خطبه نماز جمعه میبد تاریخ 1382/04/06 (ش.ث:4275)
- میبد
- سال 1382
- بازدید: 561
خطبه اول:
اعوذ بالله من السمیع العلیم، من الشیطان الرجیم،بسم الله الرحمن الرحیم.الحمدالله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله ثم صلاةو سلام علی سیدنا و نبینا ابالقاسم محمد (ص) و علی آله الاطبیب الاطهرین سیما بقیةالله فی الارضین اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم . یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ.[1] عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوالله و ملازمة امره و مجانبة نهیه و تجهزوا عبادالله فقد نودی فیکم بالرحیل و تزودوا فان خیر زاد التقوا
همهی شما برادران و خواهران بزرگوار و خودم را به تقوا، پارسایی، پرهیزکاری، دوری از گناهان و هواهای نفسانی سفارش و دعوت میکنم. امیدواریم خداوند همهی ما را بر بندگی خالصانه موفق و مؤید بدارد.
بحث پیرامون اخلاق و حسن خلق
در خصوص حسن خلق و اخلاق نیکو در جامعه، میان اعضای جامعه در چندین خطبه بحث کردیم. اصل ارزش حسن خلق و هم حسن خلق در محیط و فضای خانه را بررسی کردیم. بحث امروز ادامهی بحث حسن خلق مسئولین با مردم است.
روابط متقابل مسئولین وحکام
رابطهای که مسئولان با مردم دارند، از روابطی است که اسلام در این زمینه مطالب و اصول فراوانی دارد. یکی از قواعد مهم در ارتباط مسئولان و متصدیان امور اجتماعی و سیاسی با مردم، حسن خلق است. البته رابطهی حکومت و مردم، یک رابطه متقابل است. از دید اسلام میان حکومتگران،حاکمان و مردم وظایف و حقوق متقابل وجود دارد. حکومت بر مردم دارای حقوقی است و هم جامعه بر حاکمان حقوقی دارند. این حقوق متقابل که خانواده هم اسلام به ان تأکید میکند. در جامعهی بزرگ اسلام بر حقوق و وظایف متقابل تأکید دارد. حکومت و مردم نمیتوانند خودشان را از هم جدا بدانند.
چیزی که مردم و حکومت را به هم پیوند میدهد؛ حقوق ووظایف متقابل است. یک سلسله حقوق و وظایف برای حکومت و مسئولان در اسلام تعیین شده است؛ در مقابل آن یک حقوق ووظایفی برای جامعه مقرر شده است. این ارتباط در اسلام به عنوان حقوق متقابل و طرفینی بر آن تأکید شده است.
حسن خلق مسئولین با مردم
یکی از وظایف مهمی که حاکمان در قبال جامعه دارند، حسن خلق و رعایت احترام در برابر مردم است؛ مگر در جایی که نیاز به قدرت وجود دارد. هر حاکم و متصدی امری، مبنای کار و ارتباطش را با مردم بر اساس اخلاق نیکو و رفتار سنجیده باید قرار دهد.
البته حقوق و وظایف حاکمان، مسئولین و کارمندان فراوان است؛همانطور که وظایف جامعه نیز متعدد است.
حسن خلق از دیدگاه روایات
اما یکی از محورهایی که با این بحث ارتباط دارد، حسن خلق و اخلاق نیکو است. اسلام به طور کلی بر اخلاق خوب و حسن خلق تأکید میکند. امام صادق (ع) میفرمایند: « تولین لهم جانبک و تطیبک کلامک و طلقاک طلقاک اخاک به بشر حسن[2]» اخلاق خوب این است که با تواضع با دیگران برخورد کند، سخن انسان، سنجیده و مؤدبانه باشد؛ با اخم با دیگران برخورد نکنیم.
علاوه بر این قاعده عمومی که در تمام روابط اجتماعی، انسانها اصل را بر اخلاق خوب با همین سه ملاک روایت امام صادق(ع) باید قرار بدهند؛ اما در مواردی بر اخلاق خوب تأکید بیشتری شده است. از جمله در محیط خانه، که در چند خطبه به استناد روایات مورد بحث قرار گرفت.
حسن خلق با مردم وظیفه حکومت
در فضای خانه، علاوه بر قاعدهی کلی اخلاق خوب، حسن خلق یک ارزش ممتازی است. زیرا آثار زیادی دارد. یکی از موارد، ارتباط کارمند، مسئول، حاکم و متصدیان حکومت جامعه با مردم است. در اینجا اسلام، ضمن اینکه به حسن خلق تأکید میکند؛ در رابطهی اعضای حکومت با مردم، سفارش بیشتری شده است. در اینجا یک وظیفه و حق جامعه است.
رعایت اخلاق نیکو، فضایل خاصی دارد، اما در خصوص حکومت و مردم تأکید زیادی شده است. حاکمان ومسئولان و متصدیان امور را مأمور و موظف کرده است که با کمال بردباری، صبوری ناملایمات را تحمل کنند و مبنای عملشان را بر اخلاق نیکو در ارتباط با دیگران قرار بدهند.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند:اگر برای شما امکان ندارد که حوائج مردم را برآورده کنید؛ حداقل با اخلاق خوب جواب مردم را بدهید.
شما نمیتوانید همهی نیازها و تقاضاهای جامعه را برآورده کنید؛ اما تلاش بکنید چهرهی خوب، اخلاق مناسب و رفتار متواضعانه در برابر او داشته باشید.
این قاعده اگر در روابط اجتماعی، ادارات و حکومت ومسئولان ما با مردم مورد توجه قرار گیرد، بسیاری از مشکلات کاهش پیدا میکند. اگر بتوانیم مشکلی را حل کنیم؛ اگر نمیتوانیم بنا بر پاسخ درست دادن، اخلاق نیکو داشته باشیم. این رفتار گرههای کور زیادی را باز میکند.
نامهی 19 نهج البلاغه
در این باره حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه که روابط حاکم با جامعه را مورد بحث قرار دادهاند، نکاتی را عرض میکنند. در نامه 19 بخش دوم نهج البلاغه (قسمتی از نامههای نهج البلاغه،نامههای حکومتی است که برای حکام و مسئولان میفرستادند) که به یکی از عمال نوشتهاند،میفرمایند:أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ دَهَاقِينَ أهْلِ بَلَدِکَ شَکَوْا مِنْکَ غِلْظَةً وَقَسْوَةً، وَاحْتِقَاراً وَجَفْوَةً، وَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلاً لِأَنْ يُدْنَوْا لِشِرْکِهِمْ، وَلاَ أَنْ يُقْصَواْ وَيُجْفَوْا لِعَهْدِهِمْ، فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْبَاباً مِنَ اللِّينِ تَشُوبُهُ بِطَرَفٍ مِنَ الشِّدَّةِ، وَدَاوِلْ لَهُمْ بَيْنَ الْقَسْوَةِ وَالرَّأْفَةِ، وَامْزُجْ لَهُمْ بَيْنَ التَّقْرِيبِ وَالْإِدْنَاءِ، وَالْإِبْعَادِ وَالْإِقْصَاءِ، إِنْ شَاءَ اللهُ.[3]
ترجمه
هشدار از بدرفتاري با مردم پس از نام خدا و درود. همانا دهقانان مرکز فرمانداريت، از خشونت و قساوت و تحقير کردن مردم و سنگدلي تو شکايت کردند، من درباره آنها انديشيدم، نه آنان را شايسته نزديک شدن يافتم، زيرا که مشرکند. و نه سزاوار قساوت و سنگدلي و بدرفتاري هستند زيرا که با ما همپيمانند، پس در رفتار با آنان، نرمي و درشتي را به هم آميز. رفتاري توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانهروي را در نزديک کردن يا دور نمودن، رعايت کن
توضیح روایت
گروهی از صاحبان ملک غیر مسلمان در محدوده حاکمیتی این حاکم بودند، این صاحبان نامهای نوشتند برای امیرالمؤمنین و از تندی و کج خلقی یکی از عمال ایشان گلایه و شکایت کردند. امیرالمؤمنین این شکایت افراد غیر مسلمان را که میبیند این نامه را برای او مینویسد: نامهای به دست من رسیده است، گروهی از صاحبان ملک در منطقهی حکومت تو که مسلمان هم نیستند از تو شکایت کردند. من قضیه را بررسی کردم، من میدانم که آنها مشرکند و نباید تو با آنها طرح دوستی بریزی،باید مرز اسلام وکفر معلوم بماند. اما به دلیل اینکه اینها در تحت حکومت اسلامی هستند، زیر سایهی حکومت تو و من زندگی میکنند؛شایسته نیست که آنها را مورد جفا و تندی قرار بدهی. بعد میفرمایند:تو به عنوان حاکم باید لباس نرمی در مقابل اینان بپوشید.باید با اخلاق خوب، با فروتنی و با صفات حمدیهی اخلاقی با آنها مواجه بشوی. البته حکومت نیاز به قدرت دارد، اقتدار حکومت را حفظ کن، اما درعین حال در برخورد با آن مردمان، با اخلاق نیکو و حسن خلق رفتار کن.
در نامه 26 و 27 نهج البلاغه باز نکاتی را به حکام میفرمایند.
نامه 26 نهج البلاغه
در نامهی 26 به یکی از کارگزاران مینویسند:من تو را به تقوای خدا در تمام اعمال سفارش میکنم؛ و تو را امر میکنم که با مردم تندی و شدت برخورد نکن!
أَمَرَهُ بِتَقْوَي اللهِ فِي سَرَائِرِ أُمُورِهِ وَخَفِيَّاتِ عَمَلِهِ، حَيْثُ لاَ شَهِيدَ غَيْرُهُ، وَلاَ وَکِيلَ دُونَهُ. وَ أَمَرَهُ أَلاَّ يَعْمَلَ بَشَيْءٍ مِنْ طَاعَةِ اللهِ فِيما ظَهَرَ فَيُخَالِفَ إِلَي غَيْرِهِ فِيَما أَسَرَّ، وَمَنْ لَمْ يَخْتَلِفْ سِرُّهُ عَلاَنِيَتُهُ، وَفِعْلُهُ وَمَقَالَتُهُ، فَقَدْ أَدّي الْأَمَانَةَ، وَأَخْلَصَ الْعِبَادَةَ. وَأَمَرَهُ أَلاَّ يَجْبَهَهُمْ، وَلاَ يَعْضَهَهُمْ، وَلاَ يَرْغَبَ عَنْهُمْ تَفَضُّلاً بِالْإِمَارَةِ عَلَيْهِمْ، فَإِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ، وَ الْأَعْوَانُ عَلَي اسْتِخْرَاجِ الْحُقُوقِ. وَإِنَّ لَکَ فِي هذِهِ الصَّدَقَةِ نَصِيباً مَفْرُوضاً، وَحَقّاً مَعْلُوماً، وَشُرَکَاءَ أَهْلَ مَسْکَنَة، وَضَعَفَاءَ ذَوِي فَاقَةٍ، إِنَّا مُوَفُّوکَ حَقَّکَ، فَوَفِّهِمْ, حُقُوقَهُمْ، وَإِلاَّ تَفْعَلْ فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَبُؤْسي لِمَنْ -خَصْمُهُ عِنْدَ اللهِ - الْفُقَرَاءُ وَالْمَسَاکِينُ وَالسَّائِلُونَ وَالْمَدْفُوعُونَ وَالْغَارِمُونَ وَابْنُ السَّبِيلِ! وَمَنِ اسْتَهَ انَ بِالْأَمَانَةِ، وَرَتَعَ فِي الْخِيَانَةِ، وَلَمْ يُنَزِّهَ نَفْسَهُ وَدِينَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الْذُّلَّ وَالْخِزْيَ فِي الدُّنْيَا، وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَأَخْزَي. وَإِنَّ أَعْظَمَ الْخِيَانَةِ خِيَانَةُ الْأُمَّةِ، وَأَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ، وَالسَّلاَم.
نامهی 27 نهج البلاغه:
نامه به ابی بکر نوشتهاند. قبل از مالک اشتر، محمد ابی بکر حاکم مصر بود.
فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ، وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، حَتَّي لاَ يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِکَ لَهُمْ، وَلاَ يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ عَلَيْهِمْ. فَإنَّ اللهَ تَعَالَي يُسَائِلُکُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِيرَةِ مِنْ أَعْمَالِکُمْ وَالْکَبِيرَةِ، وَالظَّاهِرَةِ وَالْمَسْتُورَةِ، فَإِنْ يُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ، وَإِنْ يَعْفُ فَهُوَ أَکْرَمُ. وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللهِ، أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَآجِلِ الْآخِرَةِ، فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ، وَلَمْ يُشَارِکُو أَهْلُ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ; سَکَنُوا الدُّنْيَا بَأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ، وَأَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْيَا بِمَا حَظِيَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ، وَأَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ، ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَتْجَرِ الرَّابِحِ، أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ، وَت َيَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِيرَانُ اللهِ غَداً فِي آخِرَتِهِمْ، لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ، وَلاَ يَنْقُصُ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنْ لَذَّة. فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ الْمَوْتَ وَقُرْبَهُ، وَأَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ، فَإِنَّهُ يَأْتِي بِأَمْرٍ عَظِيم، وَخَطْبٍ جَلِيلٍ، بِخَيْرٍ لاَ يَکُونُ مَعَهُ شَرٌّ أَبَداً، أَوْ شَرٍّ لاَ يَکُونُ مَعَهُ خَيْرٌ أَبَداً، فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَي الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا! وَمَنْ أَقْرَبُ إِلي النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا! وَأَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ، إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخْذَکُمْ، وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَککُمْ، وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ، وَالدُّنْيَا تُطْوَي مِنْ خَلْفِکُمْ. فَاحْذَرُوا نَاراً قَعْرُهَا بَعِيدٌ، وَحَرُّهَا شَدِيدٌ، وَعَذَابُهَا جَدِيدٌ، دَارٌ لَيْسَ فِيها رَحْمَةٌ، وَلاَ تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَةٌ، وَلاَ تُفَرَّجُ فِيهَا کُرْبَهٌ. وَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ يَشْتَدَّ خَوْفُکُمْ مِنَ اللهِ، وَأَنْ يَحْسُنَ ظَنُّکُمْ بِهِ، فَاجْمَعُوا بيْنَهُمَا، فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا يَکُونُ حُسْنُ ظَ نِّهِ بِرَبِّهِ عَلَي قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ، وَإِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً لله. وَاعْلَمْ ـ يَا مُحَمَّدُ بْنَ أَبِي بَکْرٍ ـ أَنِّي قَدْ وَلَّيْتُکَ أَعْظَمَ أَجْنَادِي فِي نَفْسِي أَهْلَ مِصْرَ، فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَي نَفْسِکَ، وَأَنْ تُنَافِحَ عَنْ دِينِکَ، وَلَوْ لَمْ يَکُنْ لَکَ إِلاَّ سَاعَةٌ مِنَ الدَّهْرِ، وَلاَ تُسْخِطِ اللهَ بِرِضَي أَحَد مِنْ خَلْقِهِ، فَإِنَّ فِي اللهِ خَلَفاً مِنْ غَيْرِهِ، وَلَيْسَ مِنَ اللهِ خَلَفٌ فِي غَيْرِهِ. صَلِّ الصَّلاَةَ لِوَقْتِهَا الْمُوَقَّتِ لَهَا، وَلاَ تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغ، وَلاَ تُؤْخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِإِشْتِغَالٍ، وَاعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاَتِکَ. ومنه: فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ، إِمَامُ الْهُدَي وَإِمَامُ الرَّدَي، وَوَلِيُّ النَّبِيِّ وَعَدُوُّ النَّبِيِّ، وَلَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: (إِنِّي لاَ أَخَافُ عَلَي أُمَّتِي مُؤْمِناً وَلاَ مُشْرِکاً، أَمَّا الْمُؤمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللهُ بِإِيمَانِهِ، وَأَمَّا الْمُشْرِکُ فَيَقْمَعُهُ اللهُ بِشِرْکِهِ. لکِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ کُلَّ مَنَافِقِ الْجَنَانِ، عَالِمِ اللِّسَانِ، يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ،وَيَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ).
در این نامه، چند نکتهی اخلاقی مهم مورد تأکید امام علی (ع) است، به محمد بن ابی بکر دستور میدهد که با تواضع با مردمان مصر برخورد کن! در شیوهی حکومت و برخورد با مردم، رفتار فروتنانه را پیش بگیر. چهرهات گشاده باشد. با اخم و ترشرویی با مردم رفتار نکن. فروتنی،تواضع، چهرهی گشاده ، اصولی است که در برخورد با مردم باید رفتار کنی. نگاه تو به مردم باید نگاه عادلانه ومساوی باشد.
نگاه عادلانه کار مشکلی است، بین فقیر و غنی تفاوت نگذارد. این از مشکلترین کارهایی است که در حکومت، مسئولیت با آن مواجه میشویم.
عدالت محور اصلی حکومت
حضرت علی (ع) میفرماید: طوری با عدالت رفتار کن، که بزرگان جامعه طمعی در قدرت تو نبندند؛ یعنی به نفع آنها ظلمی را انجام دهی، همچنین ضعیفان از عدل تو مأیوس نباشند. باید آنقدر متواضع و فروتن و عادل باشی که نه بزرگان جامعه طمع در ظلم تو به نفع خودشان دل بندند و محرومان نیز از نگاه عدالت تو مأیوس بشوند. یک کارمند جزء تا بزرگترین مقامات هر حکومتی شامل این قاعده هستند.
حضرت علی (ع) در احکام اسلام کاملاً می ایستاد. ایشان مبنای رفتار حکومتیش بر تواضع، عدالت، فروتنی، اخلاق حسنه بود. تمام اجزای حکومت نیز باید بر این اصول استوار باشند.
یک کارمند باید برای فرد فقیر همان اعتباری را قائل باشد که برای انسان غنی قائل است. این کار دشوار است،باید بکوشیم که اینطور بشویم.
کلمات نورانی حضرت علی (ع) محور عمل مسئولین
وظیفه تمام مسئولین است که نکات صحبتهای حضرت علی (ع)را آویزه گوش کنند. اسلام دارای یک نظام سنجیده اخلاقی در روابط حاکمان و مردم است. یکی از قواعد مهم در ارتباط حکومت و مردم حسن خلق و اخلاق نیکو است. جامعه نیز بایستی اینطور باشد. بنای مسئولین باید اخلاق خوب، چهرهی گشاده و تواضع و فروتنی باشد.
مسئولین باید طوری رفتار کنند، که افراد صاحب نفوذ به خاطر داراییهایشان امید ظلم از طرف ایشان را نداشته باشند.به گونهای باید عمل شود که ضعیفان از عدل ایشان مأیوس نباشند.
این وظایف الهی، از دعا، نیایش شبانه کمتر نیست. اخلاق حکومت اسلامی، برخورد مناسب با ارباب رجوع باید بر این قواعد مبتنی باشد. البته در هر جایی تطبیق این قواعد مشکلاتی دارد. گاهی انسان ممکن است خطا کند؛ اما اینکه مبنای هر فرد در تعامل با جامعه، ارتباط با ارباب رجوع بنا را بر نکات مذکور باید بگذارد. این نکته نباید مورد غفلت قرار بگیرد.
در نامههای کثیری از امیر المؤمنین این نکات باز نیز مشاهده میشود. مورد دیگری را نیز عرض میکنم
نامه 46 نهج البلاغه
در این نامه، کلمات زیبایی در موردحسن خلق و فروتنی در تعامل با مردم مورد تأکید قرار گرفته است.
این نامه را حضرت به یکی از کارگزاران نوشتهاند. ایشان میفرمایند:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَي إِقَامَةِ الدِّينِ، وَأَقْمَعُ بِهِ نَحْوَةَ الْأَثِيمِ، وَأَسُدُّ بِهِ لَهَاةَ الثَّغْرِ الْمَخُوفِ. فَاسْتَعِنْ بِاللهِ عَلَي مَا أَهَمَّکَ، وَاخْلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّينِ، وَارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ، وَاعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لاَ تُغْنِي عَنْکَ إِلاَّ الشِّدَّةُ، وَاخْفِضْ لِلرَّعِيَّةِ جَنَاحَکَ، وَابْسِطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ، وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، وَالْإِشَارَةِ وَالتَّحِيَّةِ، حَتَّي لاَ يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِکَ، وَلاَ يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ، وَالسَّلاَمُ.
ترجمه
مسووليت فرمانداري و اخلاق اجتماعي پس از ياد خدا و درود! همانا از تو کساني هستي که در ياري دين از آنها کمک ميگيرم، و سرکشي و غرور گناهکاران را درهم ميکوبم، و مرزهاي کشور اسلامي را که در تهديد دشمن قرار دارند حفظ ميکنم، پس در مشکلات از خدا ياري جوي، و درشتخويي را با اندک نرمي بياميز، در آنجا که مدارا کردن بهتر است مدارا کن، و در جايي که جز با درشتي کار انجام نگيرد، درشتي کن، پر و بالت را برابر رعيت بگستران، با مردم گشادهروي و فروتن باش، و در نگاه و اشاره چشم، در سلام کردن و اشاره نمودن با همگان يکسان باش، تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند، و ناتوانان از عدالت تو مايوس نگردند. با درود
توضیح
حضرت (ع) میفرمایند:من به تو اعتماد کردم، تو را وسیله ای قرار دارم برای اقامه دین خدا و قلع وقمع دشمنان خدا؛ اولاً تو بر خدا اعتماد کن، در امور به خدا توکل و تکیه کن. قدرت را همراه با نرمی و مدارا داشته باش. حکومت نیاز به اقتدار دارد، در جایی که لازم باشد باید اقتدار خودت را نشان دهی، اما اصل را باید بر این بگذاری که قدرت را همراه با نرمی و مدارا نشان بدهی. تا جایی که امکان دارد بنای بر مدارا در تعامل با مردم قرار بده. جایی هم که ضرورت پیدا کرد، در آنجا به قدرت و صلابت رفتار کن. اما تا آنجا که امکان دارد، بنا را بر مدارا و برخورد زیبا قرار بده. همان دستوراتی که در نامههای دیگر به کارگزاران خودشان فرمودند را مورد تأکید قرار میدهند. میفرمایند:تو به عنوان مأمور حکومت علی (ع) وظیفه داری که تواضع نشان دهی. در نگاه و برخورد خودت با عموم طبقات جامعه بر اساس مدارا و مساوات،عدالت رفتار کن. چنان باید عدلانه و مساوات با مردم مواجه شوی که کسی طمع در مرزشکنی و قانون شکنیت نبندد، مظلومی نیز از عدل و مساوات تو محروم و ناامید نشود.
این نمونههایی بودکه از نهج البلاغه امیرالمؤمنین(ع) عرض کردم.
نتیجه خطبه
حسن خلق، رفتار نیکو، برخورد مناسب یک قاعدهی عمومی در روابط اجتماعی است، اما در پارهای از محیطها و ارتباطات اجتماعی این اصل و قاعده بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است. یکی از آنها ارتباطات خانوادگی است،در دورن خانه، اخلاق، مدارا، تعامل نیکو بیش از موارد دیگر مورد تأکید قرار گرفته است. دیگری در روابط حکومت و کارکنان و کارگزاران حکومت بامردم است. در اینجا نیز به دلیل ابعاد پیچیدهی روابط اجتماعی و سیاسی، همچنین آثار گستردهای که حسن و سوء خلق در هدایت و ترقی جامعه میتواند تأثیر داشته باشد؛ مورد تأکید قرار گرفته است. در خانواده و جامعه به دلیل آثار زیادی که دارند تأکید بیشتری شده است. باید هر کدام در جایگاه خودمان، تناسب به مسئولیت خودمان، چه در خانه، جامعه باید به این اصل اخلاقی اهتمام بورزیم. از خداوند بخواهیم که ما را در به کار بستن دستورات الهی، پیاده سازی اخلاق حسنه اسلامی توفیق بیشتر عنایت بفرماید.
بسم الله الرحمن الرحیم* وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾[4]
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم، نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه، و نستغفره و نستهدی و نعوذ بهی من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نصلم علی سیدنا و نبینا اباالقاسم مصطفی محمد (ص) و علی خلیفته و وصیته مولانا و امامنا امیر المؤمنین علی بن ابیطالب و علی صدیقة الطاهره فاطمه الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة ، اللهم صل و سلم و ضد و بارک علی ائمة المسلمین علی بن الحسین، و محمد بن علی و جعفر بن محمد، و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج) شجرة النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائکة و معدن العلم اهل البیت الوحی، السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا عمة ولی الله، السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر و رحمة الله و برکاته. اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ.[5] عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوالله و ملازمة امره و مجانبة نهیه و تجهزوا عبادالله فقد نودی فیکم بالرحیل و تزودوا فان خیر زاد التقوا
همه شما برادارن و خواهران گرامی را به یاد مرگ، برزخ و قیامت، حالت احتزار و اصلاح نفس،دوری از گناهان،آلودگیهای روحی واخلاقی سفارش و دعوت میکنم. امیدواریم که خداوند همهی ما را از بندگان وارسته و موفق خودش قراربدهد.
مناسبتهای هفته
هفت تیر:شهادت دکتر بهشتی
هفتم تیرماه یادآورشهادت عالم بزرگ و اندیشمند مجاهد، مرحوم آیت الله شهید دکتر بهشتی و یاران ایشان است که در یک توطئه با تحریک قدرتهای خارجی، به شهادت رسیدندایشان و یارانشان از ارکان انقلاب، یاران امام بودند، ایشان با اندیشه و فکر خود، انقلاب را از خطرها رهاند. راههای رشد و ارتقا را به ایران نشان میداد. ایشان نیازهای امروز دنیا را میشناخت، فکر اصیل اسلامی داشت. ایشان دارای جامعیتی بودند که ملت ایران بسیار به ایشان نیاز داشتند. سالها تلاش کردند که این چهرهی خادم را ترور کنند، در نهایت در یک توطئه خونآلود و بی رحمانه ایشان را ترور کردند و به شهادت رساندند. یاد و خاطره شهید بهشتی، یاران ایشان، برای ما همیشه زنده است. این حادثه تاریخی منشأ عبرت و توجه جامعه امروز ما است. سلام و درود و تحیات خودمان را به ارواح تمام شهدا، شهیدان هفتم تیر، یاران باوفای انقلاب اسلامی تقدیم میکنیم، امیدواریم خداوند ما را در ادامه دادن راه آنان توفیق بیشتری بدهد.
شهید محراب،آیت الله صدوقی
ایشان یکی از ارکان وستونهای انقلاب در کشور و استان یزد بودند. ایشان نیز شهید موج تروری شدند که در کشور علیه پیروان امام و ارکان انقلاب ایجاد شد.
روز صنعت و معدن
رشد و توسعه کشور یکی از وجههای مهم آن رشد صنعت و معدن است. با توجه به ذخایر ارزشمندی که از لحاظ معدن در کشور داریم؛ مسئله صنایع و معادن امر مهمی است که باید در فرهنگ جامعه به آن توجه کرد. سرمایهگذاری، توسعه صنعت،بهرهبرداری از معادن، اموری هستند که در فرهنگ عموم جامعهی ما باید جا بگیرد. از انحصار افراد خاص باید بیرون بیاید. همه به نسبت توان خودشان،در سرمایهگذاری و توسعهی صنعت، بهرهبرداری از معادن باید تلاش کنند.
متأسفانه کشور ما همچون کشورهای دیگر خاورمیانه، دارای ذخایر بیپایانی است، انواع معادنی که در دنیا، در قارههای مختلف به صورت پراکنده وجود دارند، در کشور ما در نقاط مختلف موجود است. کشور ما به لحاظ تنوع معادن، ذخایر، قابلیتها توسعهی صنعت از کشورهای کم نظیر است. این سرمایهی خدادادی با فکر و اندیشه و عزم باید به کار گرفته بشود. این جزء وظایف اصلی ماست.
تنوع معادن، نیروی انسانی مناسب، امکانات طبیعی، شرایط ذهنی و فکری جامعه ، موهبتهایی است که باید از آن استفاده کرد.
معادن در استان یزد
در استان یزد معادن زغال سنگ و معادن دیگری، شرایط نیروی انسانی و قدرت فکری و آمادگی ذهنی برای توسعه صنعت در استان یزد وجود دارد.
باید برای ایجاد اشتغال، رفاه، تأمین آینده کشور، به صنعت و معدن توجه بیشتری کنیم.
به چند نکته مهم اشاره میکنم.
توسعه فرهنگ کار
1.باید فرهنگ کار، تفکر، سرمایهگذاری، عمومی شود. این یک نیاز است. تمام جوانان و زنان ما، کسانی که میتوانند سرمایه، فکری بگذارند باید تلاش کنند. در خانهها،اجتماع باید فرهنگ کار،تولید،توسعه صنعت و معدن مورد توجه قرار گیرد.
سرمایهگذاری افراد غنی اگر به طرق قانونی باشد، موردتقدیر است. زیرا سطح رفاه جامعه را بالا میآورد. اما باید همهی جامعه تلاش کنند، ثروت افزایش پیدا کند و هم توزیع عادلانه پیدا کند.
جامعهای میتواند پیش برود که در محور اقتصاد توسعه پیدا کند. افزایش ثروت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت دو قاعدهای است که در نظام اقتصادی باید مورد تأکید و توجه باشد. همچنین به کارگرفتن فکر و اندیشه در توسعه صنعت و معدن، اصل مهم است.
ما خوشحال هستیم که در استان، افراد مفکری هستند که سرمایههایی را به سوی صنعت تشویق میکنند. در جامعه افرادی داریم که با فکر، کارخانه ایجاد کردند، صنایعی را در استان پیش بردند.
باید مسئولین طوری عمل نکنندکه عدهای در فرطهی فقر بیفتند و عدهای کاخهای مجلل داشته باشند. این فاصله طبقاتی برای جامعه مخرب است. افزایش ثروت کار مهمی است.
مشارکت و تعاون اصل مهم در صنعت
2. تعاون، سرمایهگذاریهای مجتمع، تجمیع سرمایههای کم برای کارهای بزرگ مهم است. صنایعی داریم که تعدادی مشارکت کردند و سرمایهگذاری کردند. این امر باعث افزایش ثروت میشود و توزیع را عادلانه می کند. اولاً سرمایهگذاری،ایجاد اشتغال باید تشویق بشود، ثانیاً باید تلاش شود که از طریق تسهیلات و فرهنگ سازیها، تعاونیها رشد پیدا کنند. افراد به صورت جمعیتهای بیشتری با هم سرمایهگذاری کنند.
زمانی که چندین جوان خوشفکر به جای بی کاری، افتادن در دام انحرافات؛ کنار هم بنشینند و فکرشان را با هم جمع کنند، میتوانند کارهای بزرگی را انجام دهند.
نمونههای زیادی موجود است که افراد متعهد با فکر خوب،کارهای بزرگی انجام دادند. ایشان حقوق الهی، وظایف اجتماعی را انجام میدهند. افراد سالم، متدین، و خوشفکر با همت بلند کارهای بزرگی را طراحی می کنند، صنایع بزرگی را به کار میاندازند. همانطور کسانی که سرمایههای خویش را جمع میکنند تا چرخهای صنعت را توسعه میدهند؛ باعث افزایش اشتغال، ثروت میشود. این کار ارزشمندی است که قابل قدردانی است.
میبد قطب صنعت استان یزد
3. طبق آخرین آمار، میبد، پروانههایی که در صنعت به بهرهبرداری رسیده است، قریب به 50 است. بعد از مرکز استان، حدود 20 درصد از صنایع استان در میبد مستقر است. این کار با همت خود مردم بوده است. افراد معمولی که با هم کار کردند و صنایعی را پایهگذاری کردند. 150 کارخانه و صنایعی که به بهرهبرداری رسیده است با بیش از 50 میلیارد تومان سرمایهگذاری. این ارقام در خورد توجه و تقدیر است. قریب به پنج هزار کارگر داریم. یعنی فرصتهای شغلی در شهر موجود است. بعد از مرکز استان، اولین شهر به لحاظ آمار صنعت، میبد است. در حدود 50 صنعت در حدود 20 درصد سرمایهگذاری داریم. اگر همتی بشود میتوان اینها را به نتیجه رساند و 3000 فرصت شغلی ایجاد کرد.
مسئولین به میبد توجه بیشتری کنند
در اینجا نکاتی را که قبلاً اشاره کردم، تکرار میکنم.
1.فرهنگ کار باید تقویت بشود. همه ما باید اهل کار باشیم. در خانه، مسجد، جامعه باید مورد تشویق قرار گیرد.
2.توزیع ثروت را عادلانه بکنیم.
3. افراد ثروتمند به کارهای خیر رو بیاورند.
4. مسئولین با توجه به همت مردم در سرمایهگذاری، از ایشان تقدیر بکنند. این که مردم با فکر ، ثروت ، تدبیر و مدیریت خودشان در یک منطقهای رتبهی دوم استان را دارند؛ باید مورد تقدیر قرار بگیرند.
اگر سرمایهگذاریهای کلان دولتی انجام میشود باید در این منطقه نیز مورد تأکید قرار گیرد. البته در صنعت فولاد سرمایهگذاریهایی داریم. اما با تناسب این حجم سرمایهگذاریهای مردم، ایجاد فرصتهای شغلی، توجه مسئولین کم است.
زمانی که مردمی به لحاظ مدرسهسازی، دانشگاهسازی، سرمایهگذاری در صنعت پیشقدم هستند و حرف اول را در استان میزنند؛این ها باید مورد تقدیر قرار بگیرند. بیش از 50 کارخانه موجود است که می توان با وام راه بیفتند. پیکان سرمایهگذاریها را به میبد نشانه بروید.
در احداث شهرک دوم صنعتی، بهرهبرداری فولاد، اعطای تسهیلات بیشتر، توجه مسئولین به مردم شهر، نکاتی است که مورد تأکید است. امیدواریم که مسئولان شهر و مردم،صاحبان سرمایه تلاش کنند که سطح سرمایهگذاری را بالا ببرند.
توجه به کارگران نکتهای است که نباید مورد غفلت قرار بگیرد. سرمایهگذاری و ایجاد فرصت شغلی ، نقشههای کلان دولت است. اما باید به کارگران که ستونهای صنعت، پایههای رشد کشور هستند توجه شود. نسبت به امور رفاهی آنها کاسته نشود.
[1]آل عمران، آیه 102
[2]یافت نشد
[3]نهج البلاغه، بخش نامهها، نامه 19
[4]سوره عصر، آیات 1 تا 3
[5]آل عمران، آیه 102