خطبه اول
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیةاللّه فی الارضین. اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[2]» عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
شخصیت امام هادی (ع) و روشن ساختن زوایای مختلف زندگی ایشان
در زندگی ائمه طاهرین علیهم السلام ازجمله امام هادی علیه السلام در ابعاد مختلف اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نکات فراوانی وجود دارد.
نکات مهم در زندگی ائمه طاهرین
نفوذ امام و قدرت امام بر تغییر دیگران و اصلاح دیگران است، معمولاً ائمه طاهرین از عظمت و برجستگی برخوردار بودند که هرگاه حجابها کنار میرفت و مردم با این شخصیتها مرتبط میشدند، حتی انسانهای تبهکار و ستمپیشه تحت تأثیر معنویت، اخلاق، کرامت شخصیت اینها قرار میگرفتند. اینان خورشیدهایی فروزان بودند که بیاعتنایی و دشمنی با آنها به جهل و عدم ارتباط با آنها برمیگشت. هرگاه حجابها و موانعی که ستمپیشگان و دستگاههای جبّار زمان دور این ائمه کنار میرفت، برخورد مردم و حتی عوامل دشمن با ائمه اطهار موجب دگرگونی افراد و تغییر نگرش دیگران به ائمه طاهرین میشد.
زندگی امام هادی علیه السلام طولانی نبود، چون سن مبارک ایشان بین 40 تا 41 سال اختلاف دارد.
دو ویژگی امام هادی (ع)
1. امامت در کودکی (در سنین 6 الی 7 سالگی)
2. عمر کوتاه و شهادت ایشان در 40 سالگی
زندگی امام هادی (ع) به دو دوره تقسیم میشود:
1. دوره کودکی: در زمان امام جواد علیه السلام بود که همان دوره 6 الی 7 سال امام هادی (ع) است.
2. دوره امامت: به دو بخش کلی تقسیم میشود، الف) مدینه ب) سامرا (تحت نظر دستگاه خلافت عباسی).
امام هادی (ع) در زمان این دوره 40 ساله بیش از ده خلیفه عباسی را درک نموده است.
حضور امام هادی (ع) در زمان خلافت متوکل
متوکل خونخوارترین حاکم بنیعباس بود. که ویژگیهای او در تاریخ به لحاظ قساوت و جبّاریت آمده است. قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) چند بار بهطورکلی تخریب شد. یکی از این موارد در دوره متوکل واقع شد. متوکل قبر را تخریب کرد و آب بست بهصورتی که تمام علائم را مخفی کند و افرادی پنهانی علامتگذاری کردند و مکان قبر امام حسین (ع) را شناسایی کردند و بازسازی شد.
وی تحمل دیدن بارگاه سالار شهیدان امام حسین (ع) که مأوای امت اسلامی بشود و بهصورت یک عبادتگاه بزرگ دربیاید و مردم عشق و ارادت خودشان را به خاندان پیامبر با حضور بر مزار مطهّر سالار شهیدان ابراز بکنند، نداشت. به همین دلیل اوج عداوتش این بود که قبر را محو کرد و آثار آن را از بین برد و بهصورت یک زمین بینشان درآورد.
در این دوره به دلیل اینکه حکومت بنیعباس به روی سقوط میرفت و بهتدریج بیشتر پدیدار میگشت، گاهی قساوت آنها هم بیشتر میشد. با شدت تمام نهضتهای علوی را محکوم میکردند و مخالفتها را از بین میبردند و قساوت را به اوج رسانده بودند.
امامت امام هادی (ع) در سامرا
ایشان گاهی زندانی میشدند و در حصر و محدودیتهای فراوان بودند. شیعیان بههیچوجه جرئت ملاقات با ایشان و بعد امام عسگری را نداشتند.
در آن زمان مردم برای اینکه حضرت را ببینند مشکلات فراوانی داشتند، باید نوعی مخفیکاری میکردند تا یکبار امام را ببینند. این محدودیتها بهویژه در اواخر عمر امام هادی (ع) و حضور ایشان در سامرا افزایش پیداکرده بود، به دلیل ترسی که در دستگاه عباسی نسبت به این خاندان وجود داشت.
زمانی که در مدینه بودند آزادی بیشتری داشتند و هنگامیکه به سامرا منتقل شدند در حقیقت زندانی بودند، منتهی گاهی در خانه خودشان محصور و محدود بودند. در برهههایی هم به زندان افکنده شدند.
نکتهای آموزنده در زندگی ائمه طاهرین
در زمان ائمه هرگاه محدودیتها کنار میرفت و مردم بااخلاق و منش عظیم آنها مواجه میشدند سر تسلیم فرود میآوردند و اعتراف میکردند به عظمت آنها و بسیاری از مواقع تحت تأثیر عظمت شخصیت آنها قرار میگرفتند. همین راز این بود که آنهمه عنایت از سوی بنیعباس وجود داشت که این ائمه در محدودیت باشند و بخصوص آن سه، چهار امام اخیر. بعد از جریان ولایتعهدی امام رضا این حلقه محاصره و محدودیتهای ائمه طاهرین، امام نهم و دهم و یازدهم کاملاً زیادتر شد.
پیام ولایتعهدی امام رضا (ع)
این خاندان از چنان ظرفیت و استعدادی برخوردار هستند که اگر اندکی محدودیت و حصارها کاسته شود، شعاع وجودی آنها و پرتو علم و معرفت آنها جامعه را تسخیر میکند. این حقیقت برای دستگاه بنیعباس در جریان ولایتعهدی امام رضا (ع) بهخوبی روشن شد. خود مأمون و اطرافیان او نمیدانستند که باز کردند فضای سیاسی و اجازه دادن به بروز شخصیتی مانند امام رضا (ع) تا این حد در جامعه بازتاب داشته باشد و افراد را شیفته اینها کند.
بعد از ولایتعهدی، مأمون بلافاصله به فکر ضربه نهایی افتاد و آخر کار خود را انجام داد. ولایتعهدی امام رضا (ع) و طلوع شخصیت متعالی ایشان درس تازهای به دستگاه جور بنیعباس داد و به مخالفان خاندان امامت، ولایت و رسالت داد، که این خاندان اگر تحت حجابها و فشارها قرار نگیرند نور آنها تلألؤ خواهد کرد و در جامعه موجب ایجاد خواهد شد.
علت فشار، حصر زیاد و عمر کوتاه امامان نهم، دهم و یازدهم
1. ولایتعهدی امام رضا (ع) و گشودن درهای جدید بر روی خاندان رسالت نشان دادن که اینها اگر آزاد گذاشته شوند جامعه را تسخیر خواهند کرد و امت را تحت نفوذ خود قرار میدهند و راه و رسم آنها انتشار پیدا میکند.
2. احادیث و اخبار نشان میداد که تولد امام منتظر و مهدی موعود حضرت حجت بن الحسن عسگری (عج) نزدیک است. اخبار و احادیثی که از پیامبر (ص) نقلشده بود و مورد تأیید همه طوایف اسلامی بود تردیدی در این باقی نگذاشته بود که از این خاندان امام منتظری پیدا خواهد شد. این ترس جدیدی در دستگاه خلافت بنیعباس ایجاد کرد که مبادا این فرد متولد بشود و در زمان آنها دستگاه خلافتشان را فروبپاشد.
این دو عامل موجب شد که ما در این ائمه کمتر احساس میکنیم که داعیه حکومت خیلی ظهور پیدا کند. زیرا فشار آنقدر زیاد و قوی و اختناق شدید بود که دیگر این امکان وجود نداشت. در زمان امام کاظم یا حتی امام رضا (ع) گاهی علائمی پدیدار میشد که بزرگواران بتوانند حاکمیت اسلامی را به دست بگیرند ولی در اثر اختناقهای شدید و در اثر ترسی که از زمان ولایتعهدی امام رضا پیداشده بود و در اثر خوف و وحشت شدیدی که نسبت به تولد امام زمان در دستگاه بنیعباس بود به این دلایل اختناقها شدیدتر و ائمه هم فرصت برای اینکه وارد معرکههای اجتماعی و سیاسی بشوند کمتر پیدا میکردند.
علت فشار و محصور بودن امام هادی (ع)
امام هادی (ع) در چنین شرایطی که به این دلایل دو، سهگانه فشار و اختناق بسیار شدید بود:
1. ضعف بنیعباس و قساوت بیشازاندازه آنها
2. تجربه ولایت امام رضا
3. خوف از تولد امام زمان و هراس زائدالوصف ایجادشده.
زمانی که این حجابها مقداری کنار میرفت افرادی که با این بزرگواران تماس برقرار میکردند، تحت تأثیر قرار میگرفتند.
مواردی پندآموز از شخصیت امام هادی (ع)
امام هادی (ع) در سنین کودکی به امامت رسیدند و همین گاهی موجب اشکالگیری و خردهگیری افراد میشد. که ائمه این را جواب دادند: در پیامبران سابقه دارد و در قرآن کریم آمده است که پیامبرانی را ما در کودکی عهد نبوّت سپردیم و از طرف دیگر علم و دانش و معجزات خود را نشان میدادند تا جای هیچگونه تردیدی باقی نماند.
مربی ناصبی (جنیدی) و کودکی امام هادی (ع)
در دوره کودکی امام وقتی امام جواد (ع) به شهادت رسیدند، خلیفه وقت میخواست به نحوی این کودک را تحت تربیت خواص خودش قرار بدهد، شخصی را به نام جنیدی تعیین کرد که از ناصبیها بود، از کسانی بود که نه حالت نصب و عداوت با اهلبیت داشتند. در اهل سنّت محبّت اهلبیت یکچیز قابلقبول و جاافتادهای است، گروه اندکی در میان اهل سنّت همواره بودند که حالت عداوت و نصب داشتند.
خلیفه وقت یک مربی ناصبی را برای این کودک بزرگوار قرارداد تا از کودکی آن را منحرف کند. این مربی داستانهای عجیبی نقل میکند و نهایتاً چیزی که او میگوید: من هرگاه خواستم یک جمله به او تفهیم کنم، دیدم او ده برابر آن را بهمراتب بالاتر از آن را میداند و بارها در نشستهایی که من با او داشتم مطلبی از او فراگرفتم. هیچگاه احساس نکردم که این کودک چیزی را نمیداند و یا در فراگیری علم و ادب و دانش نیازمند است، بلکه دقیقاً رابطه من با این کودک معکوس شد، بهجای اینکه من به او بیاموزم از او میآموختم و بهجای اینکه من او را تعدیل کنم او من را ادب میکرد و نهایتاً این فرد مبدل به یکی از علاقهمندان و دوستان امام هادی شد که برای خلیفه بسیار گران تمام شد. یک ناصبی را قرارداد بود برای اینکه افکار این کودک را تغییر بدهد. فردی بزرگسالی با علم و دانش رفته و تحت تأثیر یک کودک قرارگرفته است و ویژگی نصب و عداوت او به ارادت و علاقه و دوستی مبدّل شده است.
یحیی بن حرثمه و انتقال امام از مدینه به سامرا
بعدازاینکه گزارشهایی به متوکل رسیده بود که امام هادی (ع) از نفوذ فوقالعادهای در مدینه برخوردار شده است و امام جماعت مسجد مدینه نامهای به متوکل نوشت که تو اگر مدینه و مکه را طالب هستی باید امام هادی (ع) را ازاینجا ببرید. او از نفوذ ویژهای در میان مردم برخوردار است. طبیعتاً ترس تاریخی خلفای بنیعباس خودش را نشان داد، یحیی را مأمور کرد برای اینکه امام را جلب کند به سامرا. البته نامهای که خلیفه برای امام نوشته در تاریخ آمده است. نامه خیلی ملاطفتآمیز است. ظاهر خیلی مؤدبانهای دارد و دعوتنامهای است که شما از مدینه تشریف بیاورید به سامرا، اما هیچکس این را غافل نبود در زیر ظاهر فریبنده نامه و دعوتنامهای که برای امام هادی (ع) فرستادهشده به جمع یاران و دوستان و محصور کردن ایشان در سامرا است. طبیعتاً کسانی که مأمور شدند که این مأموریت خطیر را انجام بدهند، چهرهای مثل امام هادی (ع) از مدینه جلب کنند به سمت سامرا، مأموران وفادار و متعصب و تندی برای انجام این مأموریت منصوب میشوند.
کسانی که در این مأموریت بودند همه در تاریخ مضبوط است. اینها در طول مصاحبتشان با امام هادی (ع) در مدینه و درراه و تا وقتیکه امام را در سامرا به دستگاه دربار بنیعباس رساندند، اینها معجزات و کرامتها و اخلاق بسیار زیبا و پسندیده از امام دیدند که همه اعتراف میکردند به اینکه امام عظمت دارد و عبادت و کرامات و معجزات ایشان را نقل کردند. فضایی ایجاد میشود که دشمنها با امام رابطه برقرار کنند تحت تأثیر نفوذ خارقالعاده فکر، معرفت، علم، دانش و اخلاق بزرگوارانه امام قرار گرفتند.
در تفتیشهایی که مکرر از خانه امام صورت میگرفت، به خاطر گزارشهایی که به دربار میرسید و مانوران میرفتند، گزارشی که آنها میدادند این بود که عبادتها، ویژگیهای روحی و اخلاقی امام ما را تحت تأثیر قرارداد است.
امام در یک برههای از عمرشان خود خلفا را دگرگون میکرد. متوکل پردهدر حریم الهی و حُرُمات الهی بود. اهل شُرب خَمر که در روایت آمده است که یک قطره خمر آشامیدن بهشت را بر انسان حرام میکند، اینقدر خمر و مشروبات مورد بغض و نفرت و نکوهش اسلام است. دستگاه بنیعباسی که غرق در این فسادها و آلودگیهاست، ازجمله متوکل که جزء پیشتازان این مفاسد و آلودگیها و ازجمله شرب خمر است.
گاهی امام را در همان مجالس دعوت میکردند و باکمال وقاحت در آن مجلس امام را به خَمر دعوت کرد. امام فرمودند: گوشت و پوست و خون ما بر این آلودگیها و مفاسد حرام است.
امام در همان مجلس لهو و لب و آغشته به گناه و معصیت و جایی که شرب خَمر انجام میگیرد اشعار و سروده بسیار معنوی و اخلاقی را سرودند. به تعبیر تاریخ مجلس به هم خورد و اشک در چشمان متوکل جاری شد و همه تحت تأثیر قرار گرفتند و بساط عیش و نوش و گناه و آلودگی را جمع کردند.
نکته:
یکی از میراثهای گرانبهای امام هادی (ع) زیارت جامعه کبیره است. این زیارت از جامعترین و زیباترین زیارتهای ائمه هدی است که توصیهشده در تمامی عتبات خوانده شود و حتی از دورهم مناسب است که ائمه را زیارت کرد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[3]»
خطبه دوم
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابیالقاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین. اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[4]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
تأکید بر آمادگی و بهرهمندی از فیوضات ماههای رجب و شعبان و رمضان
همواره این نکته مورد تأکید میباشد که این سه ماه از درخشش ویژهای در میان ماهها برخوردارند. از اسرار الهی است که در این ماهها زمینههای قرب و تکامل بیشتری برای انسان و بشریت فراهمشده است و ما مأمور شدهایم برای بهرهگیری از این فرصتها و باید بکوشیم تا از این ماهها برای ترقی و تکامل استفاده بنماییم.
ماه رجب و شعبان در ذات خود ارزشمند هستند و مقدمهای برای دستیابی به ضیافت الله ماه مبارک رمضان هستند.
در روایات و اخبار نکات بسیار ارزشمندی در مورد پیرامون این ماهها مشاهده مینماییم. ثوابهایی که برای اعمال عبادی و تکالیف الهی در این ماهها مقرر گشته بسیار فوقالعاده است. ذکرها، دعاها، مناجات و اعمالی که در این ماهها مقررشده است، ابزاری برای ترقی و تکامل ما میباشد. این ماهها ممتاز هستند و امتیاز انسان این است که در این ماهها برنامههای خاصی را برای خودش طراحی کند.
ماه رجب برای استغفار است، که همین ماه برای کاهش آلودگیها و گناهان ما کافی است. استغفارها، ذکرها و تعلیماتی که در این ماه آموختهشده نباید مورد غفلت قرار گیرد.
پاکسازی درون، پاکسازی جامعه از گناه و آلودگی، نیاز به عبادت و برنامه عبادی دارد. ماه رجب بهترین فرصت و زمینه برای این برنامهریزی میباشد.
نکته:
دختران و پسران باید در سنین جوانی در مسیر این سلوک معنوی، عرفانی و پیامهای جذّاب و پرارزش ماه رجب، شعبان و رمضان قرار گیرند. کتابهای دعا، اخلاقی و کتابهایی که در خصوص اعمال این ماه نوشتهشده است میتواند دریچههای نور و هدایت را بر روی ما باز کند.
حمله آمریکا به عراق
در عراق، آمریکا مواجهه با مقاومتهای بیش از تصورش قرار گرفت. آمریکا در سه، چهار سال اخیر در دوره حکومت بوش که طراحی کرد، برای ایجاد خاورمیانه بزرگ و تسلط بر منابع و معادن مادی و معنوی امت اسلام خاورمیانه و سرکوب نداهای آزادیخواه و آزادیبخش در طرح خاورمیانه آنها، اموری پیشبینیشده که افغانستان و عراق بود.
آمریکا فکر میکردند که کار افغانستان و عراق سادهتر از آن چیزی بود که رخ داد. اولاً در افغانستان و عراق آنها مواجه با مقاومتهایی شدند که بخشی از آن را پیشبینی نمیکردند. ثانیاً، نتایجی به بار آمد که بخشی از آنها برخلاف منافع آمریکا بود، و بخصوص در عراق حوادثی رخ داد که برای آنها قابل پیشبینی با این ابعاد نبود.
آمریکا علیرغم شرّ صدامی باآنهمه خباثت که از سر مردم عراق کوتاه کرد اما درعینحال آنقدر شر آفریده است که در دید مسلمانان بهعنوان اشغالگر تلقّی میشود و مواجه با مقاومتهای متعددی است که در آنجا در حال رخ دادن است.
آمریکا احساس میکند که هر مسیری را طی کند نهایتاً به قدرت گرفتن شیعه و اکثریت مردم عراق و مسلمانها میانجامد. این مخمصهای که آمریکا در آن گرفتارشده است. برای اینکه اگر آمریکا بخواهد وارد جریان انتخابات و آراء مردم بشود پایان انتخابات درهرحال اسلام است و اکثریت تشیّع میباشد. اگر هم بخواهد بازور و قدرت اقدام کند نهایتاً شورش همگانی مردم عراق و منطقه علیه تجاوز آنها میشود. آمریکا در این پارادوکس و تناقض نما که به یکجا ختم خواهد شد خود را گرفتار میبیند و طبیعتاً همه تلاش خود را بکار میگیرد که در این دام قرار نگیرد.
در دنیای عرب کسانی خوشحالی و همراهی میکنند برای اینکه نگذارند اکثریت شیعه در عراق حکومت را به دست بگیرد. کشورهایی در خاورمیانه این را میپسندند و امروزه فشار غیرقابلقبول به نجف تحمیل کردند. درزمانی که مراجع بزرگ در آنجا حضور ندارند طرحهایی میریزند که فشار را شدیدتر کردند.
اهداف آمریکا و صهیونیست از حمله به عراق
1. صهیونیستها خوشحال میشوند که مقدسات اسلامی تحقیر بشود. سرزمین معطّر خاک پاک نجف مورد هتک و تجاوز قرار بگیرد.
2. کاری کردند که شیعه بهعنوان اکثریت عراق در مجاری و مناصب حکومت قرار نگیرند.
عراق صدسال است که در نهضتهای مختلف قرارگرفته و بارها شیعیان نهضت کردند و تا نزدیک حکومت آمدند اما مزدوران آمریکا در منطقه و قدرتهای غربی، انگلیس و بعد آمریکا مانع از این به قدرت رسیدن اکثریت مردم عراق شدند. اگر آنها پای دموکراسی، آراء و اکثریت ایستادند، بزرگان دین ما معتقدند و همراهی میکنند برای اینکه اکثریت حرف خود را بزند و حکومت شیعه آنجا روی کار بیاید.
دلیل هتک مقدسات
آمریکا در افغانستان در موارد مختلف خیلی راحتتر کوتاه آمده است. در عراق، فلوجه و مناطق دیگر خیلی راحتتر کوتاه آمده اما در نجف اینطور مقاومت میکند و مزدوران خود را واداشتند که مقاومت کنند. به دلیل اینکه هم نمادهای اسلامی تحقیر بشود و هم اینکه خط سیر طبیعی که به حکومت اکثریت و حاکمیت شیعه در جهان عرب به آنجا نکشد. برای گروههای تندرو عرب و آمریکاییهای تندرو گران است که حکومت اسلامی آنهم با چهره شیعی و مکتب اهلبیت در یک کشور عربی روی کار بیاید.
آنچه موجب تأثر شدید است هتک حرمتهای الهی، عتبات عالیات و تحمیل مظلومیت بر ملت عراق. تلاش آنها برای مانعشدن از حاکمیت اسلام و حکومت شیعه است. اکثریت حقدارند بهتناسب خودشان در عراق در مناصب حکومتی حضورداشته باشند.
تمام این حملات آمریکا برای این است که بیشتر در عراق بمانند و منابع و معادن نفت بیشتر در اختیارشان باشد و برای اینکه مسلمانان و شیعه بهعنوان اکثریت در آنجا به حکومت نرسند.
دعا
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الاکرم یا الله ... یا ارحم الرحمین. اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة؛ اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفر واهله.