بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیمالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیةاللّه فی الارضین.
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ[2]» عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
افراط و تفریط
وقتی مصیبتی برای کسی اتفاق میافتد یا در زندگی مواجه به شکستی میشود. کسی در امتحان شکست میخورد. یا در برنامهای که ریخته، موفق نمیشود. همینطور، وقایع، حوادث، مصیبتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی، آدمها در مقابل اینها بعضیاوقات بیتفاوت و بیمسئولیت هستند، این مذموم و ناپسند است. از طرفی کسی آنقدر حساس باشد که عقل و برنامهریزی خودش را از دست بدهد.
انسان کامل و سالم، کسی است که در مقابل شکستها، مصیبتها، وقایع و اتفاقات ناگواری که برای فرد، خانواده، جامعه او، رخ میدهد بیتفاوت نیست. و درعینحال آنچنان احساساتی نیست که بدون عقل و محاسبه عمل کند.
درجات مختلف انسانی
1. بعضیها با یک شکست در امتحان، خود را میبازند و مبتلابه افسردگی و ناراحتیهای روحی میشوند.
2. برخی نیز شکست آنها را از پا درنمیآورد و آرامش روحی و روانی خود را حفظ میکنند.
انسان کامل و قاعده مهم زندگی
هرچقدر انسانها کاملتر و از ظرفیت روحی بالاتری برخوردار باشند، در مقابل شکستها، ناگواریها و حوادث و... آرامتر و مطمئنتر هستند و باعقل و تدبیر برخورد میکنند. این قاعده شامل جامعه نیز میشود، ممکن است جامعهای ناآرام و بیتحمل وقایع در برابر حوادث باشد و روحیه خود را از دست بدهد و در مقابل جامعهای، ضمن حساس بودن، اما آرامش روحی و روانی خود را در وقایع و حوادث حفظ میکند.
انسان باید تلاش کند ظرفیت تحمل، بردباری و شکستناپذیری خود را در برابر وقایع و حوادث بالا ببرد. ازنظر منطق دینی نیز اگر کسی اینطور پرورش بدهد از آرامش بیشتری در دنیا برخورد میشود.
انسانهایی در زندگی موفق هستند و پیشرفت در هر بعد زندگی دارند که آستانه تحمل و بردباری آنها بالا باشد. مردها وزنهایی باشند که مصیبت، ناملایمات، گرفتاریها و شکستهای زندگی آنها را منفعل نکند و آرامش روحی و روانی خود را حفظ کنند و با آن سرمایه آرامش و روانی، میتوانند بر اساس تدبیر، فکر و اندیشه برنامهریزی وزندگی خودشان را اداره کنند. تمام طبقات انسانی. مانند: تاجر، کارمند، کارگر و محصّل و... اینگونه هستند.
هرچقدر سطح عمومی جامعه از انسانهای بردبار و با آرامش در برابر وقایع برخوردارتر باشند، آن جامعه سالمتر و آرامتر است.
انسان کامل ازنظر اسلام
در آیهای از قرآن ذکرشده است: «أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[3] آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند.
اسلام این قاعده روانشناسی، انسانی و عقلایی را قبول دارد و بر آن تأکید میکند. انسانهایی را کاملتر میداند که بردبارتر باشند. در اسلام بر مفهوم صبر بسیار تأکید شده است و مقام صابرین از مقامهای بلند معنوی و عرفانی است. بخشی از صبر به همین مطلب اشاره دارد، یعنی تحمل آدمی در سختیها و مصیبتها بالا باشد. و از اوصاف انسانهای کامل در منطق دینی و نگاه قرآنی، مقام صبر، تحمل در برابر ناملایمات است که گاهی در اطاعت خدا و ترک معصیت و گاهی در برابر وقایع و حوادثی که در زندگی برای انسان ایجاد میشود.
تأکید صبر در اسلام، قرآن و روایات
در اسلام، قرآن، روایات و احادیث واردشده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (س) بر صبر تأکید شده است و امری عقلی و کاملاً قابلفهم میباشد.
مقام صبر برای کسی که در برابر وقایع و حوادث زندگی صبور باشد در دنیای مادی از آن برخوردار میشود. انسانی که از آرامش روحی و روانی برخوردار است و دستخوش بیصبری و نابردباری نمیشود این آدم مبتلابه انواع گرفتاریها و امراض روحی و روانی نخواهد شد.
در دین و توجه به خدا، توکل به خدا، مبدأ لایزال الهی یک انرژی و توانی وجود دارد که اگر آدمها زیر سایه این ذکر، توکل به خدا و رضای الهی و توجه به الطاف او قرار بگیرند، زیر این خیمه، خیلی راحتتر میتوانند مقام صبر پیدا کنند.
خداوند در قرآن میفرماید: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کتَاباً مُتَشَابِهًا مَثَانِی تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَی ذِکرِ اللَّهِ»[4] خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (در لطف و زیبایی و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتی مکرر دارد (با تکراری شوقانگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند میافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود.
درعینحال این ترس، هوشیاری و بیداری در برابر آیات خدا، این مانع نیست که آرامش داشته باشند، اینها قلبهای آرامی دارند. یعنی ضمن اینکه آدمی نسبت به آیات جهنم و بهشت حساس است و در برابر هوشیارهای قرآن بیتفاوت و غافل نیست درعینحال با همانها آرامش پیدا میکند. این آرامش با آن حساسیت قابلجمع است.
بنابراین این امر عقلایی که در روانشناسی بر آن تأکید شده که انسانها برای رستگاری، سعادت و موفقیت خودشان نیازمند به صبر، بردباری و آرامش روحی و روانی هستند، و کسانی که از این خصوصیات برخوردار باشند زندگی راحتتر و آرامتری دارند، حتی اگر امکانات کمتری داشته باشند. این سرمایه درونی است که میتواند کمبودهای دیگر را جبران کند و انسان را قادر بر جبران شکستها و توانا در پیشرفت و موفقیت در زندگی کند. این شعاعی است که در منطق دین بیشتر قابلدسترسی است، زیرا در دین انسانها به مبدأ عالم و به خالق هستی اتصال پیدا میکنند و کسی که بااتصال به آن مبدأ پیدا کرد، این اتصال نورانی، انسان را به اوج کمال، شکیبایی و آرامش روحی و روانی میرساند.
خلاصه مطلب
«أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» با یاد خدا، بااتصال به مبدأ الهی و زنده ساختن توجه الهی در درون قلب، آدمها آرامش و توان روحی بالا هستند. این طمأنینه و آرامش بزرگترین سرمایه زندگی است. انسانی که دارای آرامش روحی و روانی است، دچار افسردگی و اضطراب نمیشود و در برابر ناملایمات و شکستهای گوناگون به زمین نخواهد افتاد. انسان باید تلاش کند با بالا بردن ظرفیت شخصیت روحی و روانی خود، بخصوص در زمان نوجوانی و جوانی، این ارتباط باخدا را تقویت کند.
خطبه دوم
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم،نحمده علی ما کان و نستعینه من امرنا علی ما یکون و نؤمن به و نتوکل علیه و نستغفره و نستهدیه و نعوذ به من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا و نصلی و نسلم علی سیدنا و نبینا العبد المؤید و الرسول المسدد المصطفی الأمجد ابیالقاسم محمد (ص) و علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج)، حججک علی عبادک و أمنائک فی بلادک، ساسة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناء الرحمان و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة رب العالمین صلواتک علیهم اجمعین.
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ.»عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.[5]
فراز 64 نهج البلاغه
مولای امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ بَادِرُوا آجَالَکمْ بِاءَعْمَالِکمْ وَ ابْتَاعُوا مَا یَبْقَی لَکمْ بِمَا یَزُولُ عَنْکمْ وَ تَرَحَّلُوا فَقَدْ جُدَّ بِکمْ وَ اسْتَعِدُّوا لِلْمَوْتِ فَقَدْ اءَظَلَّکمْ وَ کونُوا قَوْما صِیحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا وَ عَلِمُوا اءَنَّ الدُّنْیَا لَیْسَتْ لَهُمْ بِدَارٍ فَاسْتَبْدَلُوا فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَخْلُقْکمْ عَبَثا وَ لَمْ یَتْرُککمْ سُدًی وَ مَا بَیْنَ اءَحَدِکمْ وَ بَیْنَ الْجَنَّةِ اءَوِ النَّارِ إِلاّ الْمَوْتُ اءَنْ یَنْزِلَ بِهِ وَ إِنَّ غَایَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِیرَةٌ بِقَصْرِ الْمُدَّةِ وَ إِنَّ غَائِبا یَحْدُوهُ الْجَدِیدَانِ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ لَحَرِی بِسُرْعَةِ الْاءَوْبَةِ، وَ إِنَّ قَادِما یَقْدُمُ بِالْفَوْزِ اءَوِ الشِّقْوَةِ لَمُسْتَحِقُّ لِاءَفْضَلِ الْعُدَّةِ فَتَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ اءَنْفُسَکمْ غَدا فَاتَّقَی عَبْدٌ رَبَّهُ نَصَحَ نَفْسَهُ وَ قَدَّمَ تَوْبَتَهُ وَ غَلَبَ شَهْوَتَهُ فَإِنَّ اءَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ وَ اءَمَلَهُ خَادِعٌ لَهُ وَ الشَّیْطَانُ مُوَکلٌ بِهِ یُزَیِّنُ لَهُ الْمَعْصِیَةَ لِیَرْکبَهَا وَ یُمَنِّیهِ التَّوْبَةَ لِیُسَوِّفَهَا إِذَا هَجَمَتْ مَنِیَّتُهُ عَلَیْهِ اءَغْفَلَ مَا یَکونُ عَنْهَا، فَیا لَها حَسْرَةً عَلَی ذِی غَفْلَةٍ اءَنْ یَکونَ عُمُرُهُ عَلَیْهِ حُجَّةً وَ اءَنْ تُؤَدِّیَهُ اءَیَّامُهُ إِلَی شقْوَةٍ نَسْاءَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اءَنْ یَجْعَلَنَا وَ إِیَّاکمْ مِمَّنْ لاَ تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لاَ تُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طَاعَةِ رَبِّهِ غَایَةٌ وَ لاَ تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لاَ کآبَةٌ.»
از خدای بترسید، ای بندگان خدای. و پیش از آنکه مرگتان فرارسد دست به اعمال صالح زنید و با نعمت ناپایدار دنیا، ثواب ابدی آخرت را به دست آورید. بار سفر بربندید، که این سفر را به اصرار از شما خواهند. مهیای مرگ باشید، که بر سرتان سایه افکنده است. از آن جماعت باشید، که چون بر آنان بانگ زنند بیدار میشوند و میدانند، که دنیا جای درنگ نیست. ازاینرو، دنیا را دادهاند و آخرت را بهعوض گرفتهاند.
خداوند سبحان شمارا بهعبث نیافریده و بههرحال خود رها نکرده است. میان شما و نعمت بهشت و آتش دوزخ فاصلهای جز مرگ نیست، مرگی که بیتردید آمدنی است. و چه کوتاه است مدت عمر تو، زیرا از گذشت لحظهای، میکاهد و از رفتن ساعتی، بنیادش درهم میریزد. غایبی که گذشت شب و روزبه اصرار فرامیخوانندش شتابان بازخواهد گشت.قاصدی که با بشارت رستگاری یا تهدید شوربختی از راه میرسد، سزاوار است، که با نیکوترین توشه پذیرایش شوی. (پس، از این جهان توشه آخرت بردارید تا خود را از عقوبت روز جزا در امان نگهدارید.) بندهای از پروردگار خود میترسد، که خود به اصلاح حال خویش پردازد و پیش از مرگ توبه کند و بر خواهشهای نفس خود پیروز گردد.زیرا اجل چهره فرو پوشیده و آرزوها فریبنده و شیطان مهیا و در کمین است تا گناهان را در چشم او بیاراید و به ارتکاب معاصی برانگیزاندش. شیطان آدمی را به توبه امیدوار سازد و او، بدین وسوسه، هر بار توبه را به تأخیر اندازد، تا ناگهان مرگ بر او هجوم آورد، درحالیکه، از خیال مرگ غافل است. ای حسرتا بر کسی که دستخوش غفلت گردد و روز قیامت زندگی دنیوی او بر ضد او گواهی دهد و زیستن در این جهان او را به شقاوت کشاند. از خداوند سبحان میخواهم، که ما و شمارا در زمره کسانی قرار دهد که نعمت دنیا سرمستشان نمیسازد و هیچ هدفی آنان را از فرمانبرداری پروردگارشان بازنمیدارد و مرگ سبب پشیمانی و اندوهشان نمیشود.
مسئله اوقات فراغت نوجوانان و جوانان
در زندگی بشر دو نوع برنامه وجود دارد:
1. اوقات رسمی: مانند: کلاس درس، کار و....
2. اوقات غیررسمی: اوقات فراغت، که برنامه معمولی تعریفشده قبلی به زندگی نیست.
این اوقات فراغت ازیکطرف در دنیای امروز فوقالعاده معنی دارد، به خاطر کثرت جمعیت وزندگی صنعتی و سایر عواملی که در جامعه امروز وجود دارد.
تأثیر اوقات رسمی و غیررسمی بر شخصیت افراد
این اوقات در شکلگیری، نوزاد و کودک، نوجوان و جوان، اثری بیشتری از اوقات رسمی دارد. اگر کودک، نوجوان بخشی از وقتش در کلاس میگذرد، در مقابلش بخشی هم به استراحت میپردازد که آنهم خیلی تأثیر در شخصیت او ندارد. اما یک ساعتهای زیادی در زندگی یک محصّل، کارگر، دانشجو و... وجود دارد که نه جزء برنامه رسمی و اوقات خواب و استراحت اوست که این ساعتها کم نیست و نقش آن، گاهی از بخش اوقات رسمی بهمراتب بیشتر است. اوقات رسمی تعریفشده در کلاس، کارخانه، وقتهایی است که به دلیل تحصیل درآمد و آموزش نقش اول را دارد، اما اوقات غیررسمی، ازنظر اخلاقی، شخصیتی و تربیتی بهمراتب مؤثرتر هستند.
اوقاتی که نوجوانان و کودکان، رفیق پیدا میکنند و در رفتوآمد به مدرسه با همسالان خود سپری میکنند. آنوقتها در شکلگیری شخصیت فرزند و نوجوان نقش بالاتری حتی از کلاس درس دارد. بنابراین ممکن است اوقات رسمی فرزندان برای مسائل آموزشی آنها، تأثیر درجه اول را داشته باشد، اما اوقات غیررسمی، فراغت ازلحاظ اخلاقی و تربیتی مؤثرتر است. سعادت و سلامت نسل آینده به این نکات وابسته است. بخش بسیار مهم مسئولیت فردی، خانوادگی و اجتماعی در قبال ساختن شخصیتهای خوب، روحهای پاک انسانهای سالم است. حتی پیشرفت علمی، اقتصادی و صنعتی و... درگرو تربیت شخصیتهای خوب و پرورش آدمهای سالم است. در این پرورش، اوقات فراغت نقش اساسی دارد.
برنامهریزی اوقات فراغت (اوقات غیررسمی)
کنترل و برنامهریزی اوقات فراغت کار بسیار دشواری است. وقتیکه فرد سر کلاس میآید، در کلاس برنامه مشخص است ولی همه زندگی نوجوان و کودک را نمیشود برنامهریزیهای دقیق انجام داد. طبعاً در اوقات فراغت نیاز به استراحت و آرامش دارد. ازاینجهت اوقات فراغت سرمایه بزرگی برای جامعه است. اگر خانواده و مسئولان به آن حساس نباشند، یک سرمایه عظیمی در تابستان از دست میرود و شاید در جهت منفی و معکوس بکار گرفته شود.
در اوقات فراغت، ارگانها و نهادهای زیادی هستند اعم از آموزشوپرورش، سازمان تبلیغات، ارشاد و... در سراسر کشور برای کودکان، نوجوانان و جوانان برنامه دارد که به نحوی اوقات فراغت را پر کنند. اما این برنامهها تمام اوقات فراغت را تکمیل نمیکند و برنامهریزی اوقات فراغت در این قالبها، کار بسیار ظریفی است. اگر در این اوقات به عواطف و احساسات بچهها توجه نشود و احساس راحتی و آسایش نداشته باشند، برنامهریزیها، فشارهای مضاعفی است که به آنها متحمل میگردد.
بهطورکلی برای نوجوانان و جوانان، توجه به آسایش روحی و روانی آنها، امری بااهمیت است. اگر این موارد را دستکم بگیریم و دائم با تحمیل و فشار با آن برخورد کنیم، قطعاً نتیجه معکوس خواهد داد.
مسئولیت خانواده در قبال اوقات فراغت فرزندان
مسئولیت خانواده این است که برای عواطف بچهها ارزش قائل باشد و برای شناختن چگونگی تربیت فرزندان، و ترغیب آنها به تحصیل، باظرافت و دقت آشنا به فنون باشند و درست عمل کنند.
اگر والدین، احساس نکنند که احساسات و فشارهایی که یک جوان با آن درگیر است، آنهم در سنین جوانی که، مقطع حسّاس و دشواری است. بیتفاوتی در برابر کنکور، تحصیل و مسائل اخلاقی، کار بدی است. ولی حساسیتی که با فشار و تحمیل باشد، ازنظر روحی و روانی، نتایج بدی خواهد داد. باید به نوجوانان و جوانان، به استعدادهای خوب و نسل آینده توجه کنیم، هم در برنامهها و اوقات فراغتشان، اما این توجه باید سنجیده و علمی باشد.
دعا
خدایا قلوب ما را به انوار معرفت خودت منوّر بفرما، خدایا لذّت عبادت، مناجات و ذکر خودت را به ما بچشان. ما را از بندگان شایسته خودت قرار بده، خدایا ما را لحظهای در دنیا و آخرت از قرآن و عترت رسول خدا جدا مفرما. ...
نسئلک اللهم و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الاکرم یا الله ... یا ارحم الراحمین. اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بعدالمعصیة و صدق النیّة و عرفان الحرمة؛ اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفر واهله.