خطبه اول
فضیلت اعمال ماه رجب
اَللّـهُمَّ یا ذَا الْمِنَنِ السّابِغَةِ، وَالاْلاءِ الْوازِعَةِ، والرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ، وَالْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ، وَالنِّعَمِ الْجَسْیمَةِ، وَالْمَواهِبِ الْعَظیمَةِ، وَالاَْیادِی الْجَمیلَةِ، والْعَطایا الْجَزیلَةِ، یا مَنْ لا ینْعَتُ بِتَمْثیل، وَلا یمَثَّلُ بِنَظیر، وَلا یغْلَبُ بِظَهیر، یا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَأَلْهَمَ فَاَنْطَقَ، وَابْتَدَعَ فَشَرَعَ، وَعَلا فَارْتَفَعَ، وَقَدَّرَ فَاَحْسَنَ، وَصَوَّرَ فَاَتْقَنَ، وَاحْتَجَّ فَاَبْلَغَ، وَاَنْعَمَ فَاَسْبَغَ، وَاَعْطی فَاَجْزَلَ، وَمَنَحَ فَاَفْضَلَ، یا مَنْ سَما فِی الْعِزِّ فَفاتَ نَواظِرَ الاْبْصارِ، وَدَنا فِی الُّلطْفِ فَجازَ هَواجِسَ الاْفْکارِ، یا مَنْ تَوَحَّدَ باِلْمُلک فَلا نِدَّ لَهُ فی مَلَکوتِ سُلْطانِهِ، وَتفَرَّدَ بِالاْلاء وَالْکبرِیاءِ فَلا ضِدَّ لَهُ فی جَبَرُوتِ شَانِهِ، یا مَنْ حارَتْ فی کبْرِیاءِ هَیبَتِهِ دَقائِقُ لَطائِفِ الاَْوْهامِ، وَانْحَسَرَتْ دُونَ اِدْراک عَظَمَتِهِ خَطائِفُ اَبْصارِ الاَْنامِ، یا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیبَتِهِ، وَخَضَعَتِ الرِّقابُ لِعَظَمَتِهِ، وَوجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خیفَتِهِ، اَساَلُک بِهذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتی لا تَنْبَغی إِلاّ لَک، وَبِما وَأَیتَ بِهِ عَلی نَفْسِک لِداعیک مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وَبِما ضَمِنْتَ الاِجابَةَ فیهِ عَلی نَفْسِک لِلدّاعینَ، یا اَسْمَعَ السّامِعینَ، وَابْصَرَ النّاظِرینَ، وَاَسْرَعَ الْحاسِبینَ، یا ذَا الْقُوَّةِ الْمتینُ، صَلِّ عَلی مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیینَ، وَعَلی اَهْلِ بَیتِهِ، وَاقْسِمْ لی فی شَهْرِنا هذا خَیرَ ما قَسَمْتَ، وَاحْتِمْ لی فی قَضائِک خَیرَ ما حَتَمْتَ، وَاخْتِمْ لی بِالسَّعادَةِ فیمَنْ خَتَمْتَ، وَاحْینی ما اَحْییتَنی مَوْفُوراً، وَاَمِتْنی مَسْرُوراً وَمَغْفُوراً، وَتوَلَّ اَنْتَ نَجاتی مِنْ مُساءَلَةِ الْبَرْزَخِ، وَادْرَأْ عَنّی مُنْکراً وَنَکیراً، وَاَرِ عَینی مُبَشِّراً وَبَشیراً، وَاجْعَلْ لی اِلی رِضْوانِک وَجِنانِک مَصیراً، وَعَیشاً قَریراً، وَمُلْکاً کبیراً، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ کثیراً.[1]
در ماه رجب انسان باید بگوید: خدایا که منتهای بیپایان، نعمتهای بیکران داری و تمام عالم بر سیطره قدرت توست، من به سوی تو آمدهام. این ماه از بزرگترین ماههاست و آغاز دوره جدید معنوی و عرفانی را شروع میکنیم. اینها همه نمودهایی از همان نعم عظیمی است که در ابتدای این دعا آمده است. این سفره پهنشده است و در هر جا اینهمه معارف زیبا و دلنشینی که از خاندان پیامبر و مکتب اهلبیت برخاسته است، وجود ندارد. دریغ است که انسان از کنار اینهمه فضیلت و نعمتهای وسیع الهی بگذرد که از مهمترین آنها، دعاهای ماه رجب است. وقتیکه امام سجاد و امیرالمؤمنین و ائمه لب به سخن گشودند و اینهمه دعا و مناجات زیبا را به ما آموختند و به نعمتهای خداوند متوجه کردند، این بانگها از بزرگترین نعمتهای خداوند است.
آنهایی که از این نعمت بزرگ خداوند بیبهره هستند باید حسرت بخورند و معلونیّت را در آینده لمس خواهند کرد که نقد و عمرشان را در این مکتب مصرف نکردند. ای خدایی که چنان برتری داری در آسمان عظمت که از چشم ما بیرون هستی. آنقدر بزرگ و بیپایان هستی که چشمهای ما تو را بر نمییابد. یا مَنْ سَما فِی الْعِزِّ فَفاتَ نَواظِرَ الاْبْصارِ، وَدَنا فِی الُّلطْفِ فَجازَ هَواجِسَ الاْفْکارِ آنقدر به ما نزدیک هستی و آن قدر الطافت ما را در برگرفته است که از اسرار قلب و افکار ما عبور کردی. آنقدر بلند هستی که چشمان ما از دیدنت محروم است و آنقدر نزدیک هستی که با تمام وجود اندیشه و فکر ما خدا را لمس میکند. یا مَنْ تَوَحَّدَ باِلْمُلک فَلا نِدَّ لَهُ فی مَلَکوتِ سُلْطانِهِ وَتفَرَّدَ بِالاْلاء وَالْکبرِیاءِ فَلا ضِدَّ لَهُ فی جَبَرُوتِ شَانِهِ. خیلی حقایق بسیاری در همین دعای ماه رجب آمده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[2]
خطبه دوم
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا[3]ثمّ الصلاة والسلام علی سیدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا ابی القاسم محمد (ص) و علی آله الاطیبین الاطهرین لاسیّما بقیّة الله فی الأرضین و صل علی سیّدنا و مولانا و امامنا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) و صلّ علی صدّیقة الطاهرة فاطمة الزهرا (س) و علی الحسن والحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علی ائمّة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و بعلی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم المنتظر (عج)حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرّحمن و سلالة النبیّین و صفّوة المرسلین و عترة خیرة ربّ العالمین صلواتک علیهم اجمعین.
اعوذ بالله سمیع علیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ.[4]
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله.
فرازهایی از خطبه 103 نهجالبلاغه
و من خطبة له علیه السلام
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه واله وَ لَیسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یقْرَأُ کتَاباً وَ لَا یدَّعِی نُبُوَّةً وَ لَا وَحْیاً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ یسُوقُهُمْ إِلَی مَنْجَاتِهِمْ وَ یبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ یحْسِرُ الْحَسِیرُ وَ یقِفُ الْکسِیرُ فَیقِیمُ عَلَیهِ حَتَّی یلْحِقَهُ غَایتَهُ إِلَّا هَالِکاً لَا خَیرَ فِیهِ حَتَّی أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ ایمُ اللَّهِ لَقَدْ کنْتُ مِنْ سَاقَتِهَا حَتَّی تَوَلَّتْ بِحَذَافِیرِهَا وَ اسْتَوْسَقَتْ فِی قِیادِهَا مَا ضَعُفْتُ وَ لَا جَبُنْتُ وَ لَا خُنْتُ وَ لَا وَهَنْتُ وَ ایمُ اللَّهِ لَأَبْقُرَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّی أُخْرِجَ الْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ.
همانا خداوند سبحان، محمّد (ص) را برانگیخت، و از عرب کسی کتابی نخوانده بود، و دعوی پیامبری و وحی نکرده. به یاری کسانی که فرمان وی را میبردند، با آنان که راه نافرمانی او میسپردند پیکار کرد - تا به راه راستشان در آورد. آنان را به سوی رستگاری راند، و پیش از آنکه قیامت رسد از گمراهیشان رهاند: کوته فکری در شناخت خدا درمانده، و شکسته عزیمتی راه به حق نبرده. پیامبر او را برخیزاند و در راه کشاند، و بدان جا که بایدش راند - جز کسی که طریق هلاکت میپیمود، و در او خیری نبود - تا آنگاهکه به سرمنزل نجاتشان رساند، و درجایی که بایستشان نشاند. آسیای زندگیشان چرخید، و کارشان راست گردید. به خدا سوگند، من در دنباله آن سپاه بودم تا یکباره پشت کرد، و سر بهحکم اسلام درآورد. نه سست شدهام نه ترسانم، نه خیانت کردهام، نه ناتوانم. به خدا سوگند، درون باطل را چاک میزنم تا حق را از آن بیرون کنم.
انفجار کنار قبر امیرالمؤمنین
در انفجاری که در کنار قبر امیرالمؤمنین (ع) رخ داد، بیش از 100 نفر نمازگزاران نجف به شهادت رسیدند و در صدر آنها، شهید بزرگوار مرحوم آیتالله حکیم بود. این فاجعه بزرگی بود که در این فاجعه نکات مهمی وجود دارد که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
نکته اول: شخصیت آیتالله حکیم و خاندان ایشان
خاندان حکیم از خاندانهای بزرگی هستند که بر امّت اسلامی و شیعه حق زیادی دارند. دهها از علما و بزرگان این خانواده در زمان صدام و ایشان در این دوره به شهادت رسیدند. کمتر خاندانی داریم که اینهمه عالم و دانشمند و شهیدان سرفراز برای عظمت اسلام تقدیم کرده باشند. پدرشان از مراجع عظیمالشأن بودند و بیش از 20 نفر این خانواده برای اسلام و سربلندی تشیع در عراق به شهادت رسیدند.
پس از وقایعی که در عراق اتفاق افتاد، مرحوم آیتالله حکیم از ارکان حق مسلمانان در عراق بود. ایشان از زمان جوانی در معرض تهدید و قتل بود. بیش از 8 بار جوخههای ترور از سوی صدام به کشور ما فرستاده شدند تا ایشان را به شهادت برسانند. بارها ایشان تا پای مرگ رفتند، برادران و خویشاوندان زیادی را قربانی راه اسلام و عظمت ملت عراق کرد، این خیلی ستودنی است. وقتی مرحوم حکیم عازم عراق بود، احتمال قوی نسبت به شهادت خودشان داشتند.
مجاهدت مرحوم آیتالله حکیم
مرحوم حکیم در جلسهای فرمودند: اوضاع عراق بسیار پیچیده شده و توطئههای امروز در آنجا بسیار بد شده است و با تمام خطرها باید به عراق برگردم. در لحظه خداحافظی با مقام معظم رهبری، ایشان فرمودند: من با امر و فرمان و هماهنگی شما عازم عراق هستم، به آن وضعی میروم که جدم امام حسین (ع) به عراق رفت. ایشان در خوابدیده بودند که امام حسین خطاب به او میفرمایند: اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یرَاک قَتِیلًا[5]. فرزندم به سمت عراق برو و خداوند میخواهید تو را شهید ببیند. خدا میخواهد جسم پاک تو را در فضای سوزان کربلا بهصورت غریب و با شهادت ببیند.
علمای دین، روحانیت پاک برای خداوند باید دارای چنین روحیهای باشند. باید آماده جانفشانی و ایثار در راه حق باشند،و آیتالله حکیم الگوی این کار بوده است.
در عراق زمانی که میدیدند که چنین درایت و آگاهی دارد که محوری برای استقلال عراق و عظمت اسلام و تشیع باشد، برای غربیها سنگین بود. آیتالله حکیم ضمن آنکه به مصالح امّت اسلامی و به استقلال عزت عراق میاندیشید، به برگرداندن شیعیان در عراق، واقعاً مقیّد بود. انسانی آگاه و عالم و سیاستمدار که میتوانست محور بسیار مهمی برای عراق باشد. ایشان با تمام مشکلات و سختیها و شهادت اطرافیان، باز به سمت شهادت گام برداشت و این انسان بزرگ با نام محمدباقر در روز میلاد ایشان در کنار قبر امیرالمؤمنین، روز جمعه و با زبان روزه به شهادت رسیدند.
اما دشمنها باید بدانند که علمای راستین اسلام و مجاهدان پاکباخته شیعه برای فداکاری آماده هستند و این شهادتها نمیتواند آنها را به عقب برگرداند. حوزه نجف و علمای آنجا در چندین مقطع، استقلال و عظمت عراق را حفظ کردند و در یک مرحله مقابله علمای نجف، در برابر انگلیس آنها را شکست دادند و امروز نیز دشمنان میدانند که کانون جهاد، مبارزه، علم و آگاهی علمای راستین نجف، برای فداکاری در راه اسلام و تشیع هستند.
روحیه معنوی، الهی و آمادگی برای ایثار و شهادت در راه اسلام زنده باشد و تمام اینها در مرحوم حکیم زنده بود، ایشان به عهد الهی خود وفا کردند و راه ایشان همه مسلمانان را به جهاد و فداکاری تشویق میکند.
مراسم اعتکاف
اعتکاف حرکتی معنوی برای پالایش روح و روان انسان است. در منطق مادی ممکن است کسی بگوید چند روز از کار فاصله میگیریم ولی در منطق معنوی در ماه رجب، شعبان و رمضان، آدمی باید از همه گناهان پاک شود و روح او صفا و طهارت معنوی پیدا کند. حضور افراد در اعتکاف نشاندهنده شور و شوق و انگیزه الهی است.
دعا
نسئلک اللهم و ندعوک بسمک العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاکرم یا الله و... یاارحم الرحمین. اللهم ازرقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة و اکرمنا بالهدی والإستقامة و سدّد السنتنا بالصواب والحکمة اللهم أنصر الاسلام و أهله واخذل الکفر واهله.
خدایا به ما توفیق بهرهبرداری کامل از ماه مبارک رجب، شعبان و رمضان کرامت بفرما. خدایا ما را در این ماهها از بندگان شایسته و خالص و موفق قرار بده. گناهان ما را ببخش و بیامرز. اموات و گذشتگان ما را غریق به رحمت خودت قرار بده و.....
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُوًا أَحَدٌ[6]