نماز جمعه شهرستان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نامه به صدام

25 سال قبل نامه‌ای به صدام نوشته که اسیر بیابانها می‌شوید، به ذلت می‌افتید. اربابان شما، شما را به خواری می گیرند، کاخ های شما فرو می‌ریزد و به خدا قسم نمی‌توانید مجد و کرم ما را زیر سوال ببرید.

حق مرحوم صدر بر گردن اسلام

مرحوم صدر حق بزرگی بر گردن نظام اسلامی و بر ما ایرانیها دارد. ایشان می‌توانست سکوت کند و این گرفتاریها را نداشته باشد. رحمت و رضوان خدا بر او باد.

دعا

خدایا اموات و شهدای ما با اولیاءت محشور بفرما. ما را ادامه دهنده راه پر افتخار شهدا مقرر بفرما. همه خدمتگزاران به اسلام، مقام معظم رهبری را موید و منصور بدار. تعجیل در فرج امام زمان بفرما.


خطبه اول

اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی لاَ يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ اَلْقَائِلُونَ وَ لاَ يُحْصِي نَعْمَاءَهُ اَلْعَادُّونَ وَ لاَ يُؤَدِّي حَقَّهُ اَلْمُجْتَهِدُونَ، ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا ابی القاسم محمد؛ و علی آله الاطیبین الأطهرین، سیّما بقیة الله فی الارضین؛ اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ[1]، عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوالله و ملازمة امره و مجانبة نهیه و تجهّزوا عبادالله فقد نودی فیکم بالرّحیل و تزوّدوا فإنّ خیر الزاد التقوی.

همه‌ی شما برادران و خواهران نمازگزار و خودم را در این روز عزیز و ماه گرامی به تقوا، پارسایی، پرهیزکاری، اصلاح نفس و تهذیب اخلاق، سفارش و دعوت می‌کنم. امیدوارم خداوند به همه‌ی ما توفیق بهره‌برداری از فیوضات این ماه و نیل به شب قدر را عنایت و کرامت بفرماید.

معراج پیامبر اکرم (ص)

بنا بر آنچه که مشهور میان مورخین و مشهور در روایات است، واقعه‌ی معراج در ماه مبارک رمضان اتفاق افتاده است.

و مشهورتر آمده است که در شب هفدهم ماه مبارک رمضان، قضیه‌ی معراج اتفاق افتاده است.

 معراج رسول خدا (ص) یکی از اعتقادات مشترک مسلمانان است، همه‌ی مسلمانان اعتقاددارند که بر پیامبر (ص) وحی می‌شده است، فرشته‌ی وحی قرآن را بر او نازل کرده است، حقایق را از عالم غیب به او می‌داده است. با عالم غیب ارتباط داشته است، از آن‌ها خبر می‌گرفته است.

اما معراج یک قضیه‌ی ویژه‌ای است. در یک فرصت بسیار استثنایی پیامبر خدا (ص) به معراج رفتند. این اتفاق یک یا بنا بر بعضی روایات دو بار اتفاق افتاده است.

 معراج ازنظر اینکه پیامبر خدا (ص) با عالم غیب و خداوند ارتباط برقرار کرده است، چیز جدیدی نیست، اما درجه‌ی ارتباط و اشراف پیامبر خدا(ص) بر همه‌ی حقایق عالم متفاوت است.

«مَنْ‏ كَذَّبَ‏ بِالْمِعْرَاجِ‏ فَقَدْ كَذَّبَ‏ رَسُولَ‏ اللَّه»[2]،کسی که معراج پیامبر را قبول نداشته باشد در حقیقت خود پیامبر(ص) را قبول ندارد. این تعبیر نشان می‌دهد که واقعه‌ی معراج یک واقعه‌ی بسیار مهمی است و شیعه و سنّی، اصل معراج را قبول دارند.

پیغمبر در شب هفدهم ماه مبارک رمضان از مسجدالحرام از مکه به مسجدالاقصی آمدند و ازآنجا به آسمان‌ها به همان معنای معنوی، نه آسمان‌های مادی، عروج و پرواز کردند و بعد مجدداً برگشتند. در اصل این قضیه هیچ جای تردیدی نیست.

اقوال در مورد معراج رسول خدا (ص)

 در معراج رسول خدا(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی و ازآنجا به آسمان‌ها، سه قول وجود دارد.

1.    معراج در خواب، در یک حالت رؤیایی اتفاق افتاد.

2.     معراج در بیداری اتفاق افتاد، اما روح پیامبر (ص) در این سفر روحانی و ملکوتی وارد شد. روح پیامبر به آسمان‌ها رفت.

3.     معراج جسمانی بوده است. جسم پیامبر (ص) به آسمان‌ها صعود کرده است.

بررسی اقوال

 قول اول قطعاً درست نیست، روایات این مطلب را رد می‌کند و ظاهر آیات قرآن کریم هم بر این است که معراج یک واقعه‌ی حقیقی بوده نه اینکه در خواب اتفاق افتاده باشد.

معراج پیامبر (ص) در خواب نبوده و در بیداری اتفاق افتاده است. یک واقعه‌ی حقیقی است. اکثر روایات بر آن دلالت می‌کند که معراج به‌صورت جسمانی بوده و وجود پیامبر (ص) در این سفر روحانی حضور پیداکرده است.

معراج از اعتقادات همه مسلمانان

معراج جزء اعتقادات همه‌ی مسلمانان است و بنا بر اعتقاد اکثر مسلمانان این معراج در بیداری و با همه‌ی وجود پیامبر (ص) اتفاق افتاده است. قبل از هجرت نیز اتفاق افتاده است. البته در 7و 8 و 9 سال بعد از بعثت اختلاف است. اصل واقعه‌ی معراج از معتقدات اسلامی و شیعی است. اما زمان آن مورد اختلاف است، همچنین در اینکه جسم نیز بوده یا خیر نیز اختلاف وجود دارد.

معراج از دیدگاه قرآن

خداوند متعال در دو جای از قرآن به معراج پیامبر‌(ص) اشاره‌کرده است. یکی در آیه اول سوره اسراء،‌ و دومی در سوره نجم است.

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ[3]

پاک و منزّه است خدايى که بنده‏اش را در یک‌شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساخته‏ايم- برد، تا برخى از آيات خود را به او نشان دهيم؛ چراکه او شنوا و بيناست.

این‌یک سفر عادی و ظاهری نبوده است بلکه یک سفر غیبی و معنوی بوده است

مسجدالاقصی قبله‌ی اول مسلمین بوده است، بسیاری از پیامبران در آنجا بودند. مکان بسیار پربرکتی است.

در این آیه تنها اشاره می‌کند که ما پیامبر (ص) را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی بردیم. اما فلسفه‌ی این سفر صعود به یک نقطه‌ی آسمانی است تا اینکه خداوند آیاتش را به پیامبر (ص) نشان دهد.در بحارالانوار جلد 18 مفصلاً این موضوع آمده است.

مکمل کننده این آیه، آیه سوره‌ی نجم است که خداوند متعال می‌فرماید:‌ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[4]

سوگند به ستاره هنگامی‌که افول مى‏کند،که هرگز دوست شما [= محمّد «ص»] منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است،و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد!آنچه مى‏گويد چيزى جز وحى که بر او نازل‌شده نيست!

کتاب آسمانی دستاورد وحی خداوند بر قلب نورانی پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) است.

عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى* ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى*وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى*ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى[5]

آن‌کس که قدرت عظيمى دارد [= جبرئيل امين‏] او را تعليم داده است؛همان کس که توانايى فوق‌العاده دارد؛ او سلطه يافت...درحالی‌که در اُفق اعلى قرار داشت!سپس نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شد...

در روایات آمده است که سه ملک از ملائکه‌ی بزرگ الهی به رهبری جبرئیل به زمین آمدند و پیامبر (ص) را به معراج بردند. جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، براقی را از آسمان آوردند و پیامبر (ص) را بر آن مرکب الهی و غیبی سوار کردند. در بعضی روایات آمده است که مرکب لرزید و جبرئیل با تندی او را نگه داشت و به او خطاب کرد، کسی بر تو سوار می‌شود به عظمتش در عالم کسی نیست. آن مرکب از عظمت وجود پیامبر (ص) لرزید، مرکب را آماده کردند. جبرئیل که او را همراهی می‌کردند. اسرافیل و میکائیل، پیامبر (ص) را بر آن مرکب نشاندند و او را به آسمان بردند.

فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى[6]

تا آنکه فاصله او (با پيامبر) به‌اندازه فاصله دو کمان يا کمتر بود؛

این جمله، نشان‌دهنده‌ی قرب پیامبر (ص) به خداست. قربی که هیچ پیامبری به این درجه نرسیده است.

در روایات آمده است:‌ فَلَمَّا انْتَهَي‌ بِهِ إلَي‌ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَي‌، تَخَلَّفَ عَنْهُ جَبْرَئِيلُ فقال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله یا جبرئیل فی مثل هذا الموضع تخذلنی؟ فقال: تقدم امامک فو اللّه لقد بلغت مبلغا لم یبلغه خلق من خلق اللَّه قبلک فرأیت نور ربی و حال بینی [7]؛ پیامبر آن‌چنان حجاب‌های مادی و نورانی را عبور کرد و مقامات قرب را درنوردید و از آسمان‌ها عبور کرد و به معدن نور خدا نزدیک شد که دیگر جبرئیل توان پیش رفتن نداشت، می‌گوید پیامبر به این درجه که رسید، به جبرئیل نگاه کرد و گفت: چرا نمی‌آیی؟ جبرئیل جواب می‌دهد که به خدا قسم تو به درجه‌ای از قرب به حضرت حق و خداوند رسیدی که احدی از خلق خدا به این درجه نرسیده و نخواهد رسید.

پیامبر می‌فرماید:‌عالی‌ترین درجات قرب به نور حق را پیامبر پیدا کرد و رؤیت نور الهی را با قلب در آن سفر برای پیامبر حاصل شد، آن‌وقت خود پیامبر می‌فرماید: من در قاب قوسین، در نزدیک‌ترین درجه به حضرت حق، در عالی‌ترین درجات سیر به‌سوی خداوند، خدای متعال را دیدم، نور خداوند را دیدم.

همان‌طور که می‌دانید وحی اقسامی دارد، یکی این‌چنین بوده که خداوند به قلب پیامبر(ص) الهام می‌کرده است، دیگری این بوده که خداوند به‌واسطه‌ی جبرئیل به پیغمبر (ص) وحی را نازل می‌کرده است.

در معراج خداوند بر پیامبرش وحی کرد، نه وحی‌های دیگری که درجات پایین است. عالی‌ترین درجه‌ی وحی در این سفر آسمانی برای پیامبر (ص) حاصل شد. ممکن است آدم‌های بی‌ایمان باور نکنند، این‌که در یک‌شب، در یک چنین سفر بزرگی، همه حقایق را پیامبر (ص) دیده باشد.

در روایات آمده است که در شب معراج پیامبر(ص) چندین بار نماز خواندند و صف به‌صف انبیا (علیهم‌السلام) پشت سر پیامبر (ص) اقتدا کردند. وقتی پیغمبر اکرم (ص) واقعه‌ی معراج را برای مردم بیان کرد، عده‌ای باور نکردند. مجادله کردند، گفتند مگر می‌شود در یک مقطع زمانی در یک‌شب، یک چنین سفری بزرگ بااین‌همه دستاوردهای عظیم تحقق پیدا بکند؟

البته که با دستاوردهای علمی امروز بهتر می‌توان این مطلب را اثبات کرد.

معراج از زبان پیامبر (ص)[8]

پیامبر می‌فرمایند: وقتی مرا به آسمان هفتم رساند، دیدم بر در هر آسمانی نوشته‌شده است لا اله الا الله، محمدٌ رسول الله، علیٌ امیرالمؤمنین ولی الله؛ وقتی‌که از آسمان‌ها عبور کردم و به سمت حجاب‌های نور رفتم، (این حجوب نور بالاتر از آن آسمان‌های معنوی و ملکوتی است) آنجا نیز دیدم بر هر پرده‌ای از حجاب‌های نور، همین سه شهادت نوشته‌شده است، و وقتی بالاتر رفتم و به عرش خدا نزدیک شدم، دیدم بر هر پایه‌ی عرش خدا نوشته‌شده است لا اله الا الله محمدٌ رسول الله علیٌ امیرالمؤمنین ولی الله.

ماه مبارک رمضان، ماه عروج

 اتفاق افتادن معراج در ماه رمضان، نشان‌دهنده‌ی عظمت ماه رمضان است. عرض کردم آن هفته که غالب کتب آسمانی در ماه مبارک نازل‌شده، شب قدر در ماه مبارک است، و واقعه‌ی معراج هم بنا بر آنچه که مشهور است در ماه مبارک اتفاق افتاده است. نشان‌دهنده‌ی این است که ماه مبارک رمضان، ماهی است که آمادگی برای عروج به عالم غیب وجود دارد و آن‌همه چیز که در باب ماه مبارک شنیدید، ظرفیت عروج ماه مبارک رمضان است. ماه مبارک رمضان ماه عروج به آسمان‌هاست؛ سحرها،‌دعاها، مناجات‌های آن پله‌ای است که ما را به معراج می‌برد البته به فراخور ظرفیت و توانمان.

بسم الله الرحمن الرحیم اِنّا اعطَیناکَ الکُوثَر، فَصَّلِ لِرَبِّکَ وَ انحَر اِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الاَبتَر؛

خطبه دوم

اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا ابی‌القاسم محمد؛ و علی علیٍ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء، و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة؛ اللهم صل علی ائمة المؤمنین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر؛ حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمن و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین. اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ[9]؛ عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله

بار دیگر همه‌ی شما برادران و خواهران نمازگزار و خودم را به پارسایی، خویشتن‌داری، بهره‌گیری از سفره‌ی گسترده‌ی ماه مبارک رمضان، سفارش و دعوت می‌کنم.

میلاد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)

میلاد امام مجتبی سلام‌الله‌علیه بنا بر نقل مشهور در پانزدهم ماه مبارک رمضان است. این روز را گرامی می‌داریم و این میلاد فرخنده و خجسته را به حضور همه‌ی شما نمازگزاران گرامی و حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفدا تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

بسیج دانش‌آموزی و روز نوجوان

به مناسبت شهادت شهید حسین فهمیده این روز،‌روز نوجوان و هفته بسیج دانش‌آموزی اعلام‌شده است. شهید فهمیده نوجوان کم سن و سالی که در عرصه‌ی دفاع مقدس به عالی‌ترین درجه‌ی ایثار و فداکاری نائل شد. شهید فهمیده، نمادی از روحیه‌ی ایمانی و بسیجی دانش‌آموزان ما در دفاع مقدس بود. می‌دانید در زمان دفاع مقدس، فرزندان کم سن و سال تلاش می‌کردند قانون را زیر پا بگذارند تا بتوانند در دفاع مقدس شرکت بکنند. چقدر فاصله است میان قانون‌شکنی‌هایی که در نظام اداری یا غیر اداری‌مان شاهدیم برای تضییع حقوق مردم، تا اینکه نوجوانان عزیز ما برای شهادت تلاش می‌کردند از قانون عبور بکنند، برای اینکه برای خدا و اسلام جان‌فشانی بکنند.

نوجوانی خردسال برای دفاع از اسلام، قرآن، دین و کشور خودش، نارنجک به کمر ببندد و زیر تانک دشمن می‌رود و یک حمله‌ی دشمن را خنثی می‌کند. این اوج بصیرت، معرفت، ایمان،‌ فداکاری و آگاهی و شناخت است.

 جبهه‌های ما از غرب تا جنوب سرشار بود از جوانان نورانی، از نوجوان‌های پاک و منزه، از دل‌های مملو از ایمان به خداوند، از دل‌هایی که از همه‌ی عالم و مادیات عبور کرده بودند و دل درگرو خدا داشتند. آماده‌ی پرواز به‌سوی خدا بودند.

 شهادت شهید حسین فهمیده، قرار داده‌شده برای اینکه دانش‌آموزان ما در یک مقطعی از سال این خط را پیدا بکنند. امیدوارم دانش‌آموزان و دانشجویان ما باروحیه‌ی ایمانی متناسب بازمان خودشان، به وظایفشان عمل بکنند

وظایف نوجوانان و جوانان

باید به ایمان نسل جوان و نوجوان اعتماد بکنیم؛ وظیفه‌ی امروز شما دانش آموزان عزیز و گرامی این است که خط علم و دانش و اخلاق و معنویت را تعقیب بکنید. باید در مسیر علمی تلاش کنند. ما در طول سال‌های گذشته باهمت شما دانش‌آموزان و اولیا و مربیان ، در مقطع پنجم، سوم راهنمایی، دیپلم و کنکور سرا سری، و در بسیاری از مسابقات مذهبی و فرهنگی، در قرآن و نهج‌البلاغه و اذان و بسیاری از مسابقات فرهنگی و دینی و همین‌طور مسابقات ورزشی، شاهد درخشش دانش‌آموزان عزیز بودیم. بسیج دانش‌آموزی باید در این خط و در همه‌ی قلمروها پیشرو باشد. اولین جبهه‌ی امروز نوجوان‌ها، علم و دانش است. پرونده‌ی گذشته‌ی ما نشان‌دهنده‌ی درخشش‌ها، امتیازات و پیشرفت‌های مبارک و ارزشمندی است. این سرمایه باید محفوظ بماند و در این قلمرو دانش‌آموزان بسیجی ما باید پیش‌قدم باشند.

 شما سرمایه‌های کشور، اسلام و انقلاب هستید. شما نسلی هستید که باید میراث پرافتخار اسلام، تشیع، اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و انقلاب اسلامی را حفظ کنید و به نسل‌های آینده بسپارید.باید با علم، تخصص، دانش، پیشرفت علمی،پیشرفت اخلاقی و معنوی، آگاهی سیاسی، بصیرت اجتماعی و سیاسی، احساس تعهد در امور اجتماعی و سیاسی، این مسیر را هموار کنید. در زمان انقلاب پیش‌قدم در مبارزات و راه‌پیمایی‌ها بودند.

در عرصه‌ی دفاع مقدس، نوجوانان ما جنگ را اداره کردند، برنامه‌ریزی کردند، جنگیدند. بعد از دفاع مقدس درصحنه‌های علمی، تولید، کار، اخلاق و معنویت خوش درخشیدند.

سیزده آبان، روز تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا

 مملکت ما در کانون خطرهای جهانی قرارگرفته است.دشمنان با بهانه‌تراشی‌های واهی نمی‌خواهند جوانان ما ازنظر علمی پیشرفت کنند. تحمل دیدن ایران قوی و معنوی را ندارند. باید به خودمان اعتماد بکنیم، باید نسل جوانمان برای مبارزه، پیشرفت، مقابله‌ی با دشمن، حفظ عظمت، آماده باشد.

پدیده شوم خودکشی

جوانان و نوجوانان ما باید مراقب باشند، مسئولین نیز باید از آن‌ها مراقبت کنند. در چند سال اخیر با پدیده‌ی شوم خودکشی مواجه بودیم. خانواده‌ها واقعاً باید توجه بکنند، بخصوص توجه به زن‌ها و دخترها بسیار لازم است. ما متأسفانه در بسیاری از موارد حق آن‌ها را پامال می‌کنیم، کم‌توجه‌ای به نیازهای آنان می‌کنیم. رعایت حقوق زنان، امور اخلاقی، مسائل خانوادگی امری ضروری است.

 امیدواریم این ماه مبارک زمینه‌ای باشد، برای اینکه خانواده‌های ما بیدار بشوند. اولیا توجه بکنند.

دعا

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة، و بعد المعصیة، و صدق النیة، و عرفان الحرمة، ...

خدایا دل‌های ما را به انوار معرفت خودت روشن بفرما!...

بسم الله الرحمن الرحیم قُل هُوَ اللّهُ اَحَد اللّهُ الصَّمَد لَم یَلِد وَ لَم یُولَد وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَد.

 

 


[1]آل‌عمران، آیه 102

[2]علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 18، ص312.

[3]سوره اسراء ،آیه 1

[4]سوره نجم، آیات 1 تا 4

[5]سوره نجم آیات 5 تا 8

[6]سوره نجم،آیه 9

[7]تفسیر أحسن الحدیث، ج‌10، ص: 403

[8]بحارالانوار، ج 18

[9]سوره توبه، آیه 119


خطبه اول

اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیة‌اللّه فی الارضین. اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ[2]» عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

 

شخصیت امام هادی (ع) و روشن ساختن زوایای مختلف زندگی ایشان

در زندگی ائمه طاهرین علیهم السلام ازجمله امام هادی علیه السلام در ابعاد مختلف اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نکات فراوانی وجود دارد.

نکات مهم در زندگی ائمه طاهرین

نفوذ امام و قدرت امام بر تغییر دیگران و اصلاح دیگران است، معمولاً ائمه طاهرین از عظمت و برجستگی برخوردار بودند که هرگاه حجاب‌ها کنار می‌رفت و مردم با این شخصیت‌ها مرتبط می‌شدند، حتی انسان‌های تبهکار و ستم‌پیشه تحت تأثیر معنویت، اخلاق، کرامت شخصیت این‌ها قرار می‌گرفتند. اینان خورشیدهایی فروزان بودند که بی‌اعتنایی و دشمنی با آن‌ها به جهل و عدم ارتباط با آن‌ها برمی‌گشت. هرگاه حجاب‌ها و موانعی که ستم‌پیشگان و دستگاه‌های جبّار زمان دور این ائمه کنار می‌رفت، برخورد مردم و حتی عوامل دشمن با ائمه اطهار موجب دگرگونی افراد و تغییر نگرش دیگران به ائمه طاهرین می‌شد.

زندگی امام هادی علیه السلام طولانی نبود، چون سن مبارک ایشان بین 40 تا 41 سال اختلاف دارد.

دو ویژگی امام هادی (ع)

1. امامت در کودکی (در سنین 6 الی 7 سالگی)

2. عمر کوتاه و شهادت ایشان در 40 سالگی

زندگی امام هادی (ع) به دو دوره تقسیم می‌شود:

1. دوره کودکی: در زمان امام جواد علیه السلام بود که همان دوره 6 الی 7 سال امام هادی (ع) است.

2. دوره امامت: به دو بخش کلی تقسیم می‌شود، الف) مدینه ب) سامرا (تحت نظر دستگاه خلافت عباسی).

امام هادی (ع) در زمان این دوره 40 ساله بیش از ده خلیفه عباسی را درک نموده است.

حضور امام هادی (ع) در زمان خلافت متوکل

متوکل خون‌خوارترین حاکم بنی‌عباس بود. که ویژگی‌های او در تاریخ به لحاظ قساوت و جبّاریت آمده است. قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) چند بار به‌طورکلی تخریب شد. یکی از این موارد در دوره متوکل واقع شد. متوکل قبر را تخریب کرد و آب بست به‌صورتی که تمام علائم را مخفی کند و افرادی پنهانی علامت‌گذاری کردند و مکان قبر امام حسین (ع) را شناسایی کردند و بازسازی شد.

وی تحمل دیدن بارگاه سالار شهیدان امام حسین (ع) که مأوای امت اسلامی بشود و به‌صورت یک عبادتگاه بزرگ دربیاید و مردم عشق و ارادت خودشان را به خاندان پیامبر با حضور بر مزار مطهّر سالار شهیدان ابراز بکنند، نداشت. به همین دلیل اوج عداوتش این بود که قبر را محو کرد و آثار آن را از بین برد و به‌صورت یک زمین بی‌نشان درآورد.

 

در این دوره به دلیل اینکه حکومت بنی‌عباس به روی سقوط می‌رفت و به‌تدریج بیشتر پدیدار می‌گشت، گاهی قساوت آن‌ها هم بیشتر می‌شد. با شدت تمام نهضت‌های علوی را محکوم می‌کردند و مخالفت‌ها را از بین می‌بردند و قساوت را به اوج رسانده بودند.

امامت امام هادی (ع) در سامرا

ایشان گاهی زندانی می‌شدند و در حصر و محدودیت‌های فراوان بودند. شیعیان به‌هیچ‌وجه جرئت ملاقات با ایشان و بعد امام عسگری را نداشتند.

در آن زمان مردم برای اینکه حضرت را ببینند مشکلات فراوانی داشتند، باید نوعی مخفی‌کاری می‌کردند تا یک‌بار امام را ببینند. این محدودیت‌ها به‌ویژه در اواخر عمر امام هادی (ع) و حضور ایشان در سامرا افزایش پیداکرده بود، به دلیل ترسی که در دستگاه عباسی نسبت به این خاندان وجود داشت.

زمانی که در مدینه بودند آزادی بیشتری داشتند و هنگامی‌که به سامرا منتقل شدند در حقیقت زندانی بودند، منتهی گاهی در خانه خودشان محصور و محدود بودند. در برهه‌هایی هم به زندان افکنده شدند.

نکته‌ای آموزنده در زندگی ائمه طاهرین

در زمان ائمه هرگاه محدودیت‌ها کنار می‌رفت و مردم بااخلاق و منش عظیم آن‌ها مواجه می‌شدند سر تسلیم فرود می‌آوردند و اعتراف می‌کردند به عظمت آن‌ها و بسیاری از مواقع تحت تأثیر عظمت شخصیت آن‌ها قرار می‌گرفتند. همین راز این بود که آن‌همه عنایت از سوی بنی‌عباس وجود داشت که این ائمه در محدودیت باشند و بخصوص آن سه، چهار امام اخیر. بعد از جریان ولایت‌عهدی امام رضا این حلقه محاصره و محدودیت‌های ائمه طاهرین، امام نهم و دهم و یازدهم کاملاً زیادتر شد.

 

 

 

پیام ولایت‌عهدی امام رضا (ع)

این خاندان از چنان ظرفیت و استعدادی برخوردار هستند که اگر اندکی محدودیت و حصارها کاسته شود، شعاع وجودی آن‌ها و پرتو علم و معرفت آن‌ها جامعه را تسخیر می‌کند. این حقیقت برای دستگاه بنی‌عباس در جریان ولایت‌عهدی امام رضا (ع) به‌خوبی روشن شد. خود مأمون و اطرافیان او نمی‌دانستند که باز کردند فضای سیاسی و اجازه دادن به بروز شخصیتی مانند امام رضا (ع) تا این حد در جامعه بازتاب داشته باشد و افراد را شیفته این‌ها کند.

بعد از ولایت‌عهدی، مأمون بلافاصله به فکر ضربه نهایی افتاد و آخر کار خود را انجام داد. ولایت‌عهدی امام رضا (ع) و طلوع شخصیت متعالی ایشان درس تازه‌ای به دستگاه جور بنی‌عباس داد و به مخالفان خاندان امامت، ولایت و رسالت داد، که این خاندان اگر تحت حجاب‌ها و فشارها قرار نگیرند نور آن‌ها تلألؤ خواهد کرد و در جامعه موجب ایجاد خواهد شد.

علت فشار، حصر زیاد و عمر کوتاه امامان نهم، دهم و یازدهم

1. ولایت‌عهدی امام رضا (ع) و گشودن درهای جدید بر روی خاندان رسالت نشان دادن که این‌ها اگر آزاد گذاشته شوند جامعه را تسخیر خواهند کرد و امت را تحت نفوذ خود قرار می‌دهند و راه و رسم آن‌ها انتشار پیدا می‌کند.

2. احادیث و اخبار نشان می‌داد که تولد امام منتظر و مهدی موعود حضرت حجت بن الحسن عسگری (عج) نزدیک است. اخبار و احادیثی که از پیامبر (ص) نقل‌شده بود و مورد تأیید همه طوایف اسلامی بود تردیدی در این باقی نگذاشته بود که از این خاندان امام منتظری پیدا خواهد شد. این ترس جدیدی در دستگاه خلافت بنی‌عباس ایجاد کرد که مبادا این فرد متولد بشود و در زمان آن‌ها دستگاه خلافتشان را فروبپاشد.

این دو عامل موجب شد که ما در این ائمه کمتر احساس می‌کنیم که داعیه حکومت خیلی ظهور پیدا کند. زیرا فشار آن‌قدر زیاد و قوی و اختناق شدید بود که دیگر این امکان وجود نداشت. در زمان امام کاظم یا حتی امام رضا (ع) گاهی علائمی پدیدار می‌شد که بزرگواران بتوانند حاکمیت اسلامی را به دست بگیرند ولی در اثر اختناق‌های شدید و در اثر ترسی که از زمان ولایت‌عهدی امام رضا پیداشده بود و در اثر خوف و وحشت شدیدی که نسبت به تولد امام زمان در دستگاه بنی‌عباس بود به این دلایل اختناق‌ها شدیدتر و ائمه هم فرصت برای اینکه وارد معرکه‌های اجتماعی و سیاسی بشوند کمتر پیدا می‌کردند.

علت فشار و محصور بودن امام هادی (ع)

امام هادی (ع) در چنین شرایطی که به این دلایل دو، سه‌گانه فشار و اختناق بسیار شدید بود:

1. ضعف بنی‌عباس و قساوت بیش‌ازاندازه آن‌ها

2. تجربه ولایت امام رضا

3. خوف از تولد امام زمان و هراس زائدالوصف ایجادشده.

زمانی که این حجاب‌ها مقداری کنار می‌رفت افرادی که با این بزرگواران تماس برقرار می‌کردند، تحت تأثیر قرار می‌گرفتند.

مواردی پندآموز از شخصیت امام هادی (ع)

امام هادی (ع) در سنین کودکی به امامت رسیدند و همین گاهی موجب اشکال‌گیری و خرده‌گیری افراد می‌شد. که ائمه این را جواب دادند: در پیامبران سابقه دارد و در قرآن کریم آمده است که پیامبرانی را ما در کودکی عهد نبوّت سپردیم و از طرف دیگر علم و دانش و معجزات خود را نشان می‌دادند تا جای هیچ‌گونه تردیدی باقی نماند.

مربی ناصبی (جنیدی) و کودکی امام هادی (ع)

در دوره کودکی امام وقتی امام جواد (ع) به شهادت رسیدند، خلیفه وقت می‌خواست به نحوی این کودک را تحت تربیت خواص خودش قرار بدهد، شخصی را به نام جنیدی تعیین کرد که از ناصبی‌ها بود، از کسانی بود که نه حالت نصب و عداوت با اهل‌بیت داشتند. در اهل سنّت محبّت اهل‌بیت یک‌چیز قابل‌قبول و جاافتاده‌ای است، گروه اندکی در میان اهل سنّت همواره بودند که حالت عداوت و نصب داشتند.

خلیفه وقت یک مربی ناصبی را برای این کودک بزرگوار قرارداد تا از کودکی آن را منحرف کند. این مربی داستان‌های عجیبی نقل می‌کند و نهایتاً چیزی که او می‌گوید: من هرگاه خواستم یک جمله به او تفهیم کنم، دیدم او ده برابر آن را به‌مراتب بالاتر از آن را می‌داند و بارها در نشست‌هایی که من با او داشتم مطلبی از او فراگرفتم. هیچ‌گاه احساس نکردم که این کودک چیزی را نمی‌داند و یا در فراگیری علم و ادب و دانش نیازمند است، بلکه دقیقاً رابطه من با این کودک معکوس شد، به‌جای اینکه من به او بیاموزم از او می‌آموختم و به‌جای اینکه من او را تعدیل کنم او من را ادب می‌کرد و نهایتاً این فرد مبدل به یکی از علاقه‌مندان و دوستان امام هادی شد که برای خلیفه بسیار گران تمام شد. یک ناصبی را قرارداد بود برای اینکه افکار این کودک را تغییر بدهد. فردی بزرگ‌سالی با علم و دانش رفته و تحت تأثیر یک کودک قرارگرفته است و ویژگی نصب و عداوت او به ارادت و علاقه و دوستی مبدّل شده است.

یحیی بن حرثمه و انتقال امام از مدینه به سامرا

بعدازاینکه گزارش‌هایی به متوکل رسیده بود که امام هادی (ع) از نفوذ فوق‌العاده‌ای در مدینه برخوردار شده است و امام جماعت مسجد مدینه نامه‌ای به متوکل نوشت که تو اگر مدینه و مکه را طالب هستی باید امام هادی (ع) را ازاینجا ببرید. او از نفوذ ویژه‌ای در میان مردم برخوردار است. طبیعتاً ترس تاریخی خلفای بنی‌عباس خودش را نشان داد، یحیی را مأمور کرد برای اینکه امام را جلب کند به سامرا. البته نامه‌ای که خلیفه برای امام نوشته در تاریخ آمده است. نامه خیلی ملاطفت‌آمیز است. ظاهر خیلی مؤدبانه‌ای دارد و دعوت‌نامه‌ای است که شما از مدینه تشریف بیاورید به سامرا، اما هیچ‌کس این را غافل نبود در زیر ظاهر فریبنده نامه و دعوت‌نامه‌ای که برای امام هادی (ع) فرستاده‌شده به جمع یاران و دوستان و محصور کردن ایشان در سامرا است. طبیعتاً کسانی که مأمور شدند که این مأموریت خطیر را انجام بدهند، چهره‌ای مثل امام هادی (ع) از مدینه جلب کنند به سمت سامرا، مأموران وفادار و متعصب و تندی برای انجام این مأموریت منصوب می‌شوند.

کسانی که در این مأموریت بودند همه در تاریخ مضبوط است. این‌ها در طول مصاحبتشان با امام هادی (ع) در مدینه و درراه و تا وقتی‌که امام را در سامرا به دستگاه دربار بنی‌عباس رساندند، این‌ها معجزات و کرامت‌ها و اخلاق بسیار زیبا و پسندیده از امام دیدند که همه اعتراف می‌کردند به اینکه امام عظمت دارد و عبادت و کرامات و معجزات ایشان را نقل کردند. فضایی ایجاد می‌شود که دشمن‌ها با امام رابطه برقرار کنند تحت تأثیر نفوذ خارق‌العاده فکر، معرفت، علم، دانش و اخلاق بزرگوارانه امام قرار گرفتند.

در تفتیش‌هایی که مکرر از خانه امام صورت می‌گرفت، به خاطر گزارش‌هایی که به دربار می‌رسید و مانوران می‌رفتند، گزارشی که آن‌ها می‌دادند این بود که عبادت‌ها، ویژگی‌های روحی و اخلاقی امام ما را تحت تأثیر قرارداد است.

امام در یک برهه‌ای از عمرشان خود خلفا را دگرگون می‌کرد. متوکل پرده‌در حریم الهی و حُرُمات الهی بود. اهل شُرب خَمر که در روایت آمده است که یک قطره خمر آشامیدن بهشت را بر انسان حرام می‌کند، این‌قدر خمر و مشروبات مورد بغض و نفرت و نکوهش اسلام است. دستگاه بنی‌عباسی که غرق در این فسادها و آلودگی‌هاست، ازجمله متوکل که جزء پیشتازان این مفاسد و آلودگی‌ها و ازجمله شرب خمر است.

گاهی امام را در همان مجالس دعوت می‌کردند و باکمال وقاحت در آن مجلس امام را به خَمر دعوت کرد. امام فرمودند: گوشت و پوست و خون ما بر این آلودگی‌ها و مفاسد حرام است.

امام در همان مجلس لهو و لب و آغشته به گناه و معصیت و جایی که شرب خَمر انجام می‌گیرد اشعار و سروده بسیار معنوی و اخلاقی را سرودند. به تعبیر تاریخ مجلس به هم خورد و اشک در چشمان متوکل جاری شد و همه تحت تأثیر قرار گرفتند و بساط عیش و نوش و گناه و آلودگی را جمع کردند.

نکته:

یکی از میراث‌های گران‌بهای امام هادی (ع) زیارت جامعه کبیره است. این زیارت از جامع‌ترین و زیباترین زیارت‌های ائمه هدی است که توصیه‌شده در تمامی عتبات خوانده شود و حتی از دورهم مناسب است که ائمه را زیارت کرد.

 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[3]»

خطبه دوم

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابی‌القاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین. اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[4]عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.

تأکید بر آمادگی و بهره‌مندی از فیوضات ماه‌های رجب و شعبان و رمضان

همواره این نکته مورد تأکید می‌باشد که این سه ماه از درخشش ویژه‌ای در میان ماه‌ها برخوردارند. از اسرار الهی است که در این ماه‌ها زمینه‌های قرب و تکامل بیشتری برای انسان و بشریت فراهم‌شده است و ما مأمور شده‌ایم برای بهره‌گیری از این فرصت‌ها و باید بکوشیم تا از این ماه‌ها برای ترقی و تکامل استفاده بنماییم.

ماه رجب و شعبان در ذات خود ارزشمند هستند و مقدمه‌ای برای دستیابی به ضیافت الله ماه مبارک رمضان هستند.

در روایات و اخبار نکات بسیار ارزشمندی در مورد پیرامون این ماه‌ها مشاهده می‌نماییم. ثواب‌هایی که برای اعمال عبادی و تکالیف الهی در این ماه‌ها مقرر گشته بسیار فوق‌العاده است. ذکرها، دعاها، مناجات و اعمالی که در این ماه‌ها مقررشده است، ابزاری برای ترقی و تکامل ما می‌باشد. این ماه‌ها ممتاز هستند و امتیاز انسان این است که در این ماه‌ها برنامه‌های خاصی را برای خودش طراحی کند.

 ماه رجب برای استغفار است، که همین ماه برای کاهش آلودگی‌ها و گناهان ما کافی است. استغفارها، ذکرها و تعلیماتی که در این ماه آموخته‌شده نباید مورد غفلت قرار گیرد.

پاک‌سازی درون، پاک‌سازی جامعه از گناه و آلودگی، نیاز به عبادت و برنامه عبادی دارد. ماه رجب بهترین فرصت و زمینه برای این برنامه‌ریزی می‌باشد.

نکته:

دختران و پسران باید در سنین جوانی در مسیر این سلوک معنوی، عرفانی و پیام‌های جذّاب و پرارزش ماه رجب، شعبان و رمضان قرار گیرند. کتاب‌های دعا، اخلاقی و کتاب‌هایی که در خصوص اعمال این ماه نوشته‌شده است می‌تواند دریچه‌های نور و هدایت را بر روی ما باز کند.

حمله آمریکا به عراق

در عراق، آمریکا مواجهه با مقاومت‌های بیش از تصورش قرار گرفت. آمریکا در سه، چهار سال اخیر در دوره حکومت بوش که طراحی کرد، برای ایجاد خاورمیانه بزرگ و تسلط بر منابع و معادن مادی و معنوی امت اسلام خاورمیانه و سرکوب نداهای آزادی‌خواه و آزادی‌بخش در طرح خاورمیانه آن‌ها، اموری پیش‌بینی‌شده که افغانستان و عراق بود.

آمریکا فکر می‌کردند که کار افغانستان و عراق ساده‌تر از آن چیزی بود که رخ داد. اولاً در افغانستان و عراق آن‌ها مواجه با مقاومت‌هایی شدند که بخشی از آن را پیش‌بینی نمی‌کردند. ثانیاً، نتایجی به بار آمد که بخشی از آن‌ها برخلاف منافع آمریکا بود، و بخصوص در عراق حوادثی رخ داد که برای آن‌ها قابل پیش‌بینی با این ابعاد نبود.

آمریکا علیرغم شرّ صدامی باآن‌همه خباثت که از سر مردم عراق کوتاه کرد اما درعین‌حال آن‌قدر شر آفریده است که در دید مسلمانان به‌عنوان اشغالگر تلقّی می‌شود و مواجه با مقاومت‌های متعددی است که در آنجا در حال رخ دادن است.

آمریکا احساس می‌کند که هر مسیری را طی کند نهایتاً به قدرت گرفتن شیعه و اکثریت مردم عراق و مسلمان‌ها می‌انجامد. این مخمصه‌ای که آمریکا در آن گرفتارشده است. برای اینکه اگر آمریکا بخواهد وارد جریان انتخابات و آراء مردم بشود پایان انتخابات درهرحال اسلام است و اکثریت تشیّع می‌باشد. اگر هم بخواهد بازور و قدرت اقدام کند نهایتاً شورش همگانی مردم عراق و منطقه علیه تجاوز آن‌ها می‌شود. آمریکا در این پارادوکس و تناقض نما که به یکجا ختم خواهد شد خود را گرفتار می‌بیند و طبیعتاً همه تلاش خود را بکار می‌گیرد که در این دام قرار نگیرد.

در دنیای عرب کسانی خوشحالی و همراهی می‌کنند برای اینکه نگذارند اکثریت شیعه در عراق حکومت را به دست بگیرد. کشورهایی در خاورمیانه این را می‌پسندند و امروزه فشار غیرقابل‌قبول به نجف تحمیل کردند. درزمانی که مراجع بزرگ در آنجا حضور ندارند طرح‌هایی می‌ریزند که فشار را شدیدتر کردند.

اهداف آمریکا و صهیونیست از حمله به عراق

1. صهیونیست‌ها خوشحال می‌شوند که مقدسات اسلامی تحقیر بشود. سرزمین معطّر خاک پاک نجف مورد هتک و تجاوز قرار بگیرد.

2. کاری کردند که شیعه به‌عنوان اکثریت عراق در مجاری و مناصب حکومت قرار نگیرند.

عراق صدسال است که در نهضت‌های مختلف قرارگرفته و بارها شیعیان نهضت کردند و تا نزدیک حکومت آمدند اما مزدوران آمریکا در منطقه و قدرت‌های غربی، انگلیس و بعد آمریکا مانع از این به قدرت رسیدن اکثریت مردم عراق شدند. اگر آن‌ها پای دموکراسی، آراء و اکثریت ایستادند، بزرگان دین ما معتقدند و همراهی می‌کنند برای اینکه اکثریت حرف خود را بزند و حکومت شیعه آنجا روی کار بیاید.

دلیل هتک مقدسات

آمریکا در افغانستان در موارد مختلف خیلی راحت‌تر کوتاه آمده است. در عراق، فلوجه و مناطق دیگر خیلی راحت‌تر کوتاه آمده اما در نجف این‌طور مقاومت می‌کند و مزدوران خود را واداشتند که مقاومت کنند. به دلیل اینکه هم نمادهای اسلامی تحقیر بشود و هم اینکه خط سیر طبیعی که به حکومت اکثریت و حاکمیت شیعه در جهان عرب به آنجا نکشد. برای گروه‌های تندرو عرب و آمریکایی‌های تندرو گران است که حکومت اسلامی آن‌هم با چهره شیعی و مکتب اهل‌بیت در یک کشور عربی روی کار بیاید.

آنچه موجب تأثر شدید است هتک حرمت‌های الهی، عتبات عالیات و تحمیل مظلومیت بر ملت عراق. تلاش آن‌ها برای مانع‌شدن از حاکمیت اسلام و حکومت شیعه است. اکثریت حق‌دارند به‌تناسب خودشان در عراق در مناصب حکومتی حضورداشته باشند.

تمام این حملات آمریکا برای این است که بیشتر در عراق بمانند و منابع و معادن نفت بیشتر در اختیارشان باشد و برای اینکه مسلمانان و شیعه به‌عنوان اکثریت در آنجا به حکومت نرسند.

دعا

نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الاکرم یا الله ... یا ارحم الرحمین. اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة؛ اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفر واهله.

 

 


[1]. سوره اعراف، آیه 43.

[2]. حشر 18.

[3]. سوره والعصر

.سوره حشر، آیه 18[4]


خطبه اول

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی سیّدنا و نبیّنا أبی القاسم محمد (ص) و علی آله الأطیبین الأطهرین سیّما بقیة الله فی الأرضین اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ[1] عِبَادَ اللَّهِ أُوصِیکمْ و نَفسِی بِتَقْوَی اللَّه

همه شما برادران و خواهران نمازگزار و خودم را به تقوا و پارسائی و پرهیزکاری سفارش و دعوت می‌کنم.

ولادت امام حسین (ع)

در اولین جمعه ماه شعبان قرار داریم که از یک طرف روز حضرت ولی‌عصر (عج) هست همگی توصیه‌شده‌ایم که در روز جمعه تجدیدعهدی با حضرت ولی‌عصر (عج) داشته باشیم و از طرفی دیگر مصادف شده است با سالروز میلاد آن امام عظیم‌الشأن و گرامی که این مناسبت را به حضور مسلمین تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم.

جایگاه انتظار منجی بشریت

انتظار حقیقتی است که از آغاز خلقت پایه‌گذاری شد و تمامی انبیاء و اولیاء گرامی حتی قبل از بعثت رسول گرامی اسلام (ص) مبشّران به انتظار و ظهور مصلح کل و منجی بشریت بودند. نجات بشریت و یگانگی انسانیت و حاکمیت حق و عدل به‌طور کامل بر صحنه گیتی مورد انتظار تمامی اولیای الهی بوده است و انبیاء گذشته و کتب آسمانی پیشین به امت‌های خودشان نسبت به ظهور منجی بشریت و اقامه عمومی عدل و قسط و حق بر جوامع بشری مژده می‌دادند. در کتب آسمانی و در سخنان انبیاء و اولیای قبل از اسلام این حقیقت وجود داشته است و همین‌طور در دوره اسلام و در میان تمامی مذاهب اسلامی این اعتقاد رواج داشته است و از اصول مهم و در مکتب تشیع و اهل‌بیت (ع) انتظار دارای جایگاه و اهمیت خاصی است.

حقیقت انتظار از دیدگاه شیعیان

شیعیان با دیگر مذاهب و ادیان الهی و حتی بعضی از ادیان و مکاتب غیر الهی در اعتقاد به عاقبت نیکو و سرانجام سعادت‌آمیز برای بشریت در پایان تاریخ همراه‌اند و به سیر تکاملی تاریخ و بشریت اعتقاددارند. طبق این عقیده سرانجام همه این تحولات به نقطه اوج و کمال بسیار متعالی منتهی خواهد شد. اما انتظار در نگاه شیعه خیلی فراتر از انتظار در مکاتب و ادیان و مذاهب دیگر است به دلیل اینکه شیعیان معتقدند 1170 سال قبل محور و منجی بشریت متولد شد و به‌عنوان امام معصوم، آگاه، خبیر و بصیر زنده است و با حیات خود برای بشریت برکات و آثار فراوانی دارد و می‌توانیم با او ارتباط داشته باشیم.

وجه افتراق اعتقاد شیعیان با سایر مذاهب

سخن گفتن شیعیان در قالب دعای ندبه، دعای عهد و مناجات‌ها و ارتباط و نجوای عارفانه با او در قالب ارتباط زنده میان مأموم و امام در هیچ مکتب و دین دیگری نیست. شیعیان همانند ادیان و مذاهب اسلامی به سیر تکاملی تاریخ و آینده خوب برای بشریت و سرانجام سعادت‌آمیز برای انسانیت قائل‌اند اما اعتقاد فراتری دارند؛ به این معنا که شیعیان معتقدند امام زمان (عج) زنده، معصوم، عالم و آگاه است و می‌شود با او رابطه برقرار کرد.

حقیقت دعای ندبه و عهد، خاص شیعیان!

اگر به سند دعای ندبه که در زمان غیبت مأمور به خواندن آن شدیم توجه کنیم، می‌بینیم با چه تعبیرات عارفانه و مشتاقانه انسان به امام خود دل می‌بندند و با او سخن می‌گوید، با او رابطه قلبی برقرار می‌کند و خود را در مسیر اهداف و آرمان‌های آن امام عظیم‌الشأن قرار می‌دهد. حقیقتی که در دعای بسیار شریف ندبه و عهد می‌بینید، در هیچ دین و مذهب دیگری وجود ندارد. اعتقاد به حضور و وجود امام و اعتقاد به اینکه امکان ارتباط با او میسر است، این امتیاز خاص انتظار و عقیده به مهدویت و مکتب اهل‌بیت و شیعه است و همه ائمه مابعد از آنکه انبیاء الهی در طور تاریخ بشارت دهندگان به مهدی موعود (ع) بوده‌اند.

اهمیت انتظار فرج از دیدگاه روایات

کتب آسمانی حاوی این مژده بسیار مهم به امم آینده بودند که مهدی موعود ظهور خواهد کرد. پیامبر اسلام (ص) و ائمه طاهر ین (ع) یک‌به‌یک در تسلسل تاریخی خودشان نسبت به ظهور مهدی موعود بشارت می‌دادند و همگان را به انتظار آن امام عظیم‌الشأن ترغیب می‌کردند. حدیثی از امام باقر (ع) نقل‌شده است که می‌فرمایند: «اِنَّ القائِمَ مِنّا هُو المَهدیُّ الَّذی یَجِبُ اَن یُنتَظَرَ فی غَیبَتِهِ وَ یُطاعَ فی ظُهُورِهِ»[2]؛ مهدی و موعود ما کسی است که بر همه شما لازم است که در زمان غیبت او در انتظار اوباشید.

سپس می‌فرمایند: «به خدایی که پیامبر و حضرت محمد بن عبدالله (ص) را مبعوث کرد سوگند یاد می‌کنم که اگر در پایان تاریخ ولو یک روز بیشتر باقی نمانده باشد؛ خدا آن روز را طولانی خواهد کرد تا مهدی و موعود ما در میان شما ظهور کند و جهانی را پر از عدل و داد و حق و اخلاق و انسانیت و معنویت کند. هنگامی‌که او به اراده خداوند ظهور کند، خداوند امر او را آسان می‌کند.»

امام باقر (ع) در روایت دیگری فرمودند: «اَفضَلُ اَعمالِ شیعَتِنا اِنْتِـظارُ الْفَرَجِ»[3]؛ بالاترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.

مفهوم انتظار فرج

انتظار یک ادعا نیست بلکه نگاه خوش‌بینانه به آینده بشریت است. اعتقاد به پیروزی حق، معنویت، دین و اخلاق بر همه بشریت است. انتظار امید بستن به تکامل تاریخ در جهت اخلاق و معنویت است. انتظار روحیه داشتن و مقاومت برای پذیرش حکومت جهانی و عدل امام زمان است. معنای انتظار فرج این است که صبحگاهان و شامگاهان به شوق و اشتیاق امام زمان زندگی کنیم، به یاد اوباشیم و خویشتن را در پرتو نور وجود او بازسازی کنیم.

امام موسی بن جعفر (ع) در روایتی می‌فرمایند: «پنجمین فرزند من از میان شما غائب خواهد شد. به هوش باشید در زمان غیبت او که طولانی خواهد بود دین خود را حفظ کنید. آن غیبت چنان طولانی خواهد شد که بسیاری به شک و تردید خواهند افتاد ولی شما بکوشید ارکان ایمان و دین خود را حفظ کنید.» عمر طولانی او و شرایطی که آن زمان پدید خواهد آمد شاید در عقل بشریت نگنجد ولی ائمه (ع) سوگند خورده‌اند که او به دنیا خواهد آمد، در میان بشریت زندگی خواهد کرد، غیبت طولانی را باید امت اسلامی و شیعیان باید تجربه کنند و حفظ دین در آن دوره غیبت طولانی مورد تأکید ائمه است.

این انتظار، انتظاری فعال و پرنشاط و رابطه‌ای میان مأموم و میان خود است. امامی که می‌دانیم کیست، لحظه تولد او را می‌دانیم، وجود او را با علامت‌های او می‌دانیم و شواهد و ادله فراوان بر غیبت او به دست ماست. انتظار در نگاه شیعه این توان و مقاومت را باید به جامعه بشری و بخصوص به شیعیان دهد.

شبهات زمان غیبت امام عصر (عج)

اشکالاتی در طول بیش از هزار سال گذشته در مورد غیبت امام مطرح‌شده است که به عمده‌ترین آنان اشاره می‌شود:

1.    عمر طولانی؛

مگر امکان دارد کسی بیش از هزار سال عمر کند و این امر عادی نیست.

2.    حکومت یکپارچه امام زمان (عج)؛

مگر امکان دارد بشریت زیر یک پرچم درآیند.

3.    ارتباطات وسیع میان بشر؛

مگر امکان دارد ارتباط برقرار کردن از این‌سوی عالم به آن‌سوی عالم امکان‌پذیر باشد.

4.    رفاه و آسایش و برکات زمین؛

مگر امکان دارد زمین تمامی سرمایه‌های خود را در اختیار بشریت قرار دهد و بشر احساس یک آسایش و رفاه و آرامش فوق‌العاده‌ای کند.

5.    افزایش علم و دانش؛

چطور امکان دارد علم و دانش به حدی برسد که در زمان امام زمان (عج) تصویر شده است.

این شبهات امروزه با پیشرفت علم به‌خوبی حل‌شده است و مجال توضیح بیشتر در اینجا نیست. امروزه پیشرفت پزشکی و بخصوص مسائل مربوط به دانش ژنتیک نشان داده است که طول عمر مسئله‌ای قابل‌قبول است و با مهندسی ژنتیک دنبال طولانی‌تر کردن عمر بشریت هستند. بنابراین امر محالی نیست و پیشرفت پزشکی و دانش ژنتیک نشانگر این است که چنین چیزی ممکن است.

اگر روزی اشکال می‌شد که مگر امکان دارد درآنِ ‌واحد این‌سوی عالم و آن‌سوی عالم رابطه برقرار کنند، امروزه پیشرفت وسایل ارتباط‌جمعی و تکنیک‌های اطلاعاتی و فناوری‌های نوین بشریت نشانگر این است که این‌ها خیلی ساده است. قدرت الهی است که امروز بشریت را قادر ساخته است که علم ژنتیک را در اختیار خود بگیرد، ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی را این‌قدر توسعه دهد و دنیا را به‌صورت یکپارچه دربیاورد در زمان حکومت امام زمان همگی قابل‌قبول است.

بنابراین به اعتقاد شیعیان امام زمان (عج) زنده هستند و 1170 سال از عمر مبارک ایشان می‌گذرد و بر این عقیده ما از زبان پیامبر اسلام و سایر ائمه (ع) ادله قطعی و معتبر در منابع شیعیان و اهل سنت داریم و ما به استناد این ادله این اعتقاد را به اثبات می‌رسانیم. این شبهات و اشکالاتی که در قرن‌های پیشین بسیار طولانی می‌نمود، درگذشته قابل‌قبول نبود اما خوشبختانه امروز پیشرفت علم و دانش بشریت و نشانه‌هایی که ما در زندگی بشریت می‌بینیم نشانگر این است که این عقیده قابل دفاع است.

اعتقاد به امام زمان مستند به ادله قاطع و براهین روشن در روایات پیامبر اسلام (ص)، ائمه طاهر ین (ع) و شواهد و قراینی است که پیشینیان برای ما نقل کرده‌اند.

انسان امروز که شاهد پیشرفت دانش بشریت در رشته‌های گوناگون است، پذیرش این عقیده آن دشواری پیشین را ندارد زیرا علم نشانگر این است که بشر با دست خود آن‌قدر تکامل پیداکرده است و در ابعاد علمی و ارتباطی و سایر شئون زندگی خود این‌قدر پیش رفته است. زمانی که امام زمان (عج) ظهور کنند دشواری و سختی وجود دارد و انسان‌های مقاوم، مؤمن، بردبار و صبور پیشتازان همراهی با امام و سربازان امام (عج) خواهند بود اما به‌سرعت خداوند همه ابزارها را برای آن وجود نازنین و عزیز آماده می‌کند.

وظایف شیعیان در زمان غیبت

همگی وظیفه‌داریم ذکر امام زمان (عج)، تعلق‌خاطر به امام زمان (عج) و احساس شوق به امام زمان (عج) را در خود تقویت کنیم. دعای ندبه، دعای عهد، سلام‌های صبحگاهان و شامگاهان به محضر آن وجود نازنین همگی برای تقویت ایمان و پایه‌های اعتقادی ماست. وظیفه تمامی ما این است که انتظار را به مفهوم درست و راستین آن، نه انتظار دروغین و ظاهری بلکه انتظاری که نشانگر عمق ارتباط با ولی‌عصر (عج) باشد و تولیدکننده امید در انسان باشد و انسان را سرشار از احساس تعهد و ایمان و پایداری درراه خدا بکند را باید در وجود خود تقویت کنیم.

هراس دشمنان اسلام از انتظار فرج

امام زمان (عج) امروز نیز حضور دارند و وجود ایشان در زمان غیبت نیز برای ما مایه برکات و امید است. به فضل الهی شاهد این هستیم که در میان ملت ما و سایر ملت‌ها اعتقاد به مهدویت و انتظار امام زمان (عج) افزایش پیداکرده و این نوع مرا سمات نیز نشانگر عمق اعتقادی این ملت، شیعیان و مسلمانان عالم به بحث مهدویت است و دشمنان اسلام امروز از همین اعتقاد به هراس افتاده‌اند.

امروزه ناظر آن هستیم که در استراتژی‌های مخالفان و دشمنان اسلام روی اعتقاد مهدویت و انتظار حساب بازکرده‌اند و سعی در فهم عمق اعتقاددارند زیرا اعتقاد به این اصل بسیار مهم اسلامی و شیعی برایشان هراس‌انگیز است.

وظیفه منتظران واقعی در عصر غیبت

وظیفه ما این است که این اعتقاد و اصل را در میان خود تقویت کنیم و لوازم این انتظار که امید سرشار در وجود انسان به حاکمیت حق است و به دنبال آن صبوری و بردباری درراه خدا و دلدادگی به امام زمان (عج) را باید در خود تقویت کنیم. منتظر کسی است که طبق آنچه در روایات دیده‌شده است، عشق و ارتباط عمیق نسبت به فرج مهدی موعود (عج) داشته باشد و به موازین اسلامی متعهد باشد.

تجدید میثاق با حضرت حجت (عج)

در دعای شریف عهد شیعیان و منتظران حضرت حجت (عج) هرروز صبح به خواندن دعای عهد توصیه‌شده‌اند آنجا که می‌فرمایند: «اَللّـهُمَّ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی صَبیحَةِ یوْمی هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَیامی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیعَةً لَهُ فی عُنُقی، لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً؛ من هرروز این میثاق را با تو تجدید می‌کنم، هرروز به یاد تو زندگی می‌کنم و هرروز به عشق تو حیات خودم را ادامه می‌دهم و هرروز با تو پیمان می‌بندم» این جمله عمق امامت و ولایت و اتصال با مخزن ولایت را نشان می‌دهد.

انسانی که بعد از نماز صبح این‌طور با امام خود عهد می‌بندد؛ در مسیر گناه و فساد و انحراف و اشتباه قرار نخواهد گرفت.

طبق نقل راویان ازجمله حکیمه خاتون هنگامی‌که امام عصر (عج) متولد شدند در همان لحظه اول سر بر سجده گذاشتند و خداوند را شکر فرمودند و آیه وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ[4]را قرائت فرمودند. امیدواریم خداوند همگی ما را از منتظران راستین آن حضرت مقرر بفرمایند و توفیق ره‌جویی این راه را به ما عنایت بفرمایند.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّک وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ[5]

خطبه دوم

میلاد حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفداه را به حضور مشتاقان و شیفتگان آن مقام والا و امام عظیم‌الشأن تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و مجدداً همگی بخصوص جوانان عزیز را به تجدیدعهد دائمی با امام زمان و تقویت معرفت نسبت به آن حضرت دعوت می‌نمایم. طبیعتاً هرچه در تقویت پایه‌های این اعتقاد اصیل اسلامی و شیعی مؤثر باشد باید انجام پذیرد. تقویت اعتقاد به امام زمان، رفع شبهاتی که احیاناً ممکن است وجود داشته باشد و تقویت محبت و علاقه‌مندی به آن حضرت و احیای نام و ذکر او در محیط اجتماعی و در تمامی محیط‌ها اموری است که باید به آن اهتمام ورزیده شود.

وظایف شیعیان در عصر حاضر

جامعه منتظر جامعه‌ای است که از وجود او، فکر و اندیشه او، اخلاق و منش او، رفتار و کردار او و اوضاع اجتماعی او آشکار است که این جامعه در انتظار آن مصلح و آن امام بزرگ به سر می‌برد. بکوشیم نشانه‌های جامعه منتظر و نشانه‌های انتظار راستین امام زمان را در محیط اجتماعی و خانوادگی و در درون خود تقویت کنیم.

ائمه طاهر ین (ع) ازجمله امام باقر (ع)، امام صادق (ع)، امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) هنگام آوردن نام امام زمان (عج) با اشک شوق از او یاد می‌کردند. جشن‌هایی که برگزار می‌گردد کارهای ارزشمندی است که باید برای آشنایی کودکان، نوجوانان و جوانان ما با امام زمان تقویت و توسعه پیدا کند. باید تلاش کنیم تمامی ابعاد حکومت و جامعه الهی و وجود شریف امام زمان (عج) را به نسل جدید معرفی کنیم.

تذکراتی در برپایی جشن

جشن نمادی برای شادی یک ملت است و در جشن‌هایی که به مناسبت ولادت صاحب‌الزمان (عج) برپاست باید از خلاف و امور شبهه‌ناک پرهیز کرد. کارهای خوب و شایسته حتی کارهای مباح با رعایت حد و حدود در جشن مانعی ندارد اما از کارهایی که زیر پا گذاشتن مرزهای الهی می‌شود باید پرهیز شود.

بزرگداشت هفته نیروی انتظامی

هفته نیروی انتظامی را گرامی می‌داریم و از تمامی کسانی که در حفظ امنیت اجتماعی، اخلاقی و ارتقاء امنیت تلاش می‌کنند کمال تشکر و سپاسگزاری راداریم و تقاضا داریم که در این عرصه‌ها بااقتدار و به‌کارگیری شیوه‌های علمی، فنی و صلابت کامل در جهت امنیت جامعه تلاش کنند. امیدواریم بعضی از مظاهر فسادی که گاهی دیده می‌شود و موجب رنج مردم می‌شود، با روش‌های صحیح موردتوجه قرار گیرد و با دقت و پیگیری ان‌شاءالله مردم و نیروهای مسئول در این زمینه اقدام کنند.

تورم اقتصادی

از مسئولین انتظار می‌رود درزمانی که کشور دچار تورم اقتصادی است، کالاهای مهم و اساسی از کنترل بیشتری برخوردار شود تا موجب آزار قشر متوسط به پایین جامعه نشود. مردم درخواست دارند مسئولین اهتمام ورزند و قیمت‌های کالاهای اساسی مردم از بعضی از گرانی‌های بی‌رویه حفظ شود.

قدردانی از برگزارکنندگان جشن میلاد حضرت حجت (عج)

از عزیزانی که در برگزاری جشن و پذیرایی از نماز جمعه در این مواقع همراهی و همکاری می‌کنند تشکر و سپاسگزاری داریم و از مسئولانی که در طول این سال‌ها به نقاط مختلف شهر خدمت کردند باید تشکر کنیم و انتظار می‌رود اقداماتی که در زمینه‌هایی صورت گرفته است به اتمام برسد.

 

دعا

 

اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ

خدایا بر فرج امام زمان تعجیل بفرما ما را از منتظران راستین آن حضرت قرار بده همه ما را از سربازان راستین آن امام بزرگوار مقرر بفرما خدایا قلب نورانی امام عصر را از ما خوشنود بدار به برکت وجود نازنین او گرفتاری مسلمانان را مرتفع بفرما شرّ دشمنان را به خودشان بازگردان به اسلام و مسلمانان عزّت و عظمت روزافزون کرامت بفرما خدایا نسل جوان ما را از شیفتگان و عارفان به مقام ولی‌عصر (عج) قرار بده همگی ما را از عارفان به‌حق او مقرّر بفرما خدایا اعمال ما را به برکت او قبول بفرما گام‌های ما را به برکت او درراه خودت استوار بدار خدایا اموات و گذشتگان ما، اموات و گذشتگان این جمع، ذوی الحقوق ما، درگذشتگان این جمع و همه بزرگان دین و امام راحل و شهدای عزیز ما را با اولیاء خودت محشور بفرما ما را ادامه دهنده راه آنان مقرّر بفرما بر فرج امام زمان تعجیل بفرما همه خدمتگزاران به اسلام و کشور اسلامی، مقام معظم رهبری و تمامی زنده کنندگان و احیاگران یاد امام عصر را مؤید و منصور بدار بازهم از تو می‌خواهیم بر فرج مبارک او تعجیل بفرما

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکن لَّهُ کفُوًا أَحَدٌ[6]

 

 


. سوره مبارکه آل‌عمران، آیه 102.[1]

[2]بحارالانوار، ج 51، ص 156 و اکمال الدين، ج 2، ص 377.

[3]بحارالانوار، ج 52، ص 110

. سوره مبارکه قصص، آیه 5.[4]

. سوره مبارکه کوثر.[5]

. سوره مبارکه توحید.[6]