان متوجه آن نیست.

غیر از اجر و آثاری که جماعت و جمعه و مظاهر ذکر خدا در ماورای این عالم دارد یک آثار معنوی و سالم‌سازی وجود دارد که خیلی وقت‌ها مورد غفلت انسان است، یعنی حضور در مراسم الهی و نماز جماعت تأثیرهای روحی و اجتماعی خیلی بزرگی دارد.

این مظاهر و عناصری که یاد خدا و توجه به او را در بنده‌ها زنده نگه می‌دارد را باید حفظ و پاسداری کرد و جامعه‌ای که خدا برای ما می‌خواهد جامعه‌ای است که بر ذکر و یاد خداوند مبتنی باشد.

سخنانی از نهج‌البلاغه پیرامون ذکر الله

خطبه‌های شریف نهج‌البلاغه صفت متقی را ذکر می‌کند، انسان پرهیزگار و متقی چه کسی است؟ «یمْسِیوَهَمُّهُ الشُّکّرُوَ یصْبِحُ وَهَمُّهُالذِّکْرُ»[9]، انسان متقی کسی است که روز را به شب می‌رساند درحالی‌که همه فکر او متوجه سپاس و شکر خداوند است، در پایان شب بر همه نعمت‌ها و تفضلات بی‌نهایت الهی شاکر و سپاسگزار است، وارد صبح و روشنایی می‌شود درحالی‌که همه فکر او متوجه یاد خدا است و متوجه این است که خودش و جامعه خود را بر یاد و ذکر الله بنا بکند.

«إِنْ کانَ فِی الْغافِلِینَکتِبَفِیالذَّاکرِینَ»[10] انسان متقی کسی است که هر جا است ذاکر خداوند است، حتی در جمع یک عده‌ای که اهل ذکر خدا نیستند بازهم یاد خدا است و این یاد او را بیمه می‌کند و از خطرها مصون می‌دارد، این یاد مبنای جامعه اسلامی است، ذکر الله مبنای سلامت جامعه اسلامی است و برخوردها با مظاهر فساد و فحشاء یک استثناء است وگرنه اصل جامعه باید صاحب‌فکر و توجه به خداوند باشد و اگر جامعه‌ای این‌طور بود خیلی از خطرها را از خودش دور کرده و از خیلی از مهلکه‌ها نجات پیدا می‌کند.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[11]

خطبه دوم

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابی‌القاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین . اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ»[12]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

روز جمهوری اسلامی

یکی از سؤالات مهمی که در مورد نظام سیاسی اسلام مطرح بوده و هست این است که نقش مردم در نظام اسلامی چه نقشی است و در ساخت یک جامعه اسلامی مردم چه نقشی دارند و اگر جامعه اسلامی جامعه‌ای است که حاکمیت و قانون‌گذاری و همه اختیارات از آن خداوند و اولیای الهی است این اراده مطلقه الهی بارأی و خواست مردم چه ارتباطی دارد؟

نظام ما و همه ارکان قدرت در جمهوری اسلامی درنهایت به آراء مردم برمی‌گردد، علیرغم اینکه ایران در طول این چند سال مرتب مورد اتهام بی‌توجهی به آراء مردم و نقض حقوق مردم بود و بدترین ظلمی که به‌نظام جمهوری اسلامی شد این نوع اتهام است که این‌ها مدافع حقوق بشر نیستند، این شایعه و تهمت تبلیغاتی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها مثل آن تبلیغاتی است که علیه امیرالمؤمنین (ع) کرده بودند.

مظلومیت حضرت علی (ع)

 وقتی به شام خبر رسید که حضرت امیر در محراب عبادت به شهادت رسیدند بسیاری تعجب می‌کردند که مگر علی بن ابی‌طالب نماز هم می‌خواند و حدود هفتادسال بخش‌نامه‌های رسمی مردم را موظف می‌کرد که باید در منبرها و مراسم‌هایشان علی بن ابی‌طالب را لعن بکنند، آن انسان بزرگی که با شمشیر او اسلام پا گرفت و حیات، پیشرفت و رشد و ترقی اسلام درگرو فداکاری و مجاهدت‌های او بود چنین تهمتی به او زده بشود، این مظلومیت بسیار بزرگی است.

در قضیه عثمان مرتب حضرت را متهم می‌کردند که تو در قتل عثمان شرکت داشتی درحالی‌که همه علائم نشان می‌دهد که حضرت امیر علی‌رغم انحراف بزرگی که در خلافت می‌دید و علیرغم عوض شدن جریان‌ها برخلاف مصالح اسلام بیشترین سعی را بر اینکه فتنه‌ای در جامعه پیدا نشود انجام داد اما درعین‌حال معاویه با شعار خونخواهی عثمان مقابل حضرت ایستادند.

توجه به آراء مردم در کشورهای جهان

دموکراسی‌های دنیا دموکراسی‌های غالبی بسته‌ای است که مردم با بی‌رمقی و بی‌حالی به فلان رئیس‌جمهور یا فلان مقام رأی می‌دهند، حاکمان چنین کشورهایی با یک چنین وضعیتی حکومت پیدا می‌کنند، از خود آمریکا و انگلستان گرفته تا اکثر کشورها همین‌طور است، کشورهای کوچک‌تر که وضعش مشخص است، کشورهای حوزه خلیج‌فارس که معمولاً موروثی است و بی‌حساب‌وکتاب یک عده‌ای حکومت می‌کنند و کشورهای تازه مستقل شده شوروی با وضع بدی اداره می‌شوند، کمونیست‌هایی که در تاجیکستان و ترکمنستان رنگ عوض کرده‌اند و حکومت می‌کنند.

توجه به آراء مردم در کشور ایران

مردم ایران باایمان و علاقه و با خون خودشان یک نظامی را برپا کرده بودند، این دموکراسی و آراء مردم با آن دموکراسی و آراء بی‌رمق و بی‌نشاط آمریکا و انگلیس و کشورهای دیگر خیلی فرق داشت، این نظام با فداکاری‌ها، با عشق، بانشاط و شادابی مردم درصحنه آمدند و از رهبری حق خودشان دفاع کردند، اتکا نظام به آراء مردم در کمتر کشوری دیده می‌شود.

مراکز اصلی نظام در ایران

 مرکز مهم قدرت در نظام اسلامی از رهبری شروع می‌شود، همان چیزی که به نام ولایت‌فقیه شناخته‌شده و خدا و اسلام از ما خواسته است، رهبری بر مبنای خبرگان استوار است و خبرگان هم از آراء مردم نشأت‌گرفته است، یعنی مردم بر اساس همان موازین و معیارهایی که خدا و دین به آن‌ها داده است خبرگانشان را انتخاب کردند و خبرگان هم رهبری را انتخاب کرده است.

ریاست جمهوری بر آراء مستقیم مردم استوار است، خیلی هم زنده‌تر و بانشاط‌تر از آن چیزی است که در دنیا وجود دارد.

دولت هم ازیک‌طرف به رأی رئیس‌جمهور برمی‌گردد که رئیس‌جمهور خودش به مردم برمی‌گردد، ازیک‌طرف هم به مجلس برمی‌گردد که مجلس هم به آراء مردم برمی‌گردد، پس قوه مجریه درنهایت به آراء مردم برمی‌گردد و قوه مقننه هم که روشن است، نمایندگان مجلس بر آراء مردم متکی هستند و ممکن است که در بعضی جاها کم‌وزیادی هم باشد اما اساس یک نظام آراء مردم است.

قوه قضائیه که از رهبری نشأت می‌گیرد و رهبری خودش به مردم برمی‌گردد.

شورای نگهبان که حقوق‌دان‌های آن از مجلس برمی‌خیزند که مجلس از مردم برخاسته است و فقهای شورای نگهبان هم از رهبری ناشی می‌شوند که رهبری باز به مردم برمی‌گردد.

شورای عالی استان‌ها هم وجود دارد که هنوز در کشور اجرانشده است که اگر اجرا بشود شهرداری‌ها و خیلی از قدرت‌های منطقه‌ای از کانال‌های دیگری به خود مردم برمی‌گردند.

مقایسه ایران با سایر کشورها

در هیچ‌کدام از کشورهای اسلامی و خاورمیانه مطلقاً چنین آراء و انتخاباتی حتی به شکل ظاهری هم نیست، حالا این مظلومیت ایران نیست که در نقض حقوق بشر یا عدم التزام به دموکراسی ایران را در کنار عربستان و کویتی بگذارند که هیچ‌چیزش بر رأی مردم مبتنی نیست، مصر مشهور است به کشوری که انتخاب دارد ولی هرگز به‌این‌ترتیب به آراء مردم مبتنی نیست و در الجزایر هم‌رأی مردم را شکستند و کودتا کردند، در افغانستان هم‌بافت قوی یک نظام سیاسی وجود ندارد، در تاجیکستان و کشورهای تازه مستقل شده هم همان کمونیست‌های گذشته برخلاف آراء مردم حکومت می‌کنند.

خبرگان عدالت یک فرد را در مراتب عالی باید احراز بکنند تا او را به رهبری انتخاب بکنند، عدالت یعنی برای منافع خودش کار نمی‌کند و اگر ریاست داشته باشد یا نداشته باشد برایش چندان فرقی نمی‌کند، چنین شخصی باید فرد عالی باشد که از قید ریاست و مال و مقام دنیا آزادشده باشد.

رأی در نظام اسلامی بیعت با آرمان‌ها و تعهدات اسلامی است، مردم خودشان معیارهایی را انتخاب کردند و ارزش‌ها حاکمیت دارد. ما هم مشکلات و دشمن‌های بزرگ داریم و اشتباهات هم است ولی درعین‌حال مردم حس می‌کنند که یک ارزش ثابت و واقعیت قابل‌توجه هنوز در این نظام وجود دارد، احساس می‌کنند که رهبری یک رهبری عادل است، رهبری یک رهبری است که وقتی بچه‌اش را می‌خواهد داماد بکند یک عده‌ای را جمع می‌کند و یک غذایی می‌دهند و عقدی می‌خوانند و تمام می‌شود و دنبال این نیست که برای خودش مقامی درست بکند و از قید تعلق به ریاست آزاد است.

اگر به این مجموعه نظام توجه کنیم می‌فهمیم که امام که فرمود صبحگاه دوازدهم فروردین روز حاکمیت الله در کشور و روز قدرت خدا و تجلی لطف او است یعنی چه، یعنی همه مقررات، قوانین و تاریکی‌های مادی حاکم بر دنیای ظلم و ستم ما به‌آسانی شکسته شده و چنین نظامی پا به عرصه وجود گذاشته است، این یعنی دوازدهم فروردین و همان الطاف و نعمت‌هایی که خدا به ما دارد و گاهی خودمان به آن توجهی نداریم.

وظیفه ایران در دنیای امروز

هر چه نعمت بالاتر شد مسئولیت هم سنگین‌تر است، اگر کسی در اداره‌ای با تخلف خودش، با رشوه گرفتن خودش، با عمل نکردن به وظیفه خودش در برخورد با مشکلات کوتاهی بکند به آرمان‌ها و ارزش‌های بزرگی خیانت کرده است، این شخص خود، جامعه و اسلام را تباه می‌کند و این کار کوچکی نیست.

اگر جامعه گاهی نقد و اشکالی دارد این سلامت جامعه است، جامعه سالم جامعه‌ای است که در مقابل تخلف حرف را می‌فهمد و عاقلانه حرف هم می‌زند، تا وقتی‌که اساس قدرت در نظام الهی مبنای صحیح دارد باید انتقاد را سالم کرد.

ایران در شرایط عادی نیست، ایران مسئولیت سنگینی دارد، تبلیغات و ابزارهای اقتصادی و سیاسی فراوانی به کار گرفت شده است که ما شکست بخوریم، این حق خدا است، این نظام یک نظامی نیست که برای ما باشد، قبل از اینکه برای ما باشد لطف خدا بوده است، این را کوچک نشماریم، مبنای این نظام ولایت‌فقیه و اطاعت از دستورات خدا است، این‌ها باید در جامعه حاکم باشد و تخلف و انحراف باید استثناء باشد، اگر مبنای عروسی‌های یک شهر بر اشتباهات و تخلف‌ها باشد یک زنگ خطر است، اگر مبنا این باشد که ظهر وقت نماز جمعه مغازه‌ها باز باشد این زنگ خطر است، اگر مبنا این باشد که نسل جوان ما به‌طرف مسائلی که نباید بروند باید به‌طورجدی جلوی آن ایستاد.

دعا

أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ و المسلمین وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ الکفار و المنافقین، اللهم انْصُرِ جُیوشَ الْمُسْلِمینَوَ عَساکِرَ الْمُوَحِّدینَ،اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ صِدْقَ النِّیةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِوَ أَکرِمْنَا بِالهُدَی وَ الاسْتِقَامَةِ

خدایا الطاف و عنایات و رحمت و برکات خودت را بر امت اسلام فرو بفرست، ما را جزء بندگان خالص و مقرب درگاه خودت قرار بده، نظام الهی ما را از همه خطرهای درونی و بیرونی مصون بدار، ما را از سربازان خالص و فداکار این نظام قرار بده، ما را از خطرهای درونی و بیرونی نجات بده، ما را از وسوسه‌های شیطان نجات بده، خدایا اموات و گذشتگان ما را، امام بزرگوار و عزیز ما را، مرحوم حضرت آیت‌الله اعرافی و همه علماء و بزرگان ما را در جوار رحمت واسعه خودت جای بده، شهدای بزرگ ما را در جوار رحمت رافعه خودت قرار بده، خدایا به همه‌کسانی که برای این انقلاب زحمت کشیدند و متحمل صدمات شدند خدایا اجر عنایت بفرما، همه خدمتگزاران به اسلام و مقام معظم رهبری را در پناه خودت محافظت بفرما، خطرها را از دنیای اسلام دور بفرما، خدایا شر اسرائیل و دشمنان اسلام را به خودشان بازبگردان، سلام‌های خالصانه این جمع نمازگزار را در روز جمعه و اولین جمعه این سال به محضر مولا و امام عزیزمان حضرت حجة ابن الحسن العسکری ابلاغ بفرما، بر فرج آن حضرت تعجیل بفرما.


[1]. سوره اعراف، آیه 43.

 سوره مبارکه الحشر، آیه 18.[2]

. سوره مبارکه طه، آیه 114.[3]

. سوره مبارکه العنکبوت، آیه 45.[4]

. سوره مبارکه العنکبوت، آیه 45.[5]

. سوره مبارکه النور، آیه 2.[6]

. سوره مبارکه العنکبوت، آیه 45.[7]

. سوره مبارکه الجمعه، آیه 9.[8]

. نهج البلاغه، خطبه 193، خطبه همّام.[9]

. نهج البلاغه، خطبه 193.[10]

 سوره مبارکه العصر..[11]

 سوره مبارکه آل عمران، آیه 102..[12]


خطبه اول

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیة‌اللّه فی الارضین.اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»[2]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

مطالبی پیرامون حقیقت نماز

اثر مهم نماز یاد خداوند و ذکر اللهی است که در نماز متجلی است و برای همین در تعبیرات اولیای الهی گفته می‌شود که ذکر الله الأکبر است. نمازخواندن چه به‌صورت فردی و تنهایی و چه به‌صورت مراسم نماز جمعه که عمومی است، همگی از مصادیق واضح ذکر الله است که در قرآن کریم به این مطلب توجه شده است و می‌فرمایند: «إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَیٰ ذِکرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیعَ»[3] زمانی که صدای اذان روز جمعه را شنیدید به یاد خداوند بشتابید زیرا جمعه مظهر یاد خداست.نماز جمعه و جماعت باید طوری باشد که هرکس در آن حضور پیدا می‌کند به یاد خدا بیفتد و انسان را متوجه آخرت عوالم دیگر کند.

موانع ذکر الله

موانعی در مسیر ذکر الله وجود دارد که در قرآن نیز تأکید زیاد روی آن شده است و باید به آن توجه کنیم که از آن جمله می‌توان به اموال و اولاد اشاره کرد. مال و ثروتی که انسان دارد همچنین خانواده و فرزندان انسان می‌تواند مانعی در مسیر ذکر و یاد خداوند متعال قرار بگیرد. اگر اولاد انسان وسیله یاد خداوند بشود و انسان را متذکر نعمت‌های الهی کند، از آن به باقیات‌الصالحات تعبیر می‌شود و اگر وسیله‌ای جهت دور شدن انسان از خداوند شود به سد عن سبیل اللهتعبیر می‌شود.

1.    اموال و اولاد

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «أنَّمَا أَمْوَالُکمْ وَأَوْلاَدُکمْ فِتْنَةٌ»[4]و مضمون این آیه شریفه این است که مردم بدانید مال و اولاد شما وسیله آزمایش و فتنه برای شما محسوب می‌شود که اگر این ابزار در مسیر خیر و صراط مستقیم خداوند قرار گرفت به باقیات‌الصالحات تعبیر می‌شود که به تعبیر قرآن «الْباقِياتُ الصَّالِحات‏ خَیرٌ عِندَ رَبِّکَ»[5]از هر چیزی بهتر است. اموال و اولاد انسان اگر در راه خداوند قرار بگیرد و در مسیر الهی به مصرف برسد و اولاد نیز در مسیر صالح قدم بردارد، باقیات‌الصالحات است که به معنای بقای الهی است که در آخرت برای انسان سرمایه محسوب می‌شود.

مالی که انسان وقف کرده و زکات و خمس و صدقه داده و در راه خیر به مصرف رسانده است، ظاهراً باقی نیست ولی به تعبیر قرآن باقیات‌الصالحات است و برای انسان باقی می‌ماند زیرابه تعبیر قرآن کریم «مَا عِندَکمْ ینفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ»[6]آنچه نزد انسان قرار دارد و برای دنیای خود به مصرف می‌رساند فانی و آنچه در مسیر الهی به مصرف می‌رسد نزد خداوند باقی می‌ماند.

چگونه انسان مال و اولاد را باقی نگاه دارد؟

انسان زمانی می‌تواند مال و اولاد خود را باقی نگاه دارد که آنان را نزد خداوند متعال ببرد و بقا و دوام آن افتادن در مسیر الهی است. منطق قرآن این است که اگر مال در مسیر حقوق واجب و مستحب الهی مصرف شد، آن اندازه باقی است و بر باقی مال ولایت دارد. انسان خیال نکند زمانی که خمس مال را به سادات می‌سپارد، زکات می‌دهد یا با استفاده از مال خود در مسیر شعائر الهی قدم برمی‌دارد مال او تمام‌شده است، بلکه تنها آن مقدار نزد خداوند متعال باقی است زیرا مال انسان نزد کسی قرارگرفته است که دائمی و ابدی است.

اموال و اولاد، عوامل آزمایش انسان

در مورد اولاد نیز وضعیت به همین منوال است و شاید اولادی که در راه خداوند به شهادت رسیده است از بین نرفته و تنها او در راه غیب و تأثیرات معنوی باقی است. اگر فرزند انسان در راه خدا قدم برداشت، سرباز اسلام شد، بسیجی و تحصیل‌کرده شد باقیات‌الصالحات و سرمایه سعادت و رستگاری انسان است. اما اگر مال و اولاد در غیر از مسیر صحیح به کار گرفته نشود مانع ذکر و یاد خداوند می‌شود و انسان را از یاد خداوند غافل می‌کند همچنان که خداوند متعال در سوره مبارکه منافقون می‌فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکمْ أَمْوَالُکمْ وَلَا أَوْلَادُکمْ عَن ذِکرِ اللَّهِ»[7]

لذا اعمال و اولاد دو نعمت بزرگ الهی که برای آزمایش انسان به انسان اعطاشده است و این همان منطق قرآن است. خانواده و اموال انسان می‌تواند مشوق انسان به‌سوی اعمال عبادی ازجمله نماز جمعه قرار بگیرد و همان‌ها توانایی این رادارند که موانعی برای یاد خداوند و نماز قرار گیرند.

2. کسب‌وکار و تجارت

عامل دیگری که می‌تواند انسان را از ذکر و یاد خداوند غافل کند، کار و کسب و تجارت است که اگر به‌صورت صحیح استفاده نشود، می‌تواند انسان را از مسیر الهی غافل کند تا جایی که قرآن کریم دراین‌باره می‌فرماید: «رِجَالٌلَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللَّهِ»[8] مردان بزرگی که هیچ کسب‌وکاری آنان را از یاد خداوند بازنمی‌دارد. کسب‌وکار مانع ذکر خدا و اقامه نماز نمی‌شود که در سوره جمعه نیز به آن اشاره‌شده است، آنجا که می‌فرمایند: «فَاسْعَوْا إِلَی ذِکرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیعَ ذَلِکمْ خَیرٌ لَّکمْ إِن کنتُمْ تَعْلَمُونَ»[9] در این آیه شریفه به این مطلب اشاره‌شده است هنگامی‌که ندای نماز آمد بشتابید به‌سوی نماز زیرا مظهر ذکر و یاد خداوند است و بیع و تجارت را کنار بگذارید، اگر بدانید این برای شما بهتر است.

3. لهو و لعب و بازی

لهو معنای وسیعی دارد و شامل انواع بازی‌ها و تجارت می‌شود. خداوند متعال در سوره مبارکه جمعه می‌فرماید: «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیهَا وَتَرَکوک قَائِمًا»[10]مضمون این آیه شریفه این است که مردمی که به روش صحیح پایبند نیستند، کسانی هستند که پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) را در حالی به نماز جمعه ایستاده بودند و خطبه می‌خواندند، رها کردند و به دنبال کسب‌وکار خود رفتند. ایشان زمانی که تجارت و لهو را دیدند به‌طرف آن دویدند و نماز و ذکر و یاد خداوند را رها کردند و ایشان بدانند که تجارت و لهو برای آنان مانع یاد خداوند شده است. اگر تفریح و کسب‌وکاری مانع از حضور در پیشگاه خداوند که یکی از مصادیق اصلی آن نماز جمعه است، شوند بدانند که راه را اشتباه می‌روند.

باید این مطلب را بدانیم و در آن بحثی نیست که اگر کسی در روز جمعه که روز یاد خداوند است، تفریح و کار را مقدم بر ذکر خداوند بداند مشمول این آیه شریفه است. باید توجه کنیم کسی که موانع ذکر خداوند را از سر راه خود برطرف نکند، در مسیر شیطان قرارگرفته است همچنان که خداوند متعال می‌فرمایند: «اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکرَ اللَّهِ»[11]شیطان مانع اصلی در مسیر ذکر و یاد خداوند است که بر انسان مسلط می‌شود و سراسر وجود آدم را در حیطه قدرت خود می‌گیرد و انسان را از مسیر الهی دور می‌کند.

ارکان جامعه اسلامی

اگر جامعه ما از یاد خداوند و نماز فاصله گرفت، مصداق کلی آیه شریفه «أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ»[12]است، مورد لعنت خداوند متعال واقع می‌شود و تمامی نعمت‌ها از ما گرفته می‌شود. زیرابه فرموده قرآن کریم «إِنَّمَا یرِیدُ الشَّیطَانُ أَن یوقِعَ بَینَکمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ وَیصُدَّکمْ عَن ذِکرِ اللّهِ»[13]اراده شیطان این است که در میان انسان‌ها دشمنی و بغض و کینه و نفرت قرار دهد، انسان‌ها را از هم جدا کند و از یاد خداوند متعال بازدارد. جامعه الهی و اسلامی جامعه‌ای است که دارای وحدت و انسجام تحت شعاع یاد خداوند متعال است و به وحدتی در راستای ذکر و یاد خداوند همراه با اقامه نماز و زنده نگه‌داشتن شعائر دینی اشاره دارد. شیطان تلاش می‌کند تخم نفاق و تفرقه را در میان جامعه اسلامی بپراکند و انسان را از یاد خداوند که محور وحدت و حبل‌الله وحدت است انسان را بازداردم.

خدایا از تو در جایگاه نماز و روز جمعه می‌خواهیم ما را از دستبرد وسوسه‌های شیطان و هواهای نفس دور بدار و ما را از همه خطرهای درونی و برونی مصون بدار، ما را جزو بندگان خالص و پایبند آرمان‌های والای الهی قرار بده

بِسمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْر، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[14]

خطبه دوم

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابی‌القاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین . اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»[15]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

همه شما برادران و خواهران گرامی و خودم را به یاد خداوند و توجه به خداوند و عوالم غیب و مرگ و لحظات مرگ و عالم برزخ و قیامت و عذاب و ثواب خداوند و توجه به نعمت‌های الهی سفارش و دعوت می‌کنم. خدایا ما را مشمول عنایات و الطاف بی‌پایان خود قرار بده.

مطالبی پیرامون تلاش دشمنان جامعه اسلام

همان‌طور که می‌دانید انقلاب اسلامی در برابر استکبار جهانی به کار خود ادامه می‌دهد و آن‌ها نیز از راه‌های مختلف سیاسی، تبلیغی، اقتصادی و فرهنگی علیه اسلام و انقلاب اسلامی کار می‌کنند. امروزه از جهت اقتصادی محرومیت‌ها و حبس‌های مهم اقتصادی در دنیا علیه جهان اسلام اعمال می‌شود که اگر این اقدامات صورت نمی‌گرفت امروزه دنیای اسلام در این اوضاع به سر نمی‌برد.

اخیراً آمریکا در درون کشور خود با مشکلاتی مواجه شده است که طوری سعی دارد بر عهده ایران و مسلمانان بگذارد زیرا از طرفی اغتشاشات بزرگی که در آمریکا واقع‌شده است شکست زیادی برای قدرت آمریکا محسوب می‌شود و از طرف دیگر بیداری که در میان سیاه‌پوستان آمریکایی ایجادشده است زنگ خطری برایشان محسوب می‌شود و چند بار نیز علائم خود را نشان داده است که پس از فروپاشی شوروی آنان از این زنگ خطر ترس و وحشت دارند. آمریکا غیر از علائم هشداردهنده‌ای که بیان شد، ازنظر اقتصادی نیز دارای مشکلات فراوانی است و برای حل مشکلات خود سعی دارند پای ایران را نیز به میان آورند.

آمریکا اغراض و اهداف سیاسی خود را دنبال می‌کند و در تلاش است تا عزت و عظمت و پیروزی دین ما را نابود کنند. آنان بادید خود تجزیه و تجلیل می‌کنند که هر جا فریاد اسلام بلند شود، ایران نیز ازنظر فیزیکی آنجا حضور دارد که این امر اشتباهی است که آنان در محاسبات خود انجام می‌دهند که برای نمونه می‌توان به مسئله اخیر مصر و الجزایر اشاره کرد. در حقیقت اسلام گستره‌ای فراتر از ایران دارد، دینی جهانی است و ما فدایی اسلام هستیم و افتخارمان این است که زیر پرچم اسلام هستیم. اخیراً ترکمنستان قراردادی با ایران در جهت این امر بسته است که لوله گازی که به‌طرف اروپا متصل می‌کنند از ایران بگذرد که این خود موجب بروز رونق اقتصادی در ایران می‌شود که در این راستا آمریکا تلاش می‌کند با فشار بر ترکمنستان قرارداد با ایران را لغو کند.

آنچه برای ما مهم است این است که ما با تمسک به یاد خداوند و ذکر الله و اطاعت از رهبری و پافشاری روی اهداف و آرمان‌ها راه پیروزی اسلام را ادامه خواهیم داد و آنچه برای مردم ما مهم است این است که نه از تندی‌های آنان وحشت کنیم و نه فریب خوشی‌ها و نرمی‌های آنان را بخوریم، بلکه راه مستقیم را ترک نکنیم و خود را پاسدار ارزش‌ها و آرمان‌های بلندی بدانیم که خداوند متعال امروزه در دست ما قرار داده است. ملت ما با لطف خداوند روی صراط مستقیم الهی ثابت هستند و ان‌شاءالله خداوند در آینده نیز آنان را بر همین صراط مستقیم الهی باقی خواهد داشت.

بزرگداشت روز جهانی بهداشت

روز جهانی بهداشت را گرامی می‌داریم و به این مناسبت چند نکته‌ای عرض می‌کنم. قدم اول در جهت سلامتی فرد و جامعه این است که انسان جلوی ورود خطرها و میکروب‌ها را بگیرد و اگر در مرحله اول شکست خورد در قدم بعدی باید برای درمان اقدام کند. اسلام به مسئله بهداشت اهمیت زیادی قائل است تا جایی که انسان مبتلابه خطرهایی که امکان دارد دامن‌گیر فرزندان جامعه شود مسئول است. اگر به دلیل سهل‌انگاری در مسئله پاکیزگی و عدم توجه به واکسن فرزندان دچار مشکلاتی ازجمله فلج اطفال شوند، ازنظر شرعی نیز مسئول است و در این راستا موظف است تا اصول بهداشتی را رعایت کند.

امروزه درصدی از فرزندان جامعه که دچار معلولیت‌های جسمی و حرکتی هستند، تعداد کمی نیست که بسیاری از آنان با پیشگیری قابل‌حل بوده است. همه افراد جامعه از دو جهت موظف‌اند تا به مسئله بهداشت توجه کنند: اول اینکه نسبت به فرزندان مسئولیت شرعی داریم و دلیل دوم این است که مسئولیت کلی جامعه که اگر مرضی توسعه پیدا کند درصد زیادی از افراد به آن مبتلا می‌شوند مسئولیت دیگری است. علاوه بر این کشور اسلامی باید نسبت به سایر کشورها کمتر دچار این مشکلات و موانع باشد.

اگر به‌سلامت جامعه و افراد آن توجه نشود ممکن است افراد زیادی از آن جامعه از رده کار و فکر خارج شوند که باید به این مسئله بیش از گذشته توجه نشان دهیم.

بزرگداشت روز جهانی کتاب کودک

روز جهانی کتاب کودک را در پیش داریم که این روز را گرامی می‌داریم و آنچه مهم است این است که جامعه اسلامی باید ازنظر بدنی و جسمی سالم، آگاه و مطلع باشد و با توجه به این مطلب پایه سلامت جسمی و فکر جامعه باید در کودکی و نوجوانی گذاشته شود که مسئولیت آن بر دوش تمامی افراد جامعه وجود دارد. اگر در خانه و مدارس به‌طورجدی کار و تلاش صورت نگیرد افراد زیادی ازنظر جسمی و اخلاقی در مسیری قرار می‌گیرند که در شأن اسلام و جامعه اسلامی نیست.

دعا

امیدواریم خداوند متعال برکات خود را بر جامعه ما نازل بفرماید، توفیقات خود را بر تمامی نسل جوان ما نازل بفرماید، جامعه ما را از تمامی خطرات مادی و معنوی و جسمی و روحی محافظت بفرماید سلام‌های خالصانه ما را به محضر حضرت ولی‌عصر (ع) ابلاغ بفرماید.

نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الاکرم یا الله ... یا ارحم الراحمین. اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة؛ اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفر واهله.


[1]. سوره اعراف، آیه 43.

. سوره مبارکه آل عمران، آیه 102.[2]

. سوره مبارکه جمعه، آیه 9.[3]

. سوره مبارکه انفال، آیه 28.[4]

. سوره مبارکه کهف، آیه 46.[5]

. سوره مبارکه نحل، آیه 96.[6]

. سوره مبارکه منافقون، آیه 9.[7]

. سوره مبارکه نور، آیه 37.[8]

. سوره مبارکه جمعه، آیه 9.[9]

. سوره مبارکه جمعه، آیه 11.[10]

. سوره مبارکه مجادله، آیه 19.[11]

. سوره مبارکه مریم، آیه 59.[12]

. سوره مبارکه مائده، آیه 91.[13]

. سوره مبارکه العصر.[14]

. سوره مبارکه آل عمران، آیه 102.[15]


بسم‌الله الرحمن الرحیم

خطبه اول

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیمالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیة‌اللّه فی الارضین.

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»[2]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

توصیه به تقوا

همه شما برادران و خواهران گرامی و خودم را به پارسائی، اجتناب از گناه، تهذیب نفس، شُکر و ذِکر خداوند در همه حالات سفارش و دعوت می‌کنم؛ امیدواریم خداوند به برکت اولیاء و مقرّبانِ درگاهِ خودش، به همه ما توفیقِ بندگیِ خالصانه، پارسایی در این دنیا و احتراز از گناه، عنایت بفرماید.

اخلاق اسلامی

در ادامه مباحث خطبه‏های اول که پیرامون معارف اسلامی بود، به اخلاق اسلامی می‏رسیم که به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم می‏شود.

اخلاق اجتماعی اسلام

بخشی از اخلاق اسلامی مربوط به امور فردی انسان با خودش و خداست که اخلاق فردی اسلام نامیده می‏شود؛ بخش دیگری از اخلاق اسلامی مربوط به رابطه‌ی انسان با دیگران، مردم و جامعه در محیط منزل، شغل و تمام جامعه است که اخلاقِ اجتماعیِ اسلام نامیده می‏شود.

لازمه داشتن زندگی خوب و سالم

برای داشتن جامعه‏ای سالم همراه با تربیتِ خوب، باید معیارها و رابطه‌های معیّن شده برای ارتباط انسان‏ها با یکدیگر رعایت شود؛ در حقیقت بدون رعایت مسائل اخلاقی و اجتماعی اسلام، جامعه به سلامت فکری، روحی و روانی نخواهد رسید؛ بنابراین رعایت مسائل اخلاقی خیلی مهم است.

در صورتی که همه یا اکثریت جامعه، مقیّد به رعایت دستورات اخلاقی و اجتماعی اسلام در ارتباط با یکدیگر باشند، جامعه و محیط سالم می‌شود و بالطبع افراد خوبی هم پرورش پیدا می‌کنند؛ ولی اگر جامعه و محیط سالم نبود، کمتر کسی می‌تواند خودش را حفظ کند؛ بنابراین فرهنگ، اخلاق و برخورد جامعه و اجتماع با یکدیگر، باید اخلاق و رفتارِ سالمی باشد.

اگر به سلامت اخلاقی و رعایت دستورات اخلاقی توجه شود و ما (کسانی که اهل تعبّد و توجّه به دستورات اسلام هستند و می‌خواهند خود را با آئین‌نامه و ضوابط اسلام تطبیق دهند)، از خودمان شروع کردیم، جامعه خیلی فرق می‌کند؛ البته در اصل غرض همه‌ی ما عمل بر اساس تعالیم و دستورات نورانی اسلام است، منتهی گاهی در جزئیات گیر می‌کنیم و گاهی به همه‌ی جوانب قضیه توجّه نداریم.

غرض از طرح مباحث اخلاقی، بیانِ اصول ارتباطِ مردم با یکدیگر

هدف از این بحث، طرح بعضی از اصول و معیارهای اصلیِ ارتباطِ مردم با یکدیگر است که باید در همه جا رعایت شوند؛ اخلاق اجتماعی اسلام، معیارهایی کلی دارد که باید اصل در محیط خانه، کار، تحصیل، ارتباط با دوست و رفیق و هر جایی که انسان با افراد جامعه برخورد دارد، بر رعایت این معیارها قرار باشد؛ اینها اجتماعیات و اخلاق عمومی اسلام است که باید در همه‌جا رعایت شود.

البته در محیط خانه، کار، تحصیل و رابطه با استاد و رفیق، قواعد و دستورات ویژه‌ای هم وجود دارد که بعدها اشاره خواهد شد.

حسن خُلق و خوش‏اخلاقی و معیار آن

یکی از معیارها و دستورات مهمّ اسلام، حسن خُلق و خوش‌اخلاقی با یکدیگر در همه‌جاست؛ معیار حسن خُلق این است که:

1.      گفتار انسان، ملایم، آرام و سنجیده باشد؛

2.      رفتار انسان حساب شده باشد؛

3.      همه با چهره‌ای باز و رویِ گشاده با یکدیگر برخورد کنند؛

اینها معیار حسن خلق است که البته افراط‌وتفریط، موارد تبصره و استثنائاتی هم دارد.

استثناء شدنِ حسن خلق در مقام امربه‌معروف و نهی از منکر

حسن خُلق، در مقام امربه‌معروف و نهی از منکر، استثناء شده است، زیرا در این مقام، انسان می‌تواند در صورت نیاز، اخم هم بنماید. پیامبر اسلام که آیه شریفه «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»[3]، «به‌راستی تو بر بلندایِ سجایایِ اخلاقیِ عظیمی قرار داری.» درباره‌ی ایشان نازل شده و او را دارای اخلاق خیلی والا و محسنات اخلاقی که رمز پیشرفت و پیروزی اسلام بود، معرفی کرده است؛ درعین‌حال، جایی که دین نیاز داشت، تند می‌شد؛ بنابراین اصلِ حسنِ خُلق، استثناء هم دارد ولی اصل در جامعه‌ی اسلامی «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»[4]، «بر کافران سرسخت [و سازش‏ناپذیر] و در بین خودشان [با یکدیگر] مهربان‌اند.» است؛ این رحمت، مودّت، دلسوزی، علاقه و محبّت نسبت به یکدیگر باید در جامعه باشد، همه خودشان را از هم و مرتبط با هم بدانند.

تعبیرات در خصوص حسن خُلق در روایات

درباره‌ی حسن خلق و خوش‌اخلاقی، روایات و تعبیرات فروانی آمده است که بعضی در ابواب معیّنی از کتب روایی جمع شده است و بعضی دیگر هم در ابواب دیگر پراکنده‏اند؛ به‌عنوان‌مثال در بحارالانوارِ مرحوم علامه مجلسی، ابواب مختلفی درباره‌ی خوش‌اخلاقی و مسائلی که مربوط به محبّت، مودّت و اخلاق خوب بین مردم و جامعه است، روایاتی دارند؛ مثلاً جلد 67، 71 و چند جلد دیگر ابوابی در این زمینه دارند.

حسن خُلق، جبران نقص عبادات

عبادات و تکالیف عبادی ما، معمولاً کاستی‏ها و نقایصی دارد که به‌عنوان‌مثال برای جبران نقایص نماز، نوافل و نمازهای مستحبّی قرار داده شده‏اند؛ در چند روایت آمده است که یکی از مسائل جبران کننده نقصان و اشکالات عبادات، حسن خلق و اخلاق خوب است.

حسن خلق، نشانه محبت افراد به یکدیگر

در روایات هست که حسن خلق خوش برخوردی که نشانه‌ی محبت و علاقه‌ی افراد جامعه به همدیگر است

حسن خلق، بالاترین ثواب در ترازوی اعمال

در روایتی وارد شده است:

«افضل ما یوضع فی میزان امرء یوم القیامۀ»[5]، بالاترین و بهترین ثوابی که در کفه‌ی ترازوی اعمال ما در روز قیامت می‌نهند برخورد خوب با مردم و روابط خوب در جامعه است؛ یا در تعبیر دیگری دارد

حسن خلق، کمال یا افضل ایمان

«حسن الخلق افضل الایمان»[6]، یا حسن خلق، کمال ایمان است.

بنابراین و با توجه به روایات فوق، نباید این‌طور فکر شود که ادای صحیحِ نماز یا عبادات دیگر موجب استغنای از توجه به مسائل اجتماعی می‏شود بلکه مسئله‌ی اخلاقی خیلی مهم است و با رجوع به روایات می‌بینیم، درهمان حدّ که مثلاً روایت در ترغیب به نماز شب و نافله‌ی شب داریم، همان حدود روایت در خوش‌اخلاقی هم داریم.

اسلام دین فردی نیست و اجتماعی است؛ اسلام دینی است که جامعه‌ی سالم می‌خواهد و جامعه‌ی سالم همان‌طور که به عبادت، رابطه‌ی خوب با خدا و اخلاص، تقوا و معنویت درونی نیاز دارد، در ارتباط با دیگران هم باید بااخلاقِ خوب و معنویت، برخورد کند؛ البته گفته شد که استثناء هم دارد.

ثواب حسن خُلق و خوش‏اخلاقی

در ثواب برخورد و معاشرت خوب در امور اجتماعی روایتی دارد که «مثل اجر الصائم القائم»[7]، «ثواب کسی که بااخلاق و معاشرت خوب با مردم زندگی می‌کند، مثل کسی است که روز روزه‌دار است و شب را به عبادت خدا می‌گذراند.»

و در روایت دیگری دارد که «اکثر ما تلج به امتی الجنۀ تقوی الله و حسن الخلق»[8]، «بیشترین چیزی که مردم و امت من با آن به بهشت می‌روند، تقوای خدا و اخلاق خوب است.»

البته اخلاق خوب هم مصداقی از تقوای خداست که به جهت تأکید بیشتر آمده است.

برخورد و معاشرت خوب و اخلاق پسندیده، در همه‌ی مراحل احتضار، فشار قبر، برزخ، روز قیامت و بعد ورود در جهنم تأثیرات عجیبی دارد و تأکید شده است که تأثیر زیادی دارد.

«إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُعْطِي اَلْعَبْدَ مِنَ اَلثَّوَابِ عَلَى حُسْنِ اَلْخُلُقِ كَمَا يُعْطِي اَلْمُجَاهِدَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ»[9]، «ثواب کسی که بااخلاق حسنه و معاشرت جمیل با مردم برخورد کند ثواب انسانی است که در راه خدا جهاد می‌کند.»

اوصاف مؤمن

در اوصاف مؤمن این است که انس می‌گیرد با دیگران و با روی باز

«بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ»[10]، «شادی مؤمن در سیمای اوست و غمش در دلش.»

مؤمن دریایی از غم آخرت و سعادت و شقاوت خودش را دارد، اما این دریای غم، در دل اوست و روی و سیمای او در برخورد با دیگران، باز و روشن است؛ البته غم مؤمن، غم دین، اسلام، سعادت و شقاوت اخروی است، ولی همین غم‌ها هم در دلش است و برخوردش با مردم حساب شده و سنجیده است.

تفسیر «خُلُقٍ عَظِيمٍ»[11]

تفاسیر مختلفی در خصوص این آیه شریفه و معنای «خُلُقٍ عَظِيم» وارد شده است که قدر متیقن و آنچه از روایات برمی‏آید، «برخورد خوب پیامبر اکرم» است؛ در روایت دیگری وارد است که «خُلُقٍ عَظِيم» را یکی از ائمه معصومینعلیهم‏السلام معنا کرده است و می‌فرماید:

«خُلُقٍ عَظِيم همان آیه‌ی «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ»[12] است.»

بنابراین «خُلُقٍ عَظِيم» را به سه دستوری که در این آیه‌ی شریفه آمده است، تفسیر کرده‌اند:

1.      بنا بر گذشت و بخشش است؛

2.      بنا بر امربه‌معروف است؛

3.      از انسان‌های ناشایست روی‌گردان.

خیلی جالب است که «خُلُقٍ عَظِيم»، در تفسیرِ بین عفو و امربه‌معروف جمع شده است؛ یعنی همان‌طور که خیلی ملایم و نرم هستی و با مردم معاشرت خوب ‌داری، امربه‌معروف هم باید داشته باشی که یکی از مراتب امربه‌معروف هم این است که اگر با روی خوش نشد با اخم کردن؛ بنابراین یک بخش اخلاق خوب، معاشرت خوب است و در کنار آن، شدّت و حدّت در راه خداست که این دو را در کنار هم قرار داده‌اند.

در روایت دیگری دارد که منظور از «حَسَنَةً» در

«رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»[13]

اخلاق خوب است.

در روایت دیگری پیامبر اکرم می‌فرماید:

«محبوب‌ترین شما نزد من کسی است که اخلاق خوب داشته باشد.»[14]

همچنین در روایت دیگری می‌فرمایند:

«نزدیک‌ترین شما روز قیامت به من کسی است که معاشرت، برخورد، رفتار و اخلاق او با مردم بر پایه‌ی نیکی و خوبی قرار داشته باشد.»[15]

همچنین در روایات دیگری اخلاقِ خوب، خیرِ قرین و بهترین دوست برای انسان معرفی شده است.

این تعبیرات ثواب و فضیلت اصلِ اخلاق اجتماعی اسلام را روشن می‌کند که یک مسلمان اگر بخواهد خود را با دین اسلام تطبیق دهد باید بداند همان اندازه که در ترغیب و فضیلت به یک عبادت فردیِ مخفیِ مثل نماز شب روایت و ثواب ذکر شده است به همان اندازه بر اخلاق و برخورد خوب اجتماعی هم تأکید شده است.

در واقع همان‌طور که اسلام می‌خواهد، ما از درونِ خود انسان‌های پاک، مرتبط باخدا و متوجّه به خدا و اهل عبادت شب‌هنگام باشیم به همان اندازه می‌خواهد، روابط، برخورد و معاشرت ما در همه‌ی محیط‌ها خوب باشد؛ هم در خانه، محل کار و تحصیل و هم نسبت به همسایه؛ در مورد همسایه در آینده بحث بیشتری خواهیم کرد.

حسن خُلق، نصف دین

در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده است:

«حُسْنُ اَلْخُلُقِ نِصْفُ اَلدِّينِ»[16]، «نصف دین یک مؤمن اخلاق و معاشرت خوب است.»

آثار حسن خُلق و روابط سالم اجتماعی

آثاری که در روایات از نظر فردی و اجتماعی برای اخلاق، برخورد و روابط سالم اجتماعی بیان شده است، از روایات به‌خوبی قابل استفاده است.

اثرِ اخرویِ اخلاقِ خوب

اولین اثرِ و یکی از آثار اخلاق خوب، از بین بردن گناهان و کفاره‌ای برای گناهان است؛ در روایتی از امام صادقعلیه‏السلام با سندی بسیار خوب و کاملاً معتبر نقل شده است:

«إِنَّ اَلْخُلُقَ اَلْحَسَنَ يَمِيثُ اَلْخَطِيئَةَكَمَا تَمِيثُ اَلشَّمْسُ اَلْجَلِيدَ»[17]، «اخلاق خوب و معاشرت نیکو گناه را ذوب می‌کند، همان‌طور که تابش خورشید یخ را آب و ذوب می‌کند.»

اگر توجه داشته باشیم که اخلاق خوب نصف دین و کمال دین است، خیلی از دعاوی و مشکلات اجتماعی که گاهی افراد متدین هم هستند، حل می‏شوند؛ زیرا بنا را برگذشت و برخورد خوب می‌گذارند؛ البته الآن هم همین‌طور است، ولی روابط اجتماعی باید بیش از این سالم باشد؛ این اثرِ اولِ حسنِ خُلق است.

اثرِ دنیوی و اجتماعی اخلاقِ خوب

از نظر دنیوی هم اخلاق خوب، آثار فراوانی در روح و روانِ فرد دارد و خیلی مؤثر است؛ برای حسن خُلق، از نظر روحی و روانی در روایات تعبیرات جالبی وجود دارد؛ به‌عنوان‌مثال در روایتی دارد:

«لاَ عَيْشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ»[18]، «هیچ زندگی سالم‌تر و گواراتر از خوش‌اخلاقی نیست.»

این، همان جنبه‌ی روحی حسن خُلق است و در باب قناعت هم دارد که غنی‌ترین انسان، قانع‌ترین است و غنا را نباید در بیرون جست؛ زیرا بی‌نیازی یعنی روحِ انسان بزرگ باشد و روح بزرگ در صورت، بی‌نیاز و باعظمت است.

در باب حسن خُلق هم همین‏گونه است و هیچ زندگی گوارایی، بدون حسن خلق نمی‌شود و تا روابط اجتماعی و برخوردها محاسبه شده و بر اساس موازین اسلام نباشد، روحیه و زندگی سالم پیدا نمی‌شود؛ این گوارایی و سلامت درون انسان است و کسی که بنا را بر برخورد سالم با دیگران بگذارد، زنگی آرامی خواهد داشت و این آرامی را به جامعه هم منتقل می‌نماید.

در روایت دیگری هست که

«حسن الخلق خیر قرین»[19]، «بهترین همراه و دوست، اخلاق خوب و رابطه‌ی سالم اجتماعی است.»

زیرا با اخلاق خوب دوستان زیادی پیدا می‌شوند و با افراد خوبی می‌توان ارتباط برقرار کرد.

حسن خُلق، طبق روایات، در افزایش عمر، وسعت رزق و روزی و زندگی راحت، تأثیر دارد؛ برخی تأثیرات عقلانی هم هست زیرا انسان خوش‌اخلاق رابطه‌اش با دیگران خوب است و معامله و تبادلش هم خوب می‏شود در نتیجه زندگی او از نظر مادّی و معنوی هم بهتر می‌شود.

جامعه آباد با حسن خُلق

تأثیرات اجتماعی حسن خُلق که اشاره شد و از روایات هم قابل استفاده است، امر روشنی است و اگر بنای افراد جامعه‌ای بر روابط سالم و برخورد و معاشرت خوب با یکدیگر باشد، روشن است که آن جامعه آباد می‌شود.

«اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ يَعْمُرَانِ اَلدِّيَارَ وَ يَزِيدَانِ فِي اَلْأَعْمَارِ»[20]، «نیکوکاری و خوش‌اخلاقی عمر را زیاد می‌کنند و جامعه را آباد می‌کنند.»

جامعه‌ای که مبتنی بر مودت، محبت، اخلاق و معاشرت خوب نسبت به یکدیگر باشد، به‌صورت طبیعی آباد است و بسیاری از مشکلات روحی، روانی و عصبی از بین خواهد رفت؛ یکی از آثار و عوارض صنعت و صنعتی شدن در جوامع غربی ضعیف شدن عواطف انسانی و تحت‌الشعاع کار قرار گرفتن روابط انسانی است؛ لذا امروز مشکلات و مسائل روحی و روانی در غرب بیداد می‌کند.

در برخی از آمارها گفته می‌شود از هر سه یا چهار نفر در بعضی کشورهای پیشرفته‌ی غربی، یک نفر مبتلی به امراض روحی، روانی و عصبی است؛ زیرا اخلاق، محبت و معاشرت خوب بین اعضای جامعه کم و انسان‌ها با یکدیگر بیگانه شده‏اند؛ بخشی از مشکلات روحی و روانی انسان در ارتباط با دیگران و روابط سالم حل می‌شود و اگر روابط جامعه، سالم باشد، زندگی راحت‌تر می‌شود.

به‌عنوان‌مثال در محیط خانه می‌بینید که اگر اصل بر حسن خلق باشد، چقدر بچه سالم زندگی می‌کند و اگر این اصل در جامعه تعمیم پیدا کند و بیشتر مورد توجّه قرار گیرد، جلوی بیشتر مشکلات روحی و روانی گرفته می‌شود.

خوش‌اخلاقی منشأ دوری از ذنوب

انسان به خاطر عصبی شدن به بسیاری از گناهان مانند ناسزاگویی و گناهان دیگر می‌افتد؛ بنابراین طبیعی است که یکی از عوامل بازدارنده از بسیاری از گناهان توجه به اخلاق و معاشرت خوب است. مرحوم علامه مجلسی در بحار الأنوار در باب حسن خلق همین بیان را دارند که

«اگر در جامعه بنا بر اخلاق و معاشرت خوب باشد بسیاری از گناهان مثل غیبت‌ها و تهمت‌ها و تعداد زیادی از گناهان با حسن خلق از بین می‌رود و جامعه الهی‌تر و مذهبی‌تر می‌شود.»

دعا و سوره پایانی

از خدا توفیق عمل به دستورات اسلام و قوانین اسلام و اخلاقیات اسلام عنایت بفرماید.

«بسم الله الرحمن الرحیم، وَالْعَصْرِ ﴿١﴾إِنَّ الْإِنْسَانَلَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾»[21]، «به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی، سوگند به روزگار! (1) که بی تردید انسان غَرقِ در خُسرانِ بزرگ و سنگینی است. (2) مگر آنان که مؤمن‌اند و کارهای شایسته انجام داده‏اند و یکدیگر را به حقّ سفارش داشتند و به شکیبایی [در برابر حوادث، انجام عبادات و ترک گناهان] توصیه کرده‏اند. (3)»

خطبه دوم

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم،نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابی‌القاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین.

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»[22]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

توصیه به تقوا

بار دیگر همه شما برادران و خواهرانِ نمازگزار و خودم را در جایگاه بندگی و نماز و در روزِ متعلّقِ به حضرت صاحب الزمانعج، به پارسائی و احتراز از گناه، یاد مرگ، عالم پس از مرگ، ذکر خداوند در همه حالات و یاد حضرت بقیۀ الله الأعظمارواحناله‏الفداه سفارش و دعوت می‌کنم؛ امیدواریم که خداوند همه ما را از مخلصان و مقرّبانِ بارگاه خودش و عاشقان ولایت اهل بیتعلیهم‏السلام و منتظران حضرت بقیۀ الله الأعظمارواحناله‏الفداه قرار بدهد.

هفته‌ی بسیج

در آستانه‌ی هفته‌ی بسیج قرار داریم و هفته‌ی آینده هفته‌ی بسیج است؛ لذا باید در مورد بسیج، همان معنایی که با او، جنگ اداره شد و انقلاب حفظ شد، صحبت کرد.

هدف اصلی از بزرگداشت این هفته

قرار دادن هفته‌ای به نام بسیج، برای این است که روحیات بسیجی گری و مجاهده‌ی درراه خدا، در جامعه تداعی، زنده و تأکید شود؛ غرض اصلی بزرگداشت این هفته‌ها و مناسبت‌ها این است و باقی برنامه‌ها برای این است که به آن اصل، روحیات و معنویاتی که کشور برای آینده نیاز دارد، آشنا شویم؛ هدف اصلی این است و برنامه‌های دیگر هم باید در این جهت باشد.

بسیجیان، الگوهای نمونه و کم‏نظیر

در زمان انقلاب و جنگ، الگو و اسوه‌هایی پیدا شدند که برای پیشرفت و معنویت کشور نمونه بودند و باید گفت بعد از قرن‌ها و برخی از مقاطع صدر اسلام، چنین معنویت و روحیه‌ای هیچ‌وقت در هیچ نقطه‌ای از کشورهای اسلامی نبوده است.

روحیه بسیجی

آن روحیات به اسم روحیه بسیجی مشهور شده است و معنایی عامّ هم دارد؛ یعنی ممکن است کسی با پایگاه بسیج هم ارتباط رسمی نداشته باشد، ولی روحیات بسیجی دارد؛ اصل این روحیه است که واقعاً نمونه است.

برخی از خصوصیات روحیه‌ی بسیجی

روحیه‌ی بسیجی، خصوصیاتی دارد که به دو مورد اشاره می‌کنیم:

1.   آگاهی سیاسی بسیجی و توجّه به مسائل سیاسی جامعه؛ این ویژگی از خصوصیات کشور، حزب‌الله و بسیج است و این روحیه باید حفظ شود؛ مقام معظم رهبریحفظه‏الله‏تعالی بر حفظ این روحیه، بسیار تأکید دارند و حتی با تندی فرمودند:

«خدا لعنت کند کسانی را که می‌خواهنددانشگاه‌های ما را غیرسیاسی کنند و جوانان ما را از توجّه به مسائل سیاسی و رشد سیاسی بازدارند؛ این واقعاً فاجعه است. این فرصت هفته‌ی بسیج را مناسب می‌دانم که روی این تأکید کنم.»

عدم توجه مردم به مسائل سیاسی، ضعف برخی جوامع

یکی از ضعف‌های برخی جوامع این است که توده و اکثریت مردم سیاسی نیستند و درک و تحلیل درستی از مسائل سیاسی و جهانی ندارند؛ کشور ما از معدود کشورهایی است که در طول دوره‌ی بعد انقلاب، مردمی سیاسی و اهل تأمّل و تفکّر سیاسی داشته است. در بعد انقلاب، مردم ایران رشدی داشته‌اند که اگر آن رشد نبود، امروز، بسیج هم نبود، حکومت الهی هم نداشتیم و احیاناً ایران هم تجزیه ‌شده بود.

عدم توجّه جوانان به مسائل سیاسی، راه نفوذ دشمن

این روحیه، کمتر در کشورهای دنیا وجود دارد و غربی‌ها هم این را می‌دانند که اگر بخواهند در کشوری نفوذ کنند، باید جوانان و مردم آن کشور را از سیاسی بودن و درک سیاسی داشتن دور کنند؛ در خطبه‌ها و موارد مختلف گاهی از یک مسئله‌ی سیاسی جهانی یا مسائل مختلف سیاسی صحبت می‌شود، ممکن است ابتدا به ذهن کسی بیاید که این مسائل چه ربطی به من دارد؛ ولی ربط دارد و مردمی که بخواهند مستقل باشند و آزاد زندگی کنند باید سیاست دنیا را بفهمند و شعور سیاسی داشته باشند. این ویژگی را مردم ما در طول جنگ و انقلاب داشتند.

دشمن باتجربه‌ای که دارد، می‌خواهد این روحیه را بگیرد و اگر با ترویج فساد، می‌خواهند جوانان را از مسائل سیاسی جدا کنند؛ این خواست استعمار است.

روش استعمار برای جدا کردن جوانان از سیاست

برای اینکه جوانان را از امر سیاسی و سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود غافل کنند، راه‌های مختلف دارند که مهم‏ترین راه، ترویج و توسعه‌ی فساد و فحشا است؛ جوانی که در منکرات افتاد، دیگر به فکر استقلال و عظمت کشور خود نیست و دنبال عیش و نوش است؛ این روشنی است که اگر کسی در شهوت‌رانی افتاد، دیگر به فکر دین، کشور و استقلال کشور نمی‌تواند باشد.

مسائل ورزشی در حدّ و جایگاه خود، معقول است و باید توسعه یابد و کسی مخالفتی ندارد؛ ولی اگر ورزش به حدّی توسعه و تقویت شود که سیاسی بودن، رشد معنوی و سیاسی مردم را تحت‌الشعاع قرار دهد، باید هدایت و کنترل شود؛ یعنی روح معنویت، اخلاق سیاسی و توجه به مسائل سیاسی به محیط‌های ورزشی منتقل شود؛ این یکی از ابعاد و مشخصات بسیجی است که دشمنان می‌خواهند نباشد و ما باید توجه داشته باشیم.

2.      مشخصه دیگر روحیه بسیجی، معنویت و ایثار است؛ بسیجی کسی است که

أ‌.        با تعهد و بی‏توقع کار می‌کند؛ یعنی به آرمان، وظیفه و رسالت الهی تعهد دارد و توقعی ندارد.

ب‌.   درد و مشکل را تحمل می‌کند ولی برای خدا کار می‌کند.

ت‌.   وقت و سرمایه‌ی زندگی خودش را مصرف می‌کند.

اخلاص، معنویت، بی‏توقعی، آگاهی سیاسی و رشد اجتماعی که در جبهه‌ها وجود داشت، بی‏نظیر بود؛ یک جوان هفده ساله به درجاتی رسید که حضرت امام خمینیقدس‏سره فرمودند:

«من بر بازوان شما بوسه می‌زنم.»

و گاهی می‌فرمودند:

«من به حال اینها غبطه می‌خورم.»

ایشان اهل تعارف نبودند و واقعیتی است که وقتی بزرگان می‌دیدند، کسی در آن سن این‌طور معنوی شده است، غبطه می‌خوردند و این نسیم رحمت الهی بود که بر این نسل وزید و چنین انسان‌های بزرگی تربیت کرد؛ البته

«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِفَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»[23]، «از مؤمنان مردانی هستند که به عهدی که با خداوند [برای ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان] بسته بودند وفا کردند، برخی از آنان [عهد خود را تا شهیدشدن] به انجام رساندند و برخی [شهادت را] انتظار می‌برند و به‌هیچ‌وجه [عهدشان را] تغییر نداده‌اند.»

این روحیه‌ی بسیجی است و کسانی که جدید می‌آیند باید توجه داشته باشند تعهد زیاد، توقع کم‌، توجه به امور سیاسی و مسائل اجتماعی اسلام و تلاش بر اجرای اسلام، باید در جامعه باشد و ما هم اگر مسلمانیم باید این‌طور باشیم.

امیرالمؤمنین نمونه اعلای بسیجی

نمونه و الگوی اعلای بسیجی بودن، حضرت امیرالمؤمنینعلیه‏السلام است، زیرا تا روز شهادت،

1.      تعهدِ بی‌نهایت و بی‏توقعی را داشتند؛

2.      از بیت‌المال مسلمین و از آن همه امکاناتی که داشت، چیزی برای خودش جمع نمی‌کرد و بسیار هم آن‌گونه کار می‌کرد.

بسیجی بودن یعنی همین و این روحیه باید در جامعه حفظ شود.

اصولاً کسانی که اهل نماز جمعه، جماعت و حضور در مراسم و شعایر الهی هستند، این ویژگی را دارند ولی باید این خصوصیت و روحیه‌ی بسیجی و تعهد به اسلام، ایثار و تلاش در راه خدا حفظ شود و به اعضای خانواده، جامعه و کسانی که توفیق نداشتند، صحنه‌های رزم در راه خدا را ببینند، سرایت و توسعه دهیم و حفظ کنیم.

حفظ و توجه به روحیات بسیجی

افرادی در محیط‌های مختلف علمی، شغل و نقاط مختلف هستند که روحیه بسیجی خود را هنوز حفظ کرده‌اند، یعنی شرایط کاری فرق کرده است، ولی روحیه‌ی معنویت، اخلاص و ایثار بسیجی، تعهد به اجرای اسلام، قوانین اسلام و پایبندی به دستورات ولایت امر و رهبری مشخصاتی است که باید حفظ شود.

امیدواریم در هفته‌ی بسیج بسیجیان، خانواده‌های شهداء، جانبازان، مفقودین و همه‌ی کسانی که خود اهل ایثار و رزم در راه خدا بودند، سعی در حفظ روحیات بسیجی داشته باشند و بدانند که همه در معرض خطر تهاجم فرهنگی هستند و دشمن می‏خواهد روحیات ما را بگیرد و روح یأس و بی‌توجهی را در این کشور بدواند.

کشوری که آن همه دستاوردهای معنوی و عظیم داشته و هنوز هم مثل یک کوه در دنیا استوار ایستاده است و همه‌ی دنیا باید روی این کشور، حساب کنند؛ اینها دستاوردهایی است که دشمن می‌خواهد ما را به‌گونه‌ای از درون خالی کند که مأیوس شویم و بگوییم هیچ نداریم درحالی‌که اینها دستاوردهای عظیمی است که ما به دست آورده‏ایم و امروز بر سفره نشسته‌ایم و داریم از آن استفاده می‌کنیم.

استقلال، عظمت و عزت این ملت دستاوردهایی بوده است که دشمن می‌خواهد ما را زا آن مأیوس کند؛ فکر نکنید کشورهای سرسپرده‌ی آمریکا مشکلاتشان حل شده است؛ به‌عنوان‌مثال الجزایر بار سنگین قرض‌های خارجی و مشکلات داخلی دارد؛ مصر و لبنان و ... گاهی بدتر از ما مشکل دارند؛ درحالی‌که این دین و استقلالی که ایران دارد، خودش تصمیم می‌گیرد و برنامه می‌چیند را ندارند؛ بنابراین ما آنچه را داریم، باید حفظ کنیم و برای آنچه نداریم، کار کنیم تا با یاری خداوند به دست بیاوریم.

دعای پایانی

اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النِّيَّةِاَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ و َالْمُؤْمِناتِ و َالْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ الْاَحْيآءِ مِنْهُمْ وَالْاَمْواتِ

خدایا گام‌های ما را در راه خودت استوار بدار

ما را از بندگان مطیع خودت قرار بده

این ملت و امت اسلام را رستگار و پیروز فرما

خطرات را از نسلِ جوان، جامعه و امت اسلام دور فرما

سلام‌های خالصانه ما را به محضر حضرت بقیۀ الله الاعظمعج ابلاغ فرما

ارواح طیبه شهداء و روح مطهر امام را با اولیای خودت محشور فرما

جانبازان، مریضان و مریضانِ مورد نظر را شفا عنایت فرما

بر فرجِ حضرت بقیۀ الله تعجیل فرما

خدمت گذاران به نظام و مقام معظم رهبری را در پناه خودت محافظت فرما

سوره پایان خطبه دوم

«بسم الله الرحمن الرحیم، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿٣﴾وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾»[24]، «به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی

بگو: حقیقت این است که خداوند، یگانه بی همتاست (1) خداوندی که [از همه موجودات] بی نیاز [و مرجع و ملجأ همه نیازمندان جهانِ هستی] است (2) چیزی را نزاده و زاییده نشده است (3) و اَحدی [در ذات و صفات و افعال]، همتا و مساوی او نبوده است (4)»


[1]. اعراف (7): 43.

[2]. آل‌عمران (3): 102.

[3]. قلم (68): 4.

[4]. فتح (49): 29.

[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 99، مصحح: علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1407.

[6]. سند روایت یافت نشد.

[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 222، مصحح: علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1407.

[8]. همان، ص 100.

[9]. همان،كتاب الإيمان و الكفر، بَابُ حُسْنِ الْخُلُق‏.

[10]. همان، ص 226.

[11]. قلم (68): 4.

[12]. اعراف (7): 199. «گذشت [از اشتباه‏کاران] راپیشه‏ی خود ساز و به کارهای پسندیده فرمان بده و از نادانان رویگردان باش!»

[13]. بقره (2): 201. «پروردگارا! به ما در دنیا از هرگونه خیر [و خوبی] و در آخرت هم از هر نوع خیر [و ثواب] عطا کن و ما را از عذابِ آتش نگهدار.»

[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2،كتاب الإيمان و الكفر، بَابُ حُسْنِ الْخُلُق‏.

[15]. همان.

[16]. همان، ص 226.

[17]. همان، ص 100.

[18]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 75، دار احیاء تراث عربی، بیروت.

[19]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، كتاب الإيمان و الكفر، بَابُ حُسْنِ الْخُلُق‏.

[20]. همان، ص 100.

[21]. عصر (103): کل سوره.

[22]. آل‌عمران (3): 102.

[23]. احزاب (33): 23.

[24]. اخلاص (112): کل سوره.


بسم اللّه الرحمن الرحیم

خطبه اول

اعوذبالله بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیمالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیة‌اللّه فی الارضین.

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»[2]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

توصیه به تقوا

همه شما برادران و خواهران گرامی و خودم را به پارسائی، اجتناب از گناه، تهذیب نفس، شُکر و ذِکر خداوند در همه حالات سفارش و دعوت می‌کنم؛ امیدواریم خداوند به برکت اولیاء و مقرّبانِ درگاهِ خودش، به همه ما توفیقِ بندگیِ خالصانه، پارسایی در این دنیا و احتراز از گناه، عنایت بفرماید.

آداب و حالات باطنی نماز

در باب مقدمات، شرایط و بعضی از آداب، احکام و اسراری نماز، در هفته‏های گذشته، صحبت‏هایی شد؛ در این خطبه احوال و حالات انسان در حالِ نماز بیان می‏شود؛ حالاتی که هم از روایات استفاده می‏شود، هم عرفا و اولیاء الهی این حالات و خصوصیات را سفارش کرده‏اند و هم در کتب اسرار نماز ذکر شده است؛ البته هر آنچه در کتب مختلف آمده است از روایات استفاده شده است و علماء و دانشمندان برای توجّه ما در کتب خود جمع‏آوری کرده‏اند.

شش حالت و خصوصیت روحی

شش مرتبه، حالت و خصوصیت روحی در حال نماز توصیه شده است که انسان باید این درجات و حالات معنوی را در حال نماز داشته باشد.

اولین حالت: حضور قلب، اصلِ حکمت و سرّ نماز

اولین حالت و خصوصیت روحی که باید انسان در حال نماز داشته باشد، حضور قلب است که در روایات هم تأکید شده است و شرطِ اولِ باطنیِ نماز و اولین ادب از آدابِ باطنیِ نماز، حضورِ قلب در نماز است.

معنای حضور قلب

حضور قلب یعنی، قلب و توجّه انسان، متمرکز بر کاری که در حال نماز انجام می‏دهد، باشد؛ البته ممکن است گمان شود، سهل و آسان است، ولی با کمال تأسف، اشتغالات و تعلّقات دنیوی، موجب از دست رفتنِ حضورِ قلب می‏شود.

اگر بخواهیم حضورِ قلبِ خود در نماز را محاسبه کنیم، به‌عنوان مثال ببینیم در نماز صبح یا شبی که خوانده‏ایم که از اول تا آخرش پنج دقیقه طول می‏کشد، چقدر از آن دقایق را در محضر خدا بوده و حضور قلب داشته‏ایم، خیلی تکان دهنده و قابل توجه خواهد بود و می‏بینیم که حضورمان خیلی کم بوده است؛ محاسبه هم باید از همان اذان و اقامه و تکبیرۀ الاحرام شروع شود هرچند که گاهی نمازهایمان شکسته می‏شود به حدی که اذان و اقامه درستی هم ندارد.

شاید کل نمازهای ما در طول شبانه‏روز، بیست دقیقه بیشتر طول نکشد که در مقابل 24 ساعت بسیار کم است؛ حالا اگر محاسبه شود که در طول این بیست دقیقه چقدر حضور قلب (که حکمت و سرّ نماز است)، داشته‏ایم می‏بینیم مثلاً دو یا سه دقیقه بیشتر نبوده است و گاهی هم ممکن است در هیچ نمازی هم حضور قلب نداشته باشیم؛ بنابراین خیلی از قافله عقب هستیم و بسیار به نِعَم خداوند، ناسپاسی و کفران ورزیدیم و در قیامت پاسخی برای نعمت‏ها و امکاناتی که همه برای عبادت خداست و نفعِ این عبادت هم به خودِ ما می‏رسد، نداریم.

حضورِ قلبِ در نماز، موجب سلامتی قلب

در روز قیامت بنابر قول خدای متعال در آیه‏شریفه‏ی

«إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[3] «مگر کسی که قلبی سالم [از آلودگی‏ها] به پیشگاه خداوند بیاورد.»

همه در عذاب، گرفتاری و دوری از رحمت خدا هستند، مگر کسی که قلبی پاک به محضر خداوند بیاورد؛ بنابراین آنچه که در قیامت، ارزش دارد، قلبِ سالم است که این قلب پاک هم با نماز و حضور قلب پیدا می‏شود.

جعلِ نوافل برای جبرانِ نقصِ فرایض

در هفته‏های قبل بیان شد که در چند روایت شده است، خداوند، نوافل را برای جبران کاستی و نقصِ فرایض قرار داده است که یکی از موارد نقص همین عدمِ حضورِ قلب در نماز است.

رعایت آداب ظاهری نماز (مانند با عجله و تند نخواندن، آرامش، ادای صحیحِ اذکارِ رکوع و سجود و ...) بحثی جداست، چون در رساله‏ها وجود دارد، همه متوجه هستند، راحت است و معمولاً هم رعایت می‏شود؛ هر چند گاهی ظاهر نماز هم رعایت نمی‏شود و مثلاً در نماز جماعت، مأمومین زودتر از امام جماعت سر از رکوع و سجده برمی‏دارند یا صفوفِ نمازِ جماعت به هم پیوسته، منظم و مرتب نیست؛ متأسفانه در رعایت این ظواهر برادران اهل تسنّن، از شیعیان علی بن ابی‏طالب جلوتر هستند و این از ضعف‏های ماست و اینها آدابی است که باید رعایت شود.

اینها آداب ظاهری نماز بودند که اگر همه این نقایص برطرف شود و آداب و ظواهر نماز رعایت شود، نوبت به رعایت آداب و حالاتِ باطنی نماز می‏رسد؛ حضور اولین حالت از حالاتِ باطنیِ نماز است که خداوند برای جبرانِ نقص و کاستی‏های فرایض و واجبات نماز، نوافل را مقرّر کرده است تا شود؛ حکمت نوافل این است.

دومین حالت: تَفَهُّم

وقتی حضور قلب، شدید و بیشتر شد حالتی ایجاد می‏شود که به این حال در کتب اسرار الصلاۀ، حالِ تَفَهُّممی‏گویند.

معنای تَفَهُّم

تَفَهُّمیعنی، خوب درک کردن واقعیت نماز و رسیدن به سرّ نماز؛ تَفَهُّم، مرحله دوم حضور قلب و درجه بالاتری است که باید در نماز به آن برسیم؛ انسان در حضور قلب باید بداند که در محضر خدا و در حال صحبت با اوست ولی در تَفَهُّمباید به اسرار نماز، در کلمه کلمه و جمله جمله نماز توجه داشته باشد.

تَفَهُّمیعنی فهم و درکِ دقیق و عمیق از افعال، اقوال، اذکار و گفته‏های مختلف نماز و توجّه به اسراری که در افعال و رفتارهای نماز است؛ در این مرتبه و مرحله به خیلی مسایل باید توجه شود.

اگر بخواهیم در این مرحله هم محاسبه داشته باشیم می‏بینیم که خیلی از اسرار و واقعیات نماز دور هستیم و نهایتاً یک حضورِ قلبِ اولیه داریم و کمتر موفق به درک مرحله تَفَهُّمو توجه به اسرار نماز و ‏مفاهیم و محتوای آن می‏شویم؛ البته باید سعی کنیم در این مرحله هم وارد شویم.

همّتِ والا، اساس ورود به مرحله تَفَهُّم

علمای اخلاق، عرفاء و اولیاء الهی قایلند، پایه و اساس برای ورود به مرتبه اول و دوم، همّت و عزم قوی و والا برای برگزاری عبادتِ درست و توجّهِ درست به خداوند است؛ در واقع باید از بی‏ارادگی، بی‏عزمی و سست بودن بیرون بیاییم و با همّت بلند، توجّه و تمرکز خاصّ، وارد نماز شد.

تبیین محتوای قسمت‏های مختلف نماز

اسرار اذان و اقامه

اسرار و محتوای اذان و اقامه قبلاً بیان شد، اذان و اقامه‏ای که شاید خیلی‏ها در نمازهای فرادای خود بی توجّه به آن باشند، چطور انسان را برای ورود به محضر خدا آماده می‏کند؛

اسرار الله‌اکبر و تکبیرة الاحرام

انسان وقتی تکبیر می‏گوید باید پرواز کند و حضور قلب و تَفَهُّمداشته باشد تا بفهمد الله‌اکبر یعنی چه؛ زیرا معمولاً فکر می‏کنیم، الله‌اکبر یعنی خدا بزرگ‏تر از هر چیزی است درحالی‌که در روایات به «خدا بزرگ‏تر از این است که اصلاً توصیف شود و حرفی درباره او زده شود.» معنا شده است؛ در واقع نباید خدا را با موجودات محدود و ناقص مقایسه کرد و خدا بالاتر از این است که انسان به فهم وجود و کمالات او برسد؛ البته توجّه به او لازم است.

اسرار سوره حمد

علّت تکرار هر روزه و در هر نماز

بعد از تکبیر، سوره حمد است که اگر درست به آن توجّه شود، می‏بینیم، اصول پایه و اصلی اعتقادی در سوره حمد بیان شده است و تکرار آن در هر نماز و هر روزه به خاطر این است که باید در هر نماز اساس اعتقادات خود را مرور و درست کنیم.

وجه تسمیه سوره حمد به ام‌الکتاب

سوره حمد، ام‌الکتاب و مادر قرآن نامیده می‏شود، زیرا حاوی همه معارف دین است؛ بدین‌صورت که:

1.      با نام خدا شروع می‏شود؛

2.      بیان توحید، اوصاف و کمالات خداوند؛

3.      بیان لزوم توجّه انسان به رحمت گسترده الهی؛

بنابراین اصول اولیه اعتقاد مانند توحید الهی و توجه به اسماء، صفات و کمالات خداوند و حمد و ستایش او، همه در ابتدای سوره حمد آمده است.

آیات اول و دوم سوره حمد

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٢﴾ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿٣﴾»[4]، «همه ستایش‌ها ویژه خدا، پروردگار جهانیان است (2) رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی (3)»

در این آیات کمالات و اسماء خداوند بیان شده است و همچنین دو بار بر صفت رحمت و عنایت عامه و گسترده الهی تأکید شده است.

آیه چهارم

«مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٤﴾»[5]، «تنها او فرمانروای روز پاداش و کیفر است. (4)»

بعد از بیان اسماء و اوصاف خداوند و توجّه به خودِ او، باید به معاد و این که مالک و حاکم روز قیامت و همه اعمال و هستیِ ما در دنیا و آخرت، اوست، توجّه داشت؛ بنابراین مسئله «مالک یوم الدین و مالک روز جزاء بودن» مطرح می‏شود که اینها اصل مسلمانی و شخصیت اسلامی ما در این اعتقادات اصلی، اساسی و ریشه‏ای است.

«مالک یوم الدین» یعنی خدایا من بعد از توجّه به توحید و اسماء و صفاتت، به آن طرف دنیا، آینده خودم و ماوراء دنیا و عالَم پس از مرگ هم توجّه پیدا کرده‏ام؛ زندگی ما در آن روز، مثل امروز در دست توست و البته آن روز روشن و واضح است و کسی را قدرت انکار قادریت و قدرت مطلقه و سلطه الهی نیست؛ این توحید، معاد و اوصاف خداست که اول سوره حمد می‏آید.

آیه پنجم

«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿٥﴾»[6]، «[پروردگارا!] فقط تو را می‌پرستیم و [در همه امورمان]، تنها از تو یاری می‌خواهیم. (5)»

این آیه به حضور قلب اشاره دارد که وقتی این را می‏گوییم، اولاً بدانیم کجا هستیم و مستقیم وارد گفت‌وگو با خدا شده‏ایم و بگوییم:

«خدایا ما تو را عبادت می‏کنیم و از تو کمک می‏خواهیم و جز تو کسی نیست که او را عبادت کنیم و از او کمک بخواهیم.»

این، عبودیت خداوند، تذلذل و خشوعی است که باید در نماز و در برابر خداوند داشته باشیم.

آیه ششم تا پایان سوره

«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿٦﴾صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿٧﴾»[7]، «ما را به راهِ راست راهنمایی کن. (6) راهِ کسانی که نعمت‌ها [ی مادّی و معنوی] را عطایشان کردی که نه بر آنان خشم گرفتی و نه گمراهند. (7)»

بعد از بیان اسماء، اوصاف، توجه به معاد و عبودیت و تذلذل در برابر خداوند، زبان به دعا باز می‏کنیم:

«خدایا راه راست را به ما نشان بده و ما را در مسیر مستقیم خودت قرار ده و هدایت کن؛ راه کسانی که بر آنها منّت گذاردی و نعمت دادی، نه آن کسانی که بر آنها غضب کردی و گمراه شدند؛ بلکه در آن صراط مستقیمی که صراط پیامبرت حضرت محمد بن عبداللهصلی الله علیه و آله وسلم است، قرار ده.»

در این جملات ضمن اینکه ما به محضر الهی تشرّف یافته و از خدا استعانت جستیم، از او می‏خواهیم که ما را در راه انبیاء، اولیاء و ائمه معصومینعلیهم‏السلام قرار دهد؛ این بخش مربوط به نبوّت، امامت و ولایت است و در واقع می‏گوید:

«ما را در صراط مستقیم هدایت و ولایت قرار ده و رهبری کن، دست ما را بگیر و در راه بندگان خالصِ خودت، آن کسانی که نعمت امامت و ولایت را به آنها دادی، قرار ده.»

بنابراین در سوره حمد همه اصول اولیه اعتقادات و مجموعه ارزش‏هایی که در دنیا و آخرت به درد ما می‏خورد، مانند توحید، اوصاف، رحمت و عبودیت خداوند و نعمت نبوت و ولایت، جمع است.

اگر یک بار در روز به این مفاهیم توجّه پیدا شود، قطعاً روح پاک‏تر و شفّاف‏تر می‏شود، زیرا روحی که با عبودیت خدا، حمد، مفاهیم قرآن کریم و محتوای نماز آشنا شود، آن روح، روحِ پاک است، می‏تواند به محضر الهی مشرّف شود و قابلیت رستگاری و سعادت را دارد؛ بنابراین تا دیر نشده باید اقدام کرد.

عرفاء و علمای اخلاق شش حال و درجه را در مدارج باطنی نماز ذکر کرده‏اند که دو مرتبه گفته شد؛ اول حضور قلب و بعد تَفَهُّم و درک معانی اسرار و حکمت‏های نماز.

از خداوند می‏خواهیم به ما توفیق حضور قلب، فهم و درک معنا و محتوای نماز، تشرّف به محضرش در نماز و توجّه به یاد و ذکر خودش در همه عبادات را عنایت بفرماید.

«بسم الله الرحمن الرحیم، وَالْعَصْرِ ﴿١﴾إِنَّ الْإِنْسَانَلَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾»[8]، «به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی، سوگند به روزگار! (1) که بی تردید انسان غَرقِ در خُسرانِ بزرگ و سنگینی است. (2) مگر آنان که مؤمن‌اند و کارهای شایسته انجام داده‏اند و یکدیگر را به حقّ سفارش داشتند و به شکیبایی [در برابر حوادث، انجام عبادات و ترک گناهان] توصیه کرده‏اند. (3)»

خطبه دوم

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم،نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابی‌القاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین.

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ»[9]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

توصیه به تقوا

بار دیگر همه شما برادران و خواهرانِ نمازگزار و خودم را در جایگاه بندگی و نماز و در روزِ متعلّقِ به حضرت صاحب الزمانعج، به پارسائی و احتراز از گناه، یاد مرگ، عالم پس از مرگ، ذکر خداوند در همه حالات و یاد حضرت بقیۀ الله الأعظمارواحناله‏الفداه سفارش و دعوت می‌کنم؛ امیدواریم که خداوند همه ما را از مخلصان و مقرّبانِ بارگاه خودش و عاشقان ولایت اهل بیتعلیهم‏السلام و منتظران حضرت بقیۀ الله الأعظمارواحناله‏الفداه قرار بدهد.

29 مهرماه، روز پرستار

29 مهرماه روز پرستار است، به عزیزانی که در خدمت بیماران و مریضان هستند، این روز را که همزمان با سالروز تولد دخت علی بن ابی‏طالب، حضرت زینب کبریعلیهم‏السلام است را تبریک و تهنیت عرض می‏کنم و از خداوند برای این عزیزان توفیق، ثواب و اجر کامل اخروی و معنوی می‏خواهیم.

نقش پرستاران نقشی است که ما و خود پرستاران باید به آن نقش و ارزش کارِ خود، توجّه داشته باشند؛ نقش روحی و روانی پرستار، گاهی از نقش یک پزشک هم بالاتر می‏رود و ارزش بیشتری پیدا می‏کند؛ نقش پرستاران در التیام دردها و بهبود وضع روحی و عاطفی بیماران، از ارزش و نقشِ بیشتر و بالاتری برخوردار است؛ امیدواریم همان‌طور که پرستاران زیادی در طول جنگ و جبهه‏ها در سال‏های جنگ تحمیلی، خدمات بزرگی را ارائه دادند و توفیق و اجر کامل دریافت نمودند، در بیمارستان‏های سراسر کشور هم این قشر زحمت‌کش از خداوند، توفیق خدمت اجر کامل دریافت نمایند.

هفته تربیت‌بدنی

مناسبت بعدی هفته تربیت‌بدنی است که مسئله ورزش و تربیت‌بدنی، شاخه‌های مختلفی دارد و امری است که از یک طرف در ذهن برخی منفی تلقی شده و از طرف دیگر هم گاهی اسراف می‏شود به حدی که ورزش یک ارزش بسیار مهم تلقی می‏شود؛ بنابراین لازم است به همین مناسبت چند نکته عرض کنم؛ البته صبح در خدمت بعضی از ورزشکاران محترم و گرامی و تعدادی از عزیزانی که در مسابقات مختلف امتیاز بالایی آورده و ممتاز شده‏اند، بودیم و به آنها توصیه‏هایی کردم، ولی در این جمع عمومی هم خوب است، گفته شود.

ورزش و تربیت‌بدنی در اسلام

باید بدانیم اسلام در باب ورزش و تربیت‌بدنی، سلامت جسمی و روحی جامعه را خواهان است و جامعه‏ای می‏خواهد که از نظر ظاهری، جسمی و بدنی، قدرتمند و سالم باشند؛ اسلام جامعه ضعیف، ذلیل و حقیرِ مبتلی به امراض، مشکلات فردی و اجتماعی را نمی‏خواهد؛ خصوصاً در دوره‏هایی که اسلام در برابر کفر و جبهه مقابل دشمنان خود قرار گرفته است که امروز از روشن‏ترین آن روزهاست،جامعه‏ای سالم و قدرتمند از نظر ظاهری جسمانی می‏خواهد.

وظیفه تربیت‌بدنی

برای ایجاد جامعه قوی، قدرتمند، مصمّم و بااراده، جامعه باید بدن و جسم سالم داشته باشد؛ بنابراین وظیفه تربیت‌بدنی و ورزش در سراسر کشور، این است که:

«مردم را از نظر جسمی، سلامتو قدرت ببخشد.»

برخی مشاغل، بدون نیاز به ورزش و تربیت‌بدنی، ضمن این که کار و خدمت است، عملاً نوعی تربیت‌بدنی و ورزش هم انجام می‏شود، مانند کشاورزی و برخی مشاغل دیگر؛ ولی در اکثر مشاغل ورزش نیست، خصوصاً امروزه که شغل‏ها فرق کرده است و کارهایی متفاوتی وجود دارد؛ بنابراین ورزش برای تأمین سلامت جسمی است.

هدف از ورزش

باید هدف از ورزش سلامت افراد جامعه، برای عمل به وظایف الهی‏شان باشد که ورزش هم اگر در ارتباط با اهداف و وظایف الهی باشد، ارزش دارد و بسیار خوب است؛ این هدف اصلی است که از ورزش تعقیب می‌شود.

حکمت و سرّ اصلی ورزش و تربیت‌بدنی

جامعه سالم و قوی و قدرتمند باید جامعه‏ای اهل تلاش، کار و دارای بدن‏های سالم و با قدرت بدنی باشند که این خصوصیت یا باید در مشاغل باشد یا به‌عنوان ورزش و تربیت‌بدنی، این نقیصه جبران شود؛ این حکمت و سرِّ اصلی تربیت‌بدنی و ورزش است.

فواید مهمّ و جنبی ورزش

ورزش و تربیت‌بدنی دارای فواید مهمّ و جنبی نیز هست که ورزش و توسعه آن را در حدِّ معقول و متناسب با نیازهای جامعه ضروری می‏سازد؛ بعضی از فواید ورزش عبارت‏اند از:

پر کردن اوقات فراغت نسل جوان

برای اینکه اوقات فراغت نسل جوان جامعه، صرف کارهای بیهوده و احیانآً انحرافات نشود، ورزش می‏تواند نقش بسیار خوبی داشته باشد؛ اگر یک ورزشگاه یا جایگاه ورزش، طوری مجهز باشد که ضمن حفظ معیارها و ارزش‏های الهی، واقعاً اوقات فراغت یک عدّه جوان و نوجوان را پُر کند تا دشمنان نتوانند این اوقات گران‏بها را به طرف اعتیاد به مواد مخدّر، مفاسد اخلاقی، غیبت‌ها، تهمت‏ها و انواع گناهان دیگر ببرند، این هم جهتی غیر از جهت اول می‏شود؛ این هم یک فایده بسیار مهمّی است که برای ما و جامعه اسلامی بسیار مطلوب است.

نیرنگ دشمنان

دشمنان این کشور، یک‌بار نسلِ جوانِ قوی را دیدند که چطور قدرت شاهنشاهی را از هم پاشید؛ بنابراین نمی‏خواهند این نسل جوان، همیشه قوی و قدرتمند باقی بماند؛ پس فکر کردند، چه باید کرد تا جوانان و نوجوانان آن قدرت را پیدا نکنند که در 22 بهمن در مقابل تانک‏های دشمن ایستادگی کنند.

این را به گروهی از ورزشکاران، برادران و خواهرانی که حضور دارند عرض می‏کنم، در هرجایی از مدرسه، پادگان، دانشگاه، مراکز علمی و دانشگاهی که هستید، باید بدانید، دشمنی که امروز به مصاف شما آمده است، گذشتگان و پیشینیان شما را دیده که چگونه ایستادند و چه نظامی را از هم پاشیدند و آن قدرت، شکوه و عظمت یک ملّت را که در نیروی جوانش مجسّم شده بود را هدف گرفته است.

نیرنگ دشمن برای قدرت جوانان

راه دشمن برای از بین بردن قدرت جوانان این ملت بزرگ، توسعه و ترویجِ مفاسد، منکرات و موادّ مخدّر و به اعتیاد کشاندن آنان است؛ البته شیطان درون هم برای همه هست.

راهکارهای جلوگیری از شیطنتِ دشمنانِ درونی و بیرونی

برای جلوگیری از شیطنتِ دشمنانِ درونی و بیرونی، معنویت، مساجد، کانون‏های فرهنگی، تبلیغات، مسابقات علمی و تفریحات سالم نقش دارند و یکی از تفریحاتِ سالم، ورزشِ سالم و گسترده است؛ کسانی که مسئولیتی در ورزش دارند و حرفه‏ای‏تر هستند، باید بدانند این حرفه و شغل زمانی ارزش دارد که موجب توسعه این جهت در جامعه، نوجوانان و جوانان شود و اوقات فراغتشان را به این طرف سوق دهد.

توصیه به جوانان و نوجوانان ورزشکار

جوانان و نوجوانان عزیزی که ورزشکارند، باید چند نکته را رعایت کنند:

1.      توجه داشته باشید که اگر کار شما درست انجام شود، این اهداف بزرگ بر آن مترتّب است؛

2.      این اهداف بزرگ زمانی مترتّب است که ورزش وسیله‏ای برای

أ‌.        سلامت و قدرت جامعه؛

ب‌.   جلوگیری از هرز رفتن اوقات فراغت؛

ت‌.   برای امور معنوی؛

باشد.

برای تحقّق این اهداف، باید ورزشگاه‏ها، زورخانه‏ها و مراکز ورزشی، محل عبادت هم باشد؛ یعنی

1.      وقت نماز، نماز خوانده شود؛

2.      حدیث هم خوانده شود؛

3.   روح حاکم بر ورزش‏ها، روح معنوی و توجّه به خدا باشد؛ مانند چیزی که در زورخانه‏ها و ورزش‏های باستانی دیده می‏شود که عملاً با یاد امیرالمؤمنینعلیه‏السلام و توجّه به مردانگی ایشان آمیخته می‏شود.

برادران گرامی خوب توجّه داشته باشید که باید ورزش را توسعه دهید و در کنار این توسعه، ارزش ورزش را با ارزش‏های معنوی و انسانی در مدارس و جاهای مختلف جامعه، مقیّد کنید همان‌طور که در ورزش‏های باستانی مشاهده می‏شود؛ در این صورت هم جوان و نوجوان را سالم و قوی می‏کند و هم جلوی فساد او را می‏گیرد و از لحاظ روحی هم صفا و صداقت روحی پیدا می‏کند.

عدمِ تداخلِ ورزش با درس و مشاغل اصلی جامعه

ورزش نباید در حدّی جلوی وقت یک نوجوان و جوان را بگیرد (غیر از کسانی که ورزش، کار و مشغله اصلی آنهاست) که مانع درس او را شود؛ بنابراین در کنار ورزش از طرفی باید معنویت و ارزش‏های الهی و انسانی باشد و از طرف دیگر کارهای اصلی جامعه و مشاغل اصلی مانند امور اقتصادی، صنعتی، تحصیل علوم و دانش که جامعه را اداره می‏کنند، نباید فدای ورزش شود، بلکه ورزش باید با برنامه درست و مرتّب در مراکز علمی، کارخانه‏ها و مشاغل مختلف، تقویت‌کننده‌ی و کمک کار مشاغل اصلی و پیشرفت علمی باشد و به این عنوان در جامعه توسعه پیدا کند.

ورزش اسلامی

ورزشی که مدّ نظر اسلام است شرایط ذیل را دارد:

1.      با این حدود و با آن اهداف والا و بلند توسعه یابد؛

2.      از افراط و تفریط در ورزش پرهیز شود؛

3.      با روح معنوی آمیخته شود؛

4.      مراکز ورزشی محلّ عبادت و یاد خدا شود، کما اینکه در برخی جاها هست؛

5.      مانع مشاغل اصلی و تحصیل علم نشود؛

جامعه ما به چنین نظام ورزشی نیاز دارد؛ امیدواریم جامعه ما روز به روز در همه ابعاد مادّی، معنوی، جسمی، روحی، فردی، اقتصادی و اجتماعی سالم‏تر، قوی‏تر و با عزت‏تر به یاری خداوند بشتابد.

حوادث سومالی

به لطف و یاری خداوند در حوادث سومالی، آن غروری که آمریکا پس از جنگ خلیج‌فارس پیدا کرد، شکسته شد؛ آمریکا بعد از جنگ خلیج‌فارس احساس می‏کرد، می‏تواند در دنیا حرف آخر را بزند و هیچ جای دنیا کسی نمی‏تواند به آنها حرفی بزند؛ این غرور باعث شد که سیاست‏مداران و تحلیل‏گران آمریکایی فکر کردند، ابرقدرت یگانه دنیا هستند و می‏توانند هر طور بخواهند دنیا را اداره کنند.

تفاوت حکومت ایران و عراق در زمان صدام

بعد از جنگ خلیج‌فارس روز به روز معلوم شد که این‌طور نیست و علی‌رغم استفاده‏های سویی که آمریکا از این جنگ کرد، به این نتیجه نرسیدند؛ البته در این جنگ هم اگر حماقت شخصی مانند صدام نبود، آمریکا هیچ کاری نمی‌توانست کند و فرمایش حضرت امام خمینیقدس‏سره:

«آمریکا هیچ غلطی نمی‏تواند بکند.»

سرجایش باقی بود؛ بنابراین حماقت صدام، بهانه دست آنها داد و گرنه آمریکا بدترین کینه‏توزی و عداوت را نسبت به ایران دارد ولی به خاطر رفتار عاقلانه و منطقی ایران، آمریکا هیچ کاری نمی‏تواند انجام دهد؛ البته در ایران خود مردم در صحنه هستند و اهداف درست را تعقیب می‌کنند ولی در عراقِ زمانِ صدام، یک حزب بعث بود و تصمیم می‏گرفتند.

اشغال یک کشور بدون هیچ جهت عقلی، شرعی و منطقی ممکن نیست و ایران هم یک کشور و ملّت با اهداف الهی است آن هم با راه‏های منطقی و معقول، لذا آمریکا هیچ کاری نمی‏تواند، کند؛ البته این حقیقت روشن بود، منتهی آمریکا از این جنگ استفاده‏هایی کرد و بعد هم قضایای صلح و سازش ذلت‌بار اعراب که امروز خود فلسطینی‏ها در مقابلش ایستاده و می‏گویند:

«مقابل اسرائیل قرص و محکم ایستاده‏ایم.»

مطمئناً آمریکا در مقابل اراده پولادینی که ملت‏ها، مردم بیدار و با ایمان دارند، هیچ کاری نخواهد کرد.

آمریکایی‏ها به‌عنوان کمک به گرسنگان سومالی و برگرداندن نظم به آن کشور رفتند اما کار به جایی رسید که مردم سومالی به مقابل آمریکا آمدند و سربازان آمریکایی را به خاک و خون کشیدند و حتی در مقابل آمریکا، آن شخصی را که به‌عنوان فراری تلقی می‏کردند و دنبال دستگیری او بودند، امروز او را هم قبول دارند و اصلاً جریان سومالی را عوض کردند.

اخیراً یکی از روزنامه‏های آمریکا نوشته بود در یک سرشماری و آمارگیری مشخص شد که شصت و چند درصد مردم آمریکا مخالفِ دخالتِ دولت آمریکا در کشورهای دیگر از جمله سومالی هستند؛ برای اینکه بدون نتیجه چرا خود را به کشتن دهند؛ چون آنها که اهداف اخروی و الهی ندارند و برای منافع دنیوی می‏جنگند و وقتی جنازه‏های سربازان در خیابان‌های سومالی با آن وضع به خاک کشیده‏شده می‏بینند، می‏ترسند و عقب می‏نشینند.

البته سریع خود را جمع کردند و نیروهای خود را از سومالی بیرون آوردند تا این شکست واضح‏تر نشود؛ ولی امروز برای دنیا این شکست واضح است و آمریکای پیروز در جنگ خلیج‌فارس و قدرتمند که شوروی در مقابلش شکست خورده بود، قدرت خاصّی نیست و به‌عنوان کمک به سومالی فقیر و گرسنه رفته ولی به آنها ضربه می‏زند و خود آن مردم درحالی‌که چیزی ندارند می‏توانند در مقابل او بایستند.

این یک تجربه و نشانه خاصّ الهی بود که برای ما پیدا شد و روزنامه واشنگتن‌پست هم نوشت:

«جریانات سومالی و هائیتی نشان داد، اصلِ دخالتِ نظامی آمریکا در کشورهای دیگر بدون بهانه و با بهانه‏های واهی سرآمده است و دیگر نمی‏تواند با دخالت‏های نظامی کار کند.»

این برای ما باعث خوشبختی است و البته درس است که دشمن کاملاً قوی دنبال است و اگر در جنبه‏های نظامی موفق نشود، از جنبه‏های دیگر ورود می‏کند؛ در کشور ما در ابعاد مختلف کار می‏کنند تا عظمت، شکوه و قدرتی که اشاره شد را در ملّت ما بشکنند؛ پس ما باید هوشیار باشیم و با انسجام، وحدت و حضور در صحنه‏های گوناگون و با کار، تلاش، صبر و مقاومت از این ام القرای اسلام پاسداری و محافظت کنیم و به یاری خدا پشتوانه معنوی همه انقلاب‌هایی باشیم که در دنیا به نام اسلام و در برابر آمریکا و قدرت‏های شیطانی دارد انجام می‏گیرد.

دعای پایانی

اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النِّيَّةِاَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ و َالْمُؤْمِناتِ و َالْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ الْاَحْيآءِ مِنْهُمْ وَالْاَمْواتِ

خدایا گام‌های ما را در راه خودت استوار بدار

ما را از بندگان مطیع خودت قرار بده

این ملت و امت اسلام را رستگار و پیروز فرما

خطرات را از نسلِ جوان، جامعه و امت اسلام دور فرما

سلام‌های خالصانه ما را به محضر حضرت بقیۀ الله الاعظمعج ابلاغ فرما

ارواح طیبه شهداء و روح مطهر امام را با اولیای خودت محشور فرما

جانبازان، مریضان و مریضانِ مورد نظر را شفا عنایت فرما

بر فرجِ حضرت بقیۀ الله تعجیل فرما

خدمت گذاران به نظام و مقام معظم رهبری را در پناه خودت محافظت فرما

سوره پایان خطبه دوم

«بسم الله الرحمن الرحیم، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿٣﴾وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾»[10]


[1]. اعراف(7): 43.

[2]. آل‌عمران(3): 102.

[3]. شعراء (26): 89.

[4]. فاتحة (1): 2 و 3.

[5]. همان: 4.

[6]. همان: 5.

[7]همان: 6.

[8]. عصر (103): کل سوره.

[9]. آل‌عمران (3): 102.

[10]. اخلاص (112): کل سوره.