خطبه نماز جمعه میبد تاریخ 1387/10/05 (ش.ث:1906)
- میبد
- سال 1387
- بازدید: 662
خطبه اول
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم نحمده علی ما کان و نستعینه من رحمتنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور أنفسنا و سیئات أعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدّد المصطفی الأمجد أبی القاسم محمد (ص) و علی آله الأطیبین الأطهرین سیّما بقیة الله فی الأرضین أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ[1] عبادالله اوُصیکُم بِنَفسی بِتَقْوَی اللّه
همه شما برادران و خواهران بزرگوار و خودم را به پرهیزکاری و پارسائی و عمل به وظایف الهی و دوری از گناهان و معصیتها سفارش و دعوت میکنم. امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بندگی خالصانه خودش و سوگواری خالصانه أبا عبدالله الحسین (ع) کرامت بفرماید.
مضمون کلی سوره فجر
مبحث گذشته راجع به سوره مبارکه فجر بود و بیان شد که این سوره مبارکه در ابتدا با قسمهایی شروع میشود. دومین قسم در رابطه با دهه اول ذی الحجة و پایان این سوره مبارکه نیز اختصاص به وجود مقدس حضرت أبا عبدالله الحسین (ع) دارد. در آغاز این سوره مبارکه خداوند پنج قسم یادکرده است: قسم به سپیدهدم، قسم به شب اول ماه
ذی الحجة، قسم به زوج و فرد و قسم به شب وقتیکه به پایان میرسد. عرض کردیم سیوچند قول در این و الشفع و الوتر است که حدوداً چهار یا پنج قول بیان شد. آخرین قسم وَاللَّیلِ إِذَا یسْرِ[2]میباشد که باز هم به یکی از قطعههای زمان که شب میباشد سوگند یاد شده است.
قسم به شب وقتیکه به پایان میرسد. طبق این آیه شریفه هم شب و قطعه زمانی شب اهمیت دارد زیرا موقعیتی و زمانی برای آرامش انسانها و همینطور عبادات بسیار خاص میباشد و هم پایان شب نویدبخش روز روشن و حرکت و تلاش میباشد.
همانطور که بیان شد یکی از بیشترین قسمهای خداوند در قرآن به زمان و برهههای مختلف شبانهروز و زمان میباشد.
به دلیل اهمیت زمان باوجود منظم بودن این عالم و اینکه زندگی انسان وابسته به گردش شبانهروز و تنظیم بسیار جالب و مفید شبانهروز میباشد و دلایل دیگری که توضیح داده شد خداوند متعال قسم زیادی به زمان خورده است.
موضوع قسمهای وارد در قرآن کریم
در این سوره مبارکه نیز از مجموع پنج قسم خداوند سه قسم آن به زمانبرمی گردد. از مجموع دهها قسمی که در قرآن کریم وارده شده است خداوند متعال گاهی به پدیدههای تکوینی، گاهی به پدیدههای تشریعی، گاهی به زمان، گاهی به مکان، گاهی به موجودات این عالم قسم یاد میکند. قسم همیشه دارای جوابی میباشد و معمولاً برای تأکید موضوعی بیان میشود.
تفاوت قسم در سوره فجر
در عمده سورههای قرآن جواب قسم در خود سوره وارد شده است اما در سوره مبارکه خداوند متعال پنج قسم یادکرده ولی جوابش بهصراحت بیاننشده است. مفسرین معتقدند دو احتمال درنیاوردن جواب قسم در سوره مبارکه فجر وجود دارد:
1. احتمال اول این است که جواب قسم همان مطالبی میباشد که بعداً در خود سوره وارد شده است زیرا در این سوره خداوند از اقوام عاد، ثمود و از فرعون یاد میکند، پسازآن به خصوصیاتی درباره انسان اشاره میکند سپس به قیامت اشاره میکند و در پایان به نفس مطمئنه که به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تطبیق دادهشده است.
2. احتمال دوم این است که جواب قسم خدا به معنای حقانیت همه آنچه خداوند بیان میکند میباشد. خداوند به همه موجودات سوگند یاد میکند زیرا تمام فرمایشات خداوند امور حق و درست میباشد و اطلاق دارد. تمام آن چیزی که در قرآن کریم و در وحی آمده جواب قسم میباشند و بعید نیست که حذف جواب قسم اشاره بهکل محتوای آن چیزی است که خداوند برای کل بشر عرضه کرده است.
دلیل قسم خوردن خداوند
گاهی به ذهن خطور میکند دلیل قسم خوردن خداوند به موجودات و اتفاقات طبیعی مانند شب، سپیدهدم و... که چیزهای طبیعی در این عالم میباشند چیست؟ در پاسخ بیان میشود که همه این اتفاقات و موجودات طبیعی مهم میباشند ولی انسانها به دلیل نداشتن چشم بصیرت و عدم درک عمیق در شناخت عالم خیلی ساده از کنارشان عبور میکنیم و الا انسان اهل عقل و درک و بصیرت در هر برگی از برگهای این عالم عظمت قدرت خداوند را مشاهده میکند. انسان وقتی به گوشه این عالم بنگرد، قدرت و عظمت و سلطنت بیپایان الهی را مشاهده میکند.
هَلْ فِی ذَلِک قَسَمٌ لِّذِی حِجْرٍ[3]آیا اینها قابلاند که خداوند به اینها قسم بخورد؟ برای اهل عقل و بینش قسم و سوگند و قداستی وجود دارد؟ بله زیرا خداوند برای تأکید روی مطلبی آن را بهصورت سؤال مطرح میکند.
ارتباط شب و روز با جهان هستی
هر گوشهای را که در عالم موردتوجه قرار میدهید دارای نظام بههمپیوستهای میباشد که به عظمت بینهایت خداوند متصل میباشد. گردش شب و روز و پیدایش شب و سپیده روزبه کره زمین، ماه، خورشید، منظومه شمسی، کهکشان راه شیری، کهکشانهای بزرگتر و درنهایت به یک نظام بیپایان خلقت متصل میباشد.
حال انسانها دیدن این نظام عظیم کهکشانها و ستارگان و حرکاتشان درک میکنند که خداوند حق دارد روی هر گوشهای از جهان پهناور قسم بخورد. اگر این موجود در مسیر شناخت خدا و پی بردن به عظمت خلقت و عالم هستی باشد، همه اینها مقدس و دارای ارزش میباشند. البته اگر هم به این صورت نباشد اشکال از انسانها میباشد زیرا که عالم آیات خدا میباشد و اگر با این دید بنگریم همه اینها دارای ارزش میباشند.
دلایل ارزشهای مضاعف مخلوقات پروردگار
همه موجودات عالم ارزشدارند زیرا آیات خداوند میباشند و خداوند به هر قسمت از این عالم پهناور سوگند یادکرده است. زمانها و مناسبتهای خاصی که زمان عبادت و بندگی میباشد ارزشها بالاتر میرود برای مثال شبهایی ویژه برای عبادت خداوند وجود دارد که دارای ارزش مضاعفی میباشند مانند شبهای ذیالحجه. بر این اساس موجودات نیز به این منوال گاهی ارزش مضاعفی پیدا میکنند تا آنجایی که در سوره عادیات خداوند به اسبها قسمخورده است. زیرا زمانی که در زیر پای رزمنده قرار میگیرد در مسیر جهاد درراه خدا و تثبیت قدرت حق و مبارزه با باطل قرار میگیرد ارزش مضاعفی پیدا میکند.
نقش مخلوقات عالم در کمال انسانی
کمال و سعادت انسان وابسته به نعمتهاست و در بستر نعمتها انسان به اوج کمال میرسد و با شناخت آنها انسان به شناخت خدا نائل میشود.
جایگاه داستان در قرآن کریم
داستان در قرآن دارای جایگاه خاصی میباشد و بخش معظمی از قرآن به قصههای اقوام پیشین و انبیاء و أمم گذشته اختصاص پیداکرده است. گرچه قرآن کتب داستان نیست ولی قرآن به قصه توجه خاصی دارد و در هر قصه و قطعه تاریخی به آن نقاط برجسته و حوادثی که الهامبخش است و برای ما سودمند میباشد اشاره میکند.
گاهی اوقات در قرآن آیات متعدد پشت سر هم بهصورت پیوسته به داستانی مشخص اشاره میکند برای مثال عمده داستان حضرت یوسف در سوره یوسف میباشد، اما گاهی در سورهای داستانها را خداوند داستانهایی را بازگو میفرمایند. برای مثال چند سوره در قرآن وجود دارد که به این صورت خداوند داستانهای پیوسته تاریخی انبیاء را ذکر میکند که از نمونه آنها میتوان به سوره مبارکه شعرا، هود و اعراف اشاره کرد. خداوند متعال در این سورهها به زاویهای اشاره میکند و مطالبی که مربوط به اصل آن پیامبر میباشد به آن اشاره میکند. خداوند متعال معمولاً در این سورهها داستانهایی را در کنار هم بیان میکند و به آنها اشاره میکند.
داستانهای سوره مبارکه فجر
در این سوره مبارکه خداوند بهصورت خیلی کوتاه سه تابلو را خداوند ترسیم کرده و گذشته تاریخ را بیان میکند تا در آینه گذشته تشخیص حال و آینده آسانتر جلوه کند. در بخش دوم این سوره مبارکه سه داستان بیانشده است یکی داستان حضرت هود و قوم عاد، دیگری قوم ثمود آخرین داستان فرعون میباشد. در این سه داستان آیات و عبرتهایی است که در قرآن کریم تأکید زیادی روی آنها دارد.
داستان فرعون داستان مفصلی است که در چندین سوره قرآن مطرحشده که عرض خواهیم کرد. نام حضرت موسی (ع) در قرآن کریم بیش از همه انبیاء ذکر شده و به داستان حضرت موسی و فرعون نیز بیش از تمامی داستانهای دیگر در قرآن اشارهشده است. این داستان که از تولد حضرت موسی که آیهای از آیات الهی بود تا مراحلی که حضرت موسی طی کرد و برخوردهایی که با فرعون داشت بخش مهمی از آیات قرآن کریم میباشد.
در مقابل داستان قوم عاد و ثمود بهاندازه داستان فرعون در قرآن وجود ندارد و بهاجمال اشارهای به آنها شده است.
داستان قوم عاد در قرآن
أَلَمْ تَرَ کیفَ فَعَلَ رَبُّک بِعَادٍ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مثلها فِی الْبِلَادِ[4]ندیدید گذشته تاریخ را که خداوند چگونه با قوم عاد عمل کرد؟ قوم عاد که دارای باغهای آباد داشتند وزندگی که مانند آن در شهرها وجود نداشت.
این داستان به همین مقدار در سوره فجر بیانشده است ولی در هفت سوره دیگر نیز به قسمتهایی از این داستان پرداخته است. مرحوم علامه طباطبایی در ضمن سوره هود به بیان داستان قوم عاد پرداخته که بهاجمال چند جمله از آن را بیان میکنیم زیرا طولانیترین داستان مربوط به قوم عاد در سوره مبارکه هود میباشد که حدوداً پانزده آیه در سوره مبارکه هود مربوط به قوم عاد میباشد.
برهه زمانی زندگی قوم عاد
قوم عاد از نظر زمانی بافاصله چند قرن بعد از حضرت نوح بودند. زمانی که کشتی حضرت نوح برگشت و مستقر شدند، بشر از نو به زاد و ولد پرداخت و جمعیت بشری افزوده شد و پس از گذشت قرنها پیامبری که خداوند به آن اشاره میکند حضرت هود میباشد.
عاقبت قوم عاد
قوم عاد مردمانی بودند که در سرزمین احقاف که نقطهای در عمان امروزی به نام صحرای حضرموت یا نقطهای در اطراف شام زندگی میکردند که احتمال دقیقتر عمان میباشد. این قوم نسل باقیمانده از زمان حضرت نوح بودند و طبق بیان تاریخ فوقالعاده مردم پیشرفته و مرفهی بودند که بهتدریج در گناه و مفاسد زیادی قرار گرفتند. طبق بیان تاریخ این قوم مبتلابه یک باد سهمگین و طوفان شدیدی شدند که هفت روز و هشت شب وزید و تمام زندگی و طومار هستی این قوم در هم کوبیده شد بهگونهای که آثاری از اینها باقی نماند.
وَإِلَی عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکم مِّنْ إِلَهٍ غَیرُهُ[5] مردمان این قوم بااینکه بقایای نسل موحدی بودند که بعد از طوفان نوح باقیمانده بود ولی آرامآرام در دام بتپرستیها و پرستش خدایان غیر خداوند واحد قرارگرفته بودند و اولین سخن حضرت هود به این قوم پیشرفته و مرفه که در سرزمین آبادی زندگی میکردند و از امکانات پیشرفتهای برخوردار بودند و مبتلابه بتپرستیها شده بودند یا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکم مِّنْ إِلَهٍ غَیرُهُ بود.
اولین فریاد پیامبران خدا همیشه توحید، گرانبهاترین حقیقت عالم میباشد. شناخت خدا و عبودیت خدا اساس کمال و سعادت انسان میباشد. قوم عاد در دام بتپرستیها قرار گرفتند و حضرت هود به تبلیغ دین در میان آنان پرداخت ولی آنان پاسخ مثبتی ندادند و عمده آنها جز عده اندکی در اثر آن طوفان از بین رفتند.
در جلسات بعدی به تفسیر بیشتر در این موضوع میپردازیم.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِوَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
خطبه دوم
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا عن هدانا الله ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا شفیع ذنوبنا أبی القاسم محمد (ص) و علی أمیرالمؤمنین (ع) و علی الصدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء (س) و علی الحسن (ع) و الحسین (ع) سیدی شباب أهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف الهادی المهدی (عج) اللهم عجل فرجه و سهّل مخرجه و أوسع منهجه و أسلک بی مهجته و أنفذ أمره و اعمر اللهم به بلادک و أحی به عبادک
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد
در آستانه ماه محرم و ایام سوگواری و عزاداری سالار شهیدان قرار داریم. پیشاپیش فرارسیدن ایام حزن آل محمد (ص) و ایام عزای اباعبدالله (ع) و عاشورا را تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
جایگاه حادثه عاشورا در اسلام
عاشورا سرمایه بزرگی برای امت اسلام و شیعه میباشد همچنین مدرسه و مکتبی بود که در آن همه درسهای بزرگ الهی و معارف نورانی اسلام تجلی پیداکرده است. عشق و شور خدایی که در عاشورا طنینافکن شد پشتوانه ماندگاری اسلام و حیات معارف أهل بیت میباشد و در واقعه عاشورا صحنهای پدید آمد که در تاریخ بینظیر بود. حادثهای مانند عاشورا باآنهمه ظلم و ستم همراه باآنهمه پاکی و عظمت ازنظر شکل ظاهری واقعاً بیسابقه بود. در حادثهای اینطور دشمنان ددمنشانه اقدام بکنند و تمام ملاک و موازین رحم و عاطفه را زیر پا بگذارند و به هیچکس و هیچچیزی رحم نکنند نهایت بغض و کینهای بود که در جمعی مشاهده میشد.
در نقطه مقابل جمعیتی اینقدر پاک، صبور، بردبار، شجاع، مقاوم بودند. واقعه عاشورا برابری دو سپاهی بود که اینقدر باهم فاصله داشتند و هیچ نقطه اشتراکی بین آنها نبود بلکه نقطه شگفتانگیز تاریخ عاشورا میباشد. جنگهای فراوانی چه قبل از اسلام و چه در صدر اسلام وجود داشت که حق و باطل رودرروی هم قرار گرفتند ولی واقعه عاشورا جلوه حق و باطلی بود که اینقدر دو طرف خالص شدند؛ یک سپاه شیطانی خالص و هیچ اثری از ایمان در آنها نباشد و یک سپاهی رحمانی خالص از تمام آلودگیها بهگونهای که در سپاه کوچک سالار شهیدان افراد اندکی باقی ماندند که در آنها هیچ ناخالصی وجود ندارد.
در واقعه عاشورا از طرفی نهایت بیرحمی و خشونت وزشتی و در طرفی نهایت پاکی و طهارت و شجاعت و بردباری این صحنه کمنظیر تاریخ را رقم زد. واقعه عاشورا یک داستان بزرگ الهی و نقشه آسمانی بود و بازیکنان این صحنه بزرگ انسانهای بزرگی بودند که از طرف خداوند پرورشیافته بودند تا اینگونه در میدانی جانبازی و ایثارگری کنند. در واقعه عاشورا گرچه بهظاهر سپاه حق شکست خورد اما درواقع بالاترین پیروزیهای حق در طول تاریخ در عاشورا محقق شد با این نشان که بعد از قریب 1400 سال هنوز پرچم عاشورا در سرتاسر عالم به اهتزاز درآمده است و هیچ واقعه دیگری این عظمت و شکوه را تجربه نکرده است.
عاشورا ماندگارترین قطعه تاریخی است زیرا ارزش تاریخ به عمق اخلاص و ایمان انسانهایی است که در مقطعی نقشی در تاریخ بازی میکنند. امروزه پس از گذشت قریب 1400 سال هرروز و هرسال بر شکوه این تاریخ افزودهشده است و در 100 کشور دنیا این پرچم به اهتزاز درمیآید. باوجوداینکه بعد از حادثه عاشورا دستهای فراوانی به کار گرفته شد تا عاشورا از بین برود تا حدی که در زمان متوکل عباسی به قبر نورانی اباعبدالله الحسین (ع) آب بستند و خواستند اثری از این قبر آسمانی باقی نماند. دستگاه بنیامیه و پیروانشان در طول تاریخ بارها در طول تاریخ عزای امام حسین (ع) را غدغن کردند، قبر او را خراب کردند، راه را بر زیارت کنندگان ایشان بستند و تمام آنچه در توان داشتند به کار گرفتند برای اینکه این داستان را خاموش کنند اما نشد، زیرا در واقعه عاشورا تمام شاخصهای ایمانی و ارزشهای متعالی اخلاقی و عرفانی و معنوی در عاشورا تجلی پیداکرده است.
توحید، امامت، رسالت، اخلاق، شجاعت، سخاوت، ایثار، عبادت، نماز و همه ارزشهای اسلام در این قطعه کوتاه تاریخی تجلی پیداکرده است و این برکت تاریخ میباشد. عاشورا یک روز اتفاق افتاد اما اینیک روز اینقدر جلوهگاه بزرگ الهی شد و مردان پاک و انسانهای منزه در آن حضور پیدا کردند که خدا همراه این تاریخ شد و دست خدا با عاشورا بود.
حضرت زینب (س) قهرمان عاشورا
حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها قهرمان بزرگ عاشورا و زن بزرگ اسلام کسی بود که در روزهای بعد از واقعه و قصه جانگداز عاشورا عظمت این قصه و بقای این داستان و حفظ این آرمانهای بزرگ عاشورا را پیشبینی کردند. حضرت زینب کبری زنی مظلوم و دستبسته فرمود فَکدْ کیْدَک وَ اسْعَ سَعْیَک وَ نَاصِبْ جُهْدَک فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِکرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْیَنَا[6]هرچه میتوانی انجام بده، مردان ما را بکش، ما را به اسارت ببر، در شهر خودمان و یادگار حضرت علی (ع) ما را از این کوچه به آن کوچه به اسارت ببر، شلاق و زنجیر بر ما بیفکن و بزن اما به خدا قسم نام و یاد این بچههای مظلوم و پابرهنه، اسیران عاشورا، اجساد به خون خفته و یاد عاشورا میماند. به خدا قسم که نام خاندان ما در تاریخ باقی خواهد ماند و این داستان بزرگ آسمانی میماند.
پیروزی انقلاب اسلامی با الگو گیری از مکتب عاشورا
ملت ایران در پرتو عاشورا و محرم و صفر انقلاب اسلامی ایجاد کرد به جهت اینکه به شهدای ما در پرتو عاشورا این انقلاب بزرگ را ایجاد کرده و نظام مقدس اسلامی را حفظ کردند. ملت ایران پیشگام احیای عاشورا بوده و در آینده نیز باید باشد و باید سالبهسال بر عظمت و شکوه روز عاشورا افزوده بشود و از خرافات و پیرایهها پاک شود.
مردم ایران در هر صحنهای وارد شدند به بهترین وجه خودشان را در آنجا نشان دادند و بسیار خوب است در شامگاه اول محرم که پرچم عزای امام حسین به پا داشته میشود نکاتی رعایت شود که از عاشورا الهام میگیرد:
1. شور و شوق و حماسه عاشورا باید حفظ شود.
2. عاشورا باید همراه با نشان دادن مظلومیت و مقاومت و ایثار و شجاعت باشد. این مرز بسیار حساسی است که در مداحیها و سخنرانیها و عزاداریهای ما باید متجلی بشود. مظلومیت در اوج همراه با شجاعت در اوج باید اما اگر طوری عاشورا را تجلی دهیم که به سرحد ذلت برسد این از ساحت عاشورا دور میباشد. باید مظلومیت را چنان به اذهان به تصویر بکشیم که در متن مظلومیت بالاترین عزتها تجلی پیدا کند. اشعار، مداحیها، سخنرانیها و احیای نام اباعبدالله الحسین (ع) باید با این دو معیار باشد. عزت الهی که در متن مظلومیت تجلی کرد و همراه با مقاومت و ایثار و شجاعت بود.
سخنی با صاحبان حسینیهها
متصدیان و متکفلان عزاداری در حسینیهها باید عزاداریهای خودشان را با آرمانهای عاشورا هماهنگ کنند و در حسینیه سالار شهیدان باید نماز، احکام، اخلاق و معارف الهی ترویج بشود و جایگاه عزای امام حسین (ع) باید ارزشهای انقلاب اسلامی و یاد و نام شهیدان سرافرازمان و امام بزرگوارمان که عاشورا را در این عصر زنده کرد باید زنده باشد.
در آخر از تمام کسانی که به این دستگاه باعظمت خدمت میکنند تقاضا میشود درسهای اخلاقی، درسهای اعتقادی، درسهای معنوی و توجه به شهدا و مشکلات امروز در شهر باید در مشکلات ما تجلی پیدا کند. در خصوص اطعامها نیز توجه کنید از اسراف خودداری شود و توزیع عادلانه صورت گیرد.
ابعاد عاشورای حسینی
رسیدگی به محرومان، توجه به مشکلات اجتماعی، حل مشکلات جامعه، تقویت بنیه کشور در قبال زورگویان و ظالمان و ستمگرانی که امروز در دنیا مشغول ظلم و ستم هستند و احساس همدردی با مظلومان عالم و برادران و خواهران عزیزمان در غزه و فلسطین و سایر نقاط عالم که اگر به این مسائل توجه شود این عاشورا تبدیل به عاشورای حسینی میشود.
امربهمعروف و نهی از منکر
به مناسبت عاشورا هفته اول محرم تا روز عاشورا با عنوان احیای امربهمعروف و نهی از منکر هست و تقارن و همزمانی این دهه با این ایام به این دلیل میباشد که روح عاشورا طبق فرمایش خود امام حسین (ع) قیام برای امربهمعروف و نهی از منکر است. برخاستن برای زنده سازی ارزشها و موازین اسلامی و توجه امربهمعروف و نهی از منکر باید در عزاداریهای ما و در زندگی ما بیش از گذشته بشود و موردعنایت قرار بگیرد.
بسیاری از مسائل وجود دارد که اگر از ابتدا تذکر داده بشود و همه مراقبت و توجه بکنیم دامنهاش وسعت پیدا نمیکند و از ابتدا همگی باید در مسائل مختلف همت داشته باشیم و تلاش کنیم محیطی سالم و انسانی به وجود آوریم.
سالروز تأسیس نهضت سوادآموزی
از تمام کسانی که برای توسعه آموزش و سواد در طول این 30 سال تلاش زیادی انجام دادند تشکر میکنیم. نهضت سوادآموزی از سال 58 بافرمان امام خمینی (ره) نهضت سوادآموزی پایهریزی شد و یکی از کارهای موفق کشور میباشد. در این سالها تلاش زیادی درزمینهٔ رفع و کم کردن بیسوادی در جامعه صورت گرفته است و بحمدالله آمار و ارقام نشاندهنده توفیقات خوبی است و یکی از قلمروهای بسیار موفق میباشد. علیرغم اینکه در این 30 سال جمعیت کشور از دو برابر هم عبور کرده اما ضریب بیسوادی در کشور کاهش پیداکرده است.
بنابراین غیرازاینکه سطح عمقی و معلومات و قلمرو رشتهها و تحصیلات سطوح عالیه در کشور بسیار پیشرفت پیداکرده و هنوز هم این استعداد و توان برای افزایش آن وجود دارد، درزمینهٔ حداقل سواد هم گامهای بلندی برداشتهشده و جای تقدیر و تشکر دارد.
امروزه در کشور کمتر از 2000 نفر بیسواد تا سنین 50 سال وجود دارد و این عدد باید باهمت مردم و خانوادهها باید به حداقل برسد یا از بین برود. در سنین بالای 6 سال نیز حدود 96 درصد باسواد داریم و این رقم قابلقبول و بسیار خوبی میباشد که حاکی از تلاشها و برنامهریزیهای ارزنده تمام کسانی است که در این زمینه فعالیت داشتند و همت خود مردم میباشد. اما امیدواریم بر اساس برنامهریزیهایی که در شورای آموزشوپرورش انجامشده و تلاشهایی که دارد انجام میگیرد با شتاب بیشتری به سمت کاهش بیسوادی حرکت کنیم.
اسلام دین علم و دانش است و سربلندی امروزمان در دنیا به این دلیل میباشد که علم و دانش در تمامی سطوح تقویت بشود.
دعا
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم یا اللهبرای استجابت دعا و شفای مریضان و رفع مشکلات مسلمانان و مردم عزیزمان و نزول باران رحمت خداوند و برآورده شدن حاجات پنج مرتبه آیه شریفه أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء را تلاوت میکنیم
اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیة و عرفان الحرمة اللهم انصر الاسلام و أهله و انصر الکفر و أهله خدایا دلهای ما را به انوار معرفت و محبت خود و اولیای خودت روشن بفرما؛ ما را از سوگواران و عزاداران راستین سالار شهیدان مقرر بفرما؛ ما را از پیروان عاشورای حسین قرار بده؛ ما را به اقامه عزای واقعی امام حسین (ع) موفق بدار؛ عزاداریها و عرض ادبها و اخلاصهای ما را پیشاپیش از تو میخواهیم تا در بارگاه خودت قبول بفرمایی؛ خدایا مریضان ما و مریضان موردنظر و جانبازان عزیزمان را شفا عنایت بفرما؛ گرفتاری گرفتاران را مرتفع بفرما؛ باران رحمت و برکات خودت را بر ما نازل بفرما؛ اموات و درگذشتگان مؤمنین و مؤمنات و درگذشتگان این جمع را غریق بحار رحمتت بفرما؛ ارواح تابناک شهیدان و روح بلند امام را با سالار شهدا محشور بفرما؛ همه خدمتگزاران به اسلام و خدمتگزاران به این ملت بزرگ و مقام معظم رهبری توفیق و عنایات بیکران خودت نازل بفرما؛ خدایا ما را ادامهدهنده راه شهیدان و راه انقلاب اسلامی قرار بده؛خدایا سلامهای خالصانه ما را در این روز عزیز به محضر آقا و مولایمان حضرت ولیعصر ارواحنا فداه ابلاغ بفرما؛ قلب نورانی ایشان را از ما راضی و خوشنود بدار؛ ما را از سربازان آن حضرت و زمینهسازان ظهور آن حضرت مقرر بفرما؛ در فرج آن حضرت تعجیل بفرما.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکن لَّهُ کفُوًا أَحَدٌ[7]