خطبه اول
نگاهی به درسهای اخلاقی عاشورا
چرا اکثریت جامعه علمی یا علیه امام حسین (ع) قیام کردند یا اینکه ساکت و غافل بودند که باعث شد سبط پیامبر خدا (ص) با آن وضع بد به شهادت برسد.
انسان خیلی بعید میداند سبط پیامبر (ص)، شخصیتی که با پیامبر بزرگشده و ازهرجهت موردتکریم پیغمبر (ص) بوده است، در زندگی روشن او یک نقطه تاریک نیست، همه بر علم و فضایل و کمالات او اعتراف دارند، ولی کار بهجایی برسد که هم در شهرهای مهم مناطق مرکزی اسلام مانند مکه و مدینه و شام و بصره و کوفه و هم در مناطق دورافتاده مانند ایران، آفریقا، اروپا مشاهده میشود که مسلمانان یا معاند و مقابل امام حسین (ع) قرار گرفتند یا اینکه ساکت و غافل و در لاک خود فرورفته بودند.
البته اینها هم مراتب دارد، آنکسی که در برابر امام حسین (ع) شمشیر کشیده درنهایت درجه ضلالت و گمراهی بود و آن طیفهایی که ساکت و بیتفاوت بودند در درجات پایینتر گمراهی قرارگرفته بودند. گروه اندکی هم بودند که پایکار ایستاده بودند و در کربلا حضور پیدا کردند، افرادی هم بودند که موفق نشدند ولی اگر موفق میشدند میایستادند.
در شخصیت اعتقادی و اخلاقی افرادی که جزء دو گروه اول هستند اشکالی وجود دارد چراکه افراد هر کاری که میکنند از یک فکر و اعتقاد و شخصیت درونی تراوش میکند؛ سؤال اینجاست که چرا اکثریت قاطع امت اسلام در درجه باطل و گمراهی قرار گرفتند؟ در قصه عاشورا و در سخنان و مواضع امام حسین (ع) و وقایع و حوادث عاشورا میشود سرنخهای پاسخ این سؤال را پیدا کرد.
دلایل اخلاقی و روحی غافلین و معاندین امام حسین (ع)
1. جهل و غفلت؛ مهمترین عوامل انحراف انسانها و راه نیافتن آنها در مسیر حق این است که نادان باشند، حقایق را یا ندانند یا فراموش کنند یا غفلت کنند. جمع زیادی از مسلمانان دچار نادانی و غفلت نسبت به خاندان پیامبر و راه حق بودند و نسبت به بنیامیه و جریان بسیار پلید آنها جهالت داشتند، همین جهالت باعث شد که هنگام امتحان در جبهه حق و زیر پرچم حجت خدا جمع نشوند.
2. ضعف اراده و سستی و کاهلی؛ گاهی افراد حق را میدانند اما پای آن ایستادن یک اراده و تصمیم جدی میطلبد، جمعیت زیادی از مسلمانان جاهل نبودند بلکه کاهل و سست اراده بودند، مرد میدان عمل و اقدام و مقاومت درراه خدا نبودند، لذا یا موج آمد و آنها را همراه عبید ابن زیاد برد و یا گوشه خانه نشستند و دم فروبستند.
راز پیشرفت انسان در همه ابعاد این است که اهل برنامه و اراده و اقدام باشد. در حوادث مختلف اجتماعی و سیاسی آدمهای ضعیف الاراده و سستبنیاد همچون ماهیان مردهای هستند کهموجها آنها را به سمت باطل هدایت میکند اما افراد بااراده مانند ماهی زنده و هشیار هستند.
امام در مسیر راه وقتی با فرزدق برخورد کردند از او سؤال کردند که در کوفه چه خبر است؟ فرزدق فرمود: دلها با شما بود و جهل نداشتند اما ارادههایشان ضعیف بود.
امروز هم در همه آزمونهای فردی، خانوادگی و اجتماعی این درسهای اخلاقی وجود دارد. یکی از فلسفههای مهم روزه و عبادات این است که اراده افراد را قوی بکند، روزه یعنی اینکه موج خواستههای نفسانی خویش را بازدارم تا اینکه روح قوی پیدا بکنم، حقیقت تقوا هم همین است، تقوا یعنی بیداری، ایستادگی، مقاومت و اراده قوی.
3. ترس؛ یکی از سپاهیان و جنود شیطان ترس است که در مذمّت آن خیلی چیزها گفتهشده است. بعضی از علمای اخلاق فرمودهاند که خوف چند قسم است: خوف ممدوح، خوف مذموم، خوف ممدوح آن ترسی است که خوب است و موجب پیشرفت انسان میشود مانند ترس از خدا، خوف مذموم ترسی است که مانع کمال و موجب سقوط انسان میشود.
سپاه ترس آمد و کوفه را از درون خالی کرد، از کارهای عبیدالله ابن زیاد برای فروپاشی کوفه و سپاه مستحکم حضرت مسلم این بود که ترس را در بین مردم پراکنده کرد، ترس و هراس را از مرگ و مشکلات دنیا در دل مردم کوفه افشاند و نتیجه گرفت.
در همان ایامی که عبیدالله ابن زیاد به کوفه آمده بود حواری ابن عروه را اینطور به شهادت میرسانند، افرادی را اعدام میکنند و افرادی را به زندان میافکند، کمکم با تهدید و ایجاد رعب و ترس جمع زیادی از جبهه حضرت مسلم فاصله گرفتند. در مدینه، مکه و در سایر شهرها و مناطق روستایی هم خشونت و قساوت شدید بنیامیه و عبیدالله رعب و ترس را در دلها افکند و افراد را صحنه بیرون برد.
این سه عامل امروز هم در تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی میتواند اثرگذار باشد، گاهی ممکن است افراد از انجام کاری آگاهی درست و لازم را نداشته باشند، گاهی ممکن است بدانند ولی اراده لازم برای اقدام نداشته باشند و گاهی هم ترس انسان را از راه به درمیبرد.
«السَّلاَمُ عَلَیک یاأَبَاعَبْدِاللَّهِ وَعَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ وَعَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَعَلَی أَوْلاَدِالْحُسَینِ وَعَلَی أَصْحَابِ الْحُسَینِ»
زیارت ناحیه مقدسه
طبق بعضی نقلها سندی برای زیارت ناحیه وجود دارد، این زیارت درواقع یک روضهخوانی است که ولیعصر ارواحنافداه در عزای جدّ بزرگوارشان خواندهاند. زیارتی بسیار زیبا و دارای مضامین عالی است که همه آن منطبق بر آن چیزی است که در تواریخ معتبر آمده است.
بعدازاینکه حضرت امام زمان (عج) مراحل عزای جدشان را ذکر میکنند به آن لحظات آخر و پایانی کار حضرت سید الشّهداء (ع) میرسند، لحظات آخر لحظات خیلی سخت و دشواری بود، اینکه حجت خدا، سبط پیامبر خدا، عزیز پیامبر خدا در تنهایی در وسط گودال درحالیکه همه را ازدستداده بود و آنطرف خیمهها همه منتظر هستند و به او و گودال قتلگاه چشم دوختهاند، این صحنه را امام زمان تصویر میکند.
«فَأَحْدَقُوابِکَ مِنْکُلّ الْجِهاتِ، وَأَثْخَنُوکَ بِالْجِراحِ»[1]،جدّ بزرگوارم لشکر عبیدالله ازهرجهت تو را در وسط قتلگاه در محاصره قرارداد، حدق یعنی مثلاینکه چشم وسط حدقه است، چطور همه طرف در محاصره آن است، میگوید تو اینطور در محاصره سپاه یزید قرار گرفتی، از هر طرف بر تو هجوم آوردند و آنقدر تیر و نیزه به سمت تو روان کردند که تو سنگین از جراحتها شدی.
«وَحالُوا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الرَّواحِوَ لَمْ یَبْقَلَکَ ناصِرٌ»[2]،بین تو و دسترسی به آب فاصله انداختند درحالیکه یاوری برای تو در آن قتلگاه نمانده بود و تو برای خدا درنهایت صبر و مقاومت بودی و دفاع میکردی، آنقدر به تو فشار آوردند تا وقتیکه از اسب به زمین افتادی، وقتیکه از زمین افتادی اسبهای دشمن به تو حمله کرد و از هر طرف تو را موردتهاجم قراردادند.
درحالیکه زیر پای اسبها بودی و آخرین نفسها را میکشید میدیدی که چه چشمهای یاز خیمهها متوجه توست و تو نگران آینده آنها هستی، گویا امام حسین (ع) در آن لحظه میدید که چگونه بعد از شهادت آن مردمان سنگدل به خیمهها حملهور میشوند و آنها را آتش خشم میسوزانند.
«لا حَوْلَ وَلاقُوَّهَ اِلابِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ، وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ[3]»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿۱﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾ إِنَّ شَانِئَکَهُوَالأبْتَرُ﴿۳﴾»[4]
خطبه دوم
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابیالقاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین .
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»[5]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
توسل به اولیای الهی
افرادی در این دور و زمان و در بعضی از مقاطع تاریخی نسبت به عزاداری و توسل به خاندان پیامبر خدا دچار تردید شدهاند یا شبهه افکنی کردهاند، امروز همگروههای تندرویی وجود دارند که توسل به خاندان و اولیای الهی را شرک میدانند درحالیکه این توسل و توجه به خاندان الهی از بالاترین مظاهر توحید است.
توسل به پیامبر خدا و ائمه و اولیای الهی از توصیههای خود پیامبر و از مظاهر توحید است. اگر کسی موقع عزاداری برای سید الشّهداء دارد امام حسین را میپرستد این شرک است. هرگز در عزاداری و در ابراز ارادت به خاندان و شخصیت پیامبر پرستش وجود ندارد، پیامبر و خاندان ایشان ابواب و شاهراههایی هستند که انسان را به رضای الهی میرسانند، این شرک نیست و خدا ما را به محبت پیغمبر و خویشان او و توسل جستن به آنها و شفاعت شفعای حق اجازه داده است.
اینها مفاهیم قرآنی است، محبت پیامبر و اهلبیت ایشان و شفاعت اولیای الهی و توسل به آنها در قرآن است، عزاداری امام حسین (ع) آنقدر مهم است که قبل از شهادت ایشان پایهریزی شده بود، اولیای پیشین برای امام حسین (ع) عزاداری میکردند و اشک میریختند تا زمان پیغمبر اسلام (ص)، بعد ائمه هدی و بزرگان اهل سنّت بودند.
اشتباه دانستن توسل به ائمه فکری است که از بعضی قدرتهای دنیا پشتیبانی میشوند. افرادی بیسواد و کممایه بهراحتی فتوا میدهند که اگر کسی عزاداری و ابراز ارادت بکند مشرک است و حتی قتلش واجب است، به خاطر اینکه زیارت میکند، متوسل میشود و عزاداری میکند، آنها منطق اسلام و فقه و حقیقت دین را نمیدانند.
اعتقاد مسلمانان واقعی این است که نابترین توحیدها در اسلام و مکتب اهلبیت است، آن توحیدی که در نهجالبلاغه است، آن توحیدی که در فرمایشات سالار شهدا در طول واقعه عاشورا بود در هیچ جایی وجود ندارد. ائمه فرستادگان الهی هستند و عزاداری برای آنها را همه مذاهب اسلامی قبول دارند جزء یک عده معدودی که با یک فکر بد امّت اسلام را دچار اختلاف و تفرقه کردند.
توصیههایی برای عزاداران
رعایت محتوای خوب در منبرها و روضهها بهخصوص مداحیها، رعایت راستی و درستی در نقل عزای سالار شهدا و اولیای الهی، پرهیز از خرافات و موهومات، پرهیز از تعابیری که گاهی دستاویز دشمنان میشود، رعایت اصولی که برای وحدت اسلامی لازم است و توجه به عمق و معنا و محتوای عاشورا از چیزهایی است که از حسینیهها و عزاداران انتظار میرود.
جامعهای که در آن پرچم عزاداری به اهتزاز درمیآید باید پاک بشود و از فساد و انحراف مبرّا بشود، این عزاداری واقعی است که باید آن را ترغیب کرد.
امربهمعروف و نهی از منکر
مهمترین فلسفه عاشورا مقابله با گمراهی و باطل و احیاء امربهمعروف و نهی از منکر بود. فریاد رسای سید و سالار شهیدان از کربلا و عاشورا به همه نسلها این بود: «اُرِیدُ اَن آمِربِالمَعروفِ وَاَنهَی عَنِ المُنکَرِ،[6]» جامعهای که از امربهمعروف و نهی از منکر فاصله بگیرد جامعهای فاسد و تباه است، این شعار را باید بر سر حسینیهها و مساجد نصب کرد و اگر این شعار در عزاداریها زنده شد نشانه سلامت و درستی و قبول عزاداری است.
امروز جامعه در برابر امواج فساد و تباهی قرارگرفته است. این موج فساد و تباهی و ماهواره و اینترنت و دامهای شیطانی به سمت جوانان و خانهها یاد ایمان و اعتقادات ما را بر خواهد افکند. عاشورا باید فرهنگ امربهمعروف و نهی از منکر را در فرهنگ عمومی تثبیت بکند. اداره، کارخانه، مغازه و مزرعه و هرجایی که افراد حضور دارند باید جایگاه پاسداشت ارزشها وزنده داشت نیکیها و احیاء امربهمعروف و نهی از منکر باشد.
همه مسئول هستند، تذکر لسانی با داوری به زبان که برادر عزیز، خواهر بزرگوار این راه خطا است، خودت را حفظ کن، همین کافی است که فرهنگ جامعه تغییر کند.
مقاومت ملت ایران
همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند منطق برخورد با دشمنها این است که در مقابله با آنها باید در جای خود قرار گرفت، در جای خود مذاکره کرد، باید دانست هنگام مذاکره عقبنشینی نسنجیده اشتباه است. در مذاکره باید دقیق بود، سنجیده بود، خودباختگی نباشد، جدیّت و سلامت باشد و پشت مذاکرهکنندگان باید به ملّت بیدار و متحد و همراه گرم باشد.
سیزده آبان به خارجیها نشان داد که ملّت ایران پرونده قطور ظلم آمریکا و استکبار غربی و صهیونیستی را فراموش نکرده است. در این شرایط باید دانست که انسجام، همگامی و همراهی آنها وظیفه ملت است و وظیفه مسئولان هم حرکت دقیق و درست روی موازین اسلام و با تبعیت از رهبر معظم است. این پیام عاشورا است که ملّت ایران به خاطر مشکلات از عقاید و ایمان و آرمان و امام حسین (ع) عقب نمینشیند.
دعا
خدایا دلهای ما را به انوار ایمان و معرفت خود منور بفرما ما را از سوگواران واقعی سالار شهدا مقرّر بفرما توفیق سوگواری صادقانه به در پیشگاه خدا و توبه خالصانه عنایت بفرما گناهان ما را ببخش و بیامرز اموات و درگذشتگان ما و تازه درگذشتگان را ببخش و بیامرز ارواح تابناک شهدا و امام شهدا را با سالار شهدا محشور بفرما امت اسلام را در همه صحنهها پیروز بفرما آگاهی هوشیاری و بینش درست اتحاد و انسجام را به امت اسلام و ملّت عزیز ما عنایت بفرما همه خطرها و آسیبها را از آنها دور بدار حوائج مشروعه ما را برآورده بدار مریضان جانبازان را شفا عنایت بفرما خدایا باران رحمت و برکات را بر سرزمینهای تشنه ما فرو بفرست ما را مشمول الطاف و عنایات خودت قرار بده سلام و درود خالصانه این جمع را به محضر سرور و سالار شهدا و اصحاب باوفای او و حضرت امام زمان (عج) ابلاغ بفرما در فرج امام زمان (عج) تعجیل بفرما.
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الاکرم یا الله ... یا ارحم الرحمین. اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة؛ اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفر واهله.