خطبه اول:
اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله الذی هدنا لهذا و ما کنا للنهتدی لولا ان هدانا الله، ثم صلاة و سلام علی سیدنا و نبینا ابالقاسم محمد (ص) و علی آله المصطفین الاخیار فیما بقیة الله فی الارضین، اعوذ بالله سمیع العلیم، من الشیطان الرجیم،بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و تنضر نفس ماقدمت لقد، و تقوا الله ان الله خبیر بما تعملون. عباد الله اوصیکم نفسی بتقو الله و ملازمة امر و مجانبة نهی، وتجهزوا عباد الله فقد نوحی فیکم برحیل، و تزوجوا ان خیر زاد و تقوا. اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و اخر تابع له علی ذلک. اللهم العن العصابة التی جاهدت الحسین، و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله، اللهم العنهم جمیعاً.
مقدمه:
همه شما نمازگزاران را به تقوا و پارسایی و پرهیز از گناهان، آلودگیهای روحی و اخلاقی سفارش میکنم. امیدوارم خداوند، ما را از بندههای شایستهی خود قرار بدهد.
در ایام عزاداری سالار شهدا، حضرت اباعبدالله الحسین داریم. انتظار میرود که بحثها پیرامون ایشان و وقایع حوادث عاشور باشد. در این خطبه به مقدمهای از خطبههای حضرت سید الشهدا (ع) اشاره میکنم.
خط مشی در دوران حکومت معاویه
خط اصلی در طول دوران حکومت معاویه، به خدشهکشیدن چهرهی اهل بیت (ع) ، امیر المؤمنین و خاندان رسالت و پیامبر (ص) بود. معاویه حدود 40 سال حکومت کرده است؛و در شام حکومت کرد. و به نقلی در حدود 20 سال، حاکم بر تمام نقاط عالم اسلام بود. حضور معاویه در شام بیش از 4 دهه طول کشید. البته حدود نیمی از این دوره، معاویه به عنوان خلیفه مسلمانها بود. این دوره بخصوص در مقطع دوم که بعد از شهادت امیر المؤمنین (ع)، و جریانات صلح امام حسن (ع) بود، دورهای است که معاویه بر تمام سرزمین اسلام حکومت میکند و از اقتدار بینظیری برخوردار است. حکومت معاویه از نظر سال طولانی بود و هم از لحاظ شخصیتی، انسان باهوش، بسیار جسور، حتاک، و مقتدر بود. در طول این دوره مسائلی بود که معاویه تعقیب میکند؛ ظلمها، جنایتهایی را مرتکب شده است؛ اختناقهای عجیبی را بر جامعه وارد کرده است. که از این موارد نمونههای زیادی وجود دارد. اما محور حرکت معاویه در طول این سالها، مشبه کردن چهره حضرت علی (ع) و خاندان پیامبر (ص) بود. همچنین تغییر و تحریف در تاریخ وسنت رسول خدا (ص) بود. در این باب کتابها، احادیث زیادی وارد شده است. در تاریخ نمونههای زیادی میتوان یافت. کانون فعالیت معاویه این بود که امام علی (ع) و خاندان پیامبر (ص) را بدنام و با چهرهی غیر واقعی در جامعه نشان بدهد.
جاودانگی نورانیت ائمه (علیهم السلام)
بعضی از بزرگان فرمودهاند که از معجزات اهل بیت (علیهم السلام) این است که با این همه دشمنی (الخصوص در زمان معاویه)، باقی ماندند و چهرهی آنها به عنوان یک چهرهی نورانی در بین اکثر مسلمانها مورد قبول است. وقتی به تاریخ مراجعه بکنیم نمونههای عجیبی در این زمینه میبینیم. که به اختصار به چند مورد اشاره میکنیم.
مورد اول:
مرحوم علامه امینی (ره) در الغدیر ، این نمونهها و حرکتهای شیطانی معاویه و دستگاه وی را در مشبه کردن چهره اهل بیت را آورده است. تحریف چهره اهل بیت (علیهم السلام) در شام عجیب نبود. زیرا معاویه 40 سال در شام حضور داشت. در این سالها، تمام ترفندها را به کار بردند تا چهره این خاندان را مخدوش کنند. اما در مناطق دیگر (بجز شام) به اندازهی کافی کار انجام شده است. الخصوص در دو دههی آخر عمر معاویه که خلیفه مسلمین بود؛ طبعاً برنامههای تبلیغی و تهاجم فرهنگی که بر ضد خاندان اهل بیت در نقاط دیگر اجرا کردند.
تبلیغات معاویه در شام
در شام به قدری فشار تبلیغاتی بر ضد خاندان پیامبر سنگین و حجیم بود که براستی مردم باور کرده بودند. مثلاً باور کرده بودند که امیرالمؤمنین (ع) نماز نمیخواند.
همانطور که میدانیم زمانی که اسراء کربلا وارد شام شدند، بسیاری از مردم در شام، به اشتباه افتاده بودند؛ حقیقتاً تاریخ برایشان تحریف شده بود. حقایقی که در مورد امیرالمؤمنین در تاریخ وجود داشت (ازمناقب و فضایل) در آنجا به صورت دگرگون نشان داده شده بود.
دامنهی تبلیغات معاویه در کوفه، بصره، مدینه و ...
بعد از صلح امام حسن (ع) با معاویه، قدرت به دست معاویه افتاد. دامنهی تبلیغات مصموم خودشان را بر ضد خاندان پیامبر (ص) را به نقاط دیگر گسترش دادند. سختترین کار این بود که دامنهی تبلیغات و هجوم مسموم فرهنگی خودشان را به کوفه، بصره و مناطقی که شیعیان بیشتری وجود داشت، گسترش بدهند.
وقتی به تاریخ مراجعه میکنید که این افراد در چند جهت حرکت کردند و فشار را بر کوفه،بصره متمرکز کردند. همچنین مناطق مرکزی که مردم با این خاندان آشنا بودند. مثل مدینه، کوفه، بصره و ... .
اهداف معاویه:
معاویه به حکومت قانع نبود، او هدف بزرگتری را تعقیب میکرد و آن هدف تاریخی بود. یعنی معاویه به دنبال این بود که خاندان پیامبر (ص) را مخدوش کند. همچنین در آینده، از خاندان پیامبر (ص) امکان حضور در جامعه و رهبری نداشته باشند. بنابراین با سیاستمداری و توطئهچینی که داشت، چند هدف داشت:
1. در زمان خود، امیرالمؤمنین را شکست بدهد و حاکم جامعه بشود.
اما معاویه چیزی بیشتر از حکمرانی میخواست و وقایع عاشورا از همین قضیه منشأ میگیرد.
معاویه اولاً درصدد این بودکه اقتدار خودش را در برابر امیرالمؤمنین پیروز کند، بر جهان اسلام سیطره پیدا کند.
زمانی دو رقیب وجود دارد، یکی دوست دارد دیگری را شکست دهد، و به قدرت برسد. اما معاویه در آن عصر، به این درجه اکتفا نکرد. معاویه در صدد این بود که با هجوم فرهنگی و تبلیغاتی علاوه بر این که در زمان خود، حضرت علی (ع) را کنار میزند، خاندان پیامبر (ص) را منکوب کند، چهره نورانی ایشان را از بین ببرد ودر تاریخ جایی برای حضور ایشان نگاه ندارد.
2. از بین بردن اسم نیک ائمه (علیهم السلام) در تاریخ
ولایت عهدی یزید
در صلحنامه امام حسن (ع) شرط گذاشته شده بود که بعد از خود کسی را جانشین تعیین نکند. امام حسین (ع) نیز با خطبهها و حرفهایشان، همیشه در صدد این بود که ولایتعهدی یزید را زیر سؤال ببرد. زیرا ایشان می دانستند که معاویه آمده است، آن حض خودش را از این دنیا برده است؛ اما چیزی که معاویه در صدد آن است ، این است که خاندان اهل بیت (ع) را از بین ببرد.این خانواده را چنان مشبه نشان بدهد که در طول تاریخ، امکان حیات وحضور سیاسی آنها از بین برود. رمز حرکت معاویه، این بود که یزید را به قدرت برساند. وی در طول 40 سال الخصوص در دو دههی حاکمیت بعد از صلح با امام حسن (ع) این امر را تعقیب میکرد.
تقسیم بندی دنیای اسلام در زمان معاویه
تمرکز معاویه در این بود که مقاومت مدینه،کوفه، بصره را بشکند. الخصوص کوفه و بصره کانون ولایت و امامت بودند.
دنیای اسلام در آن زمان دو قطب بود:
1.شام و حکومت معاویه که از دیرباز در اختیار معاویه بوده است حتی زمان خلفای قبل از امیرالمؤمنین. وی مردم را بر ضد اهل بیت تربیت کرده بود.
2.کوفه، بصره، مدینه (شیعیان و مسلمانانی که با سابقه تاریخی اهل بیت و امیرالمؤمنین (ع) آشنا بودند)
همانطور که میدانیم در طول این 20 سال، افراد زیادی به شهادت میرسند. یاران باوفای امیرالمؤمنین (ع)، مثل حجر بن ادیب به شهادت میرسند، برای این که کوفه، بصره و شیعهنشین و پایبند امامت و ولایت را تسلیم بکنند، خبیث ترین ، حتاکترین و جسورترین حاکمان را برای آنجا بر میگزینند، همچون زیاد، عبید الله بن زیاد و کسانی که در دل عقدههای تاریخی نسبت به اهل بیت داشتند.
برخورد معاویه با قطب شیعهنشین
دراین مناطق شیعه نشین،حتاکترین و خشنترین حاکمان برگزیده میشوند تا به شیعیان ضربه بزنند. در این زمان بخشنامههای عجیبی اجرا میشود. این مطلب در تاریخ شیعه وسنی آمده است، مثلاً معاویه چند بخش نامه داشت، یکی این بود که در روزهای جمعه بر منبرها در خطبهها و سخنرانیها، امیرالمؤمنین (ع) لعن بشود. دیگری این بود که یک حدیث در فضیلت و منقبت علی (ع) و خاندان پیامبر (ص) نباید خوانده بشود. چون ذهن و ضمیر مسلمانها از روایاتی که در فضیلت و منقبت اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده بود، پر بود. ذهن مسلمانان از روایاتی که در مورد فضیلت امیرالمؤمنین (ع) گفته شده بود، پر بود. به این سادگی نمیشد این فضا را از بین برد و از خاطرات مردم زدود.
هدف معاویه از بخشنامههای مکرر بر ضد اهل بیت (علیهم السلام)
معاویه در بخشنامه دیگری تأکید کرده بود که اگر کسی در مورد فضیلت عثمان، ابوبکر و عمر فضیلت بگوید، مورد تشویق قرار میگیرد. تأکید شده بود که راویان دروغین و محدثان کذابی که در برابر هر فضیلت خاندان پیامبر، برای خلفاء حدیث بسازند، مورد تشویق قرار بگیرند.
اینها بخشنامههای رسمی و حکومتی بود. تمام استانداران و نمایندگان حکومت معاویه موظف بودند بر اساس این بخشنامهها، فضای ذهنی جامعه را نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و خاندان عصمت و طهارت تخریب کنند.
بخشنامهی دیگری این بود که خانههای شیعیانی که از علی (ع) تبری نجویند، خراب کنند.
در تاریخ آمده است که کسی پایبند حضرت علی (ع) است، خانهاش باید خراب بشود. این افراد را از حقوق عمومی و بیت المال محروم میکردند.
جهتگیری حجمهی فرهنگی بر ضد اهل بیت (علیهم السلام)
جهتگیری این حرکت و هجوم فرهنگی این بود که خاندان پیامبر (ص) از بین بروند؛ به گونهای تخریب شوند که در آینده نتوانند قد علم کنند. همچنین محور و کانون کوفه، (پیروان ولایت و امامت) تسلیم بشود.
معاویه با بخشنامههایی که اعلام کرد؛ مثل جعل حدیث، میخواست که ذهن مردم را نسبت به حضرت علی (ع) تخریب کنند. همچنین با استفاده از اختناقها، یاران علی (ع) را به شهادت برسانند.
این جهتگیری در طول 40 سال انجام شد که 20 سال از آن در شام انجام شد. ولی 20 سال دوم این نقشهها در همهی دنیای اسلام الخصوص در کوفه، مدینه، بصره و مناطقی که پیروان علی بن ابیطالب (ع) بودند؛ اجرا شد.
با این شرایط هیچ منفذ امید و نجاتی برای امام حسین (ع) باقی نمانده بود. جز همان مسیری که به عاشورا منجر شد. اگر کسی وقایع را به صورت کلان تحلیل کند؛ نباید به عوامل خاصی بیندیشیم در تحلیل نهضت عاشورا؛ برای این که مشعل ولایت و امامت در تاریخ ماندگار باشد؛ و در آینده از بین نرود؛ امام حسین (ع)چارهای نداشت جز اینکه به کربلا برود.
خطبههای امام حسین(ع) در مورد فضایل پدرشان
امام حسین (ع) خطبهها و نامههایی به معاویه داده است که همین جهتگیری را نشانه گرفته است؛ که ولایتعهدی یزید اتفاق نیفتد. در صدد این است که آگاهی به مردم بدهد.
حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در منی، در ایام حج خطبهای خوانده است، این خطبه به چند صورت نقل شده است، در یکی از این نقلها، فضایل و مناقب حضرت علی (ع) را برای مردمی که در حج شرکت کرده بودند بر میشمردند.
امام حسین(ع) از مردم اقرار میگیرد که در جنگ بدر، خیبر، تبوک، غدیر خم، چه اتفاقاتی برای امیر المؤمنین (ع)افتاد. یعنی روی نکات بارزی که در تاریخ مسلم بوده است،باز پافشاری کرده بودند. این نشان دهنده آن است که آنقدر تهاجم فرهنگی بر ضد امام علی(ع) زیاد شده بود که این امور واضح و روشن نیز کمرنگ شده بود.
بیش از 20 مورد، امام حسین (ع) در بین جمع از فضایل امام علی (ع) میگوید. همچنین سخنان پیامبر (ص) در مورد علی (ع) را دوباره بیان میکند. زیرا این نکات در حافظه تاریخی مردم گم نشود.
کربلا تنها راه نجات حق
امام حسین (ع) برای باقی ماندن ولایت و امامت و بازپس گرفتن حق راهی جز این نداشت.
امیدواریم که بتوانیم در پرتو توسل به اهل بیت (علیهم السلام) و اباعبدالله الحسین (ع) راه درست ولایت وامامت بیابیم ودر زندگی بر همان مسیر استمداد پیدا کنیم.
ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) است، مقداری روضه میخوانم.
روضه
در قصه شهادت حضرت عباس (ع) نکات ویژهای وجود دارد که در تاریخ ثبت شده است، البته در جزئیات اختلاف است، اما اصل شهادت حضرت عباس (ع) طبیعی است که از یک سوز و گداز خاصی برای امام حسین (ع) و خاندانشان در خیمهها داشته باشد.
در تاریخ آمده است که شهادت حضرت عباس (ع) جزء در آخرین شهادتها بوده است؛ در تاریخ آمده است که وقتی حضرت عباس (ع) دیدند امام حسین (ع)در حال غربت خاصی هستند و اصحاب به شهادت رسیدند. ابالفضل عباس (ع) یک سری به خیمهها میزند. این منظره دل حضرت عباس (ع) را به لرزه میاندازد. دو واقعه ایشان را تکان میدهد، یک طرف صحنهی جنگ و کارزار، که امام حسین (ع) تنها مانده است و امید به یاری یاوران ندارد. از یک طرف به خیمهها نگاه میکند؛ میبیند هم تشنگی غالب است و هم امیدها ناامید شده است. این امر برای بچهها و طفلان سخت بود. هم تشنه بودند، مصیبتدیده بودند، امیدهایشان ناامید شده بود. از دست رفتن امید در خیمهها و مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) او را به فکر فرو برده بود. حضرت عباس (ع) فرماندهی لشکر امام حسین (ع) بود. اصرار کرد که من برای آوردن آب بروم به طرف شریعهی فرات؛ نه برای جنگ و کارزار.
حضرت عباس میگوید:برادر تشنگی بچهها دل مرا به درد آورده است؛ حضرت امام حسین (ع) جملاتی به برادر فرمودند:یا اخی کنت علامة من عسکری و مجمع عددنا برادرم تو نشانهی لشکر منی، پشتوانهی منی، این بچهها امیدشان به توست. اگر تو به شهادت برسی بچهها به کی پناه ببرند. اگر تو بروی و به شهادت برسی پایان کار ماست. ابالفضل العباس (ع) میگوید که من برای کارزار نمیروم ولی اجازه بده برای بچه ها آب بیارم. اجازهی آب آوردن را میگیرد. بعد میفرماید:یا سیدی قد ضاغ صدری من حیات الدنیا، عزیز من آقای من، دلم از این زندگی پست دنیا سیر شده است، سینهام تنگ شده است. طاقت ماندن ندارم. اجازه بده انتقام اصحاب ویارانت را بگیرم. این گفتگو چند بار بین ابالفضل عباس (ع) و امام حسین (ع) ردو بدل شد. اجازهی مشک پر کردن و آب آوردن را گرفت.
دخترها واهل خیام، از این گفتگو اطلاع داشتند و بچهها هنگام رفتن حضرت عباس (ع) امید بسته بودند که آب میآید، زیرا شجاعت حضرت عباس (ع) برای آنها نقطه امید بود. ابالفضل (ع) که حرکت میکند برای آوردن آب، و بچهها هم امید دارند که این بار آب به آنها میرسد.
آب به خیمهها نرسید! مشک آب بر آب ریخت، و شمشیری بر فرق ابالفضل (ع) فرود آمد. ابالفضل (ع) بر زمین افتاد. راوی نقل میکند که بچهها از خیمهها بیرون آمدند. صدا میزنند عمو جان!! و ابالفضل العباس (ع) بر زمین افتاد. همهی بچهها صحنه شهادت عمویشان را دیدند. بعد دیدند که چگونه برادر بر سر جنازه برادر حاضر شد و صدا زد : الآن کثر زهری و قلت حیلتی اخی یا نور عینی یا شقیقی فلیقت کنت کرکن الوسیقی، برادر تو پشت و پناه من بودی، تو نقطهی امید من بودی. لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم و سیعلم الذین ظلموا ایها المنقلبون. بسم الله الرحمن الرحیم، انا اعطیناک الکوثر، و صل لربک وانهر ان شانئک هو الابتر. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
خطبه دوم
اعوذ بالله من السمیع العلیم، من الشیطان الرجیم،بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین بارء الخلائق الاجمعین، ثم صلاةو سلام علی سیدنا و نبینا ابالقاسم محمد (ص) و علی علی امیرالمؤمنین و علی صدیقة الطاهرة فاطمة الزهراء، و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی ائمة المسلمین علی بن الحسین،و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المنتظر (عج) حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک خصاصة العباد و ارکان البلاد و ابواب الایمان و امناءالرحمن و سلالة النبیین و صفوة المرسلین و عترة خیر رب العالمین، صلواتک علیهم اجمعین. اعوذ بالله سمیع العلیم من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم . یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ.[1] عباد الله اوصیکم نفسی و تقوا الله و لزوم امره و اجتناب معصیته و جهزوا عباد الله فقد نوحی بکم برحیم و تزوجوا خیر الله التقوا.[2]
همهی شما برادران و خواهران نمازگزار را به پارسایی، خویشتنداری، تهذیب نفس، اصلاح اخلاق و پرهیز از گناهان و آلودگیهای روحی و اخلاقی سفارش و توصیه میکنم و امیدواریم خداوند همهی ما را از پیروان راستین ولایت و امامت و از سوگواران راستین حضرت امام حسین (ع) قرار بدهد.
ضمن تسلیت به مناسبت ایام عزاداری و سوگواری سالار شهیدان و اصحاب یاران و باوفای ایشان؛ بر تجلیل و تعظیم نسبت به مراسم عزاداری تأکید میکنم. چند نکته را در این خطبه اشاره میکنم:
نکته اول: مسائل پیرامون عراق
اقدام آمریکا علیه عراق:
عراق امروزه شأن و منزلتی در دنیا ندارد، چه از قدیم چه اکنون که صدام حکمفرمان آنجا بود. اما با این حال آمریکا با مخالفتهایی از سوی کشورهای عربی و اروپایی مواجه شد. حتی در شورای امنیت نیز مخالفتهایی شد. بر خلاف تصور خود آمریکاییها، آمار و ارقام نشان میدهد که افکار عمومی ملتها در برابر تکقطبسازی قدرت دنیا مقاومت میکند. در بعضی از نظرسنجیها از منابع خود آمریکایی ها نشان میدهد که بالغ بر 80 درصد مردم مخالف حملهی یک طرفهی آمریکا هستند. در خیلی از کشورهایی که همراه آمریکا بودند، افکار عمومی بر ضد آمریکا است. در تحلیلهای خارجی میخوانیم که آمریکا، از افکار ضد آمریکایی در عربستان در وحشت است. حکام عربستان وابستگی تاریخی به آمریکا دارند. مردمی انقلابی ندارند، مشکلات اقتصادی نیز ندارند؛ اما با این حال مردم مخالف آمریکا هستند. الخصوص امروز نسبت به ده سال پیش تفکرات مردم عربستان خیلی تفاوت کرده و مردم کاملاً ضد آمریکایی شده است.
افرادی از کویت و امارات آمده بودند؛ در آنجا تفکرات آمریکاییها حاکم است. ایشان میگفتند که مردم در مساجد فرهنگ ضد آمریکایی را ترویج میدهند.
موانع حمله به عراق
آمریکا حدود بیش از یک سال است که میخواهد به عراق حمله کند، این تأخیر بیش از یکساله بر میگردد به هراسهایی که آمریکا از نکاتی دارد:
این نکات محوری هستند که حملهی آمریکا را به عقب انداخته:
1.افکار عمومی:
آن هم در کشورهایی که انتظار نمیرفت. در کشورهایی مثل ایران، سوریه، لیبی این افکار غیر انتظار نیست؛اما در کشورهای حوزهی خلیج فارس همچون کویت (که آمریکا را ناجی خود میدانند)، عربستان، امارات. همینطور در پاکستان افکار بر ضد آمریکا شده است. این نکتهای است که آمریکا را به تأمل وامیدارد. این طوفان افکار ضد آمریکایی نکتهای است که روزی در گوشهای از دنیا خودش را نشان میدهد.
2. خاص بودن عراق:
عراق کشوری با سابقهی تاریخی و جمعیت انقلابی دارد. طبق آمار رسمی 55 درصد شیعه دارد. و آمار غیر رسمی تا 70 درصد شیعه نیز میگویند. کشوری که بیشترین شیعه را دارد. وجود حوزه نجف، همچنین سوابق تاریخی عراق و پیوندهای قوی فرهنگی عراق با ایران، وجود سرزمینهای مقدس در عراق، فاکتورهایی است که آمریکا را به تأمل نگاه میدارد. آنها هراس دارند که از تفکر شیعی حکومتی بپا خیزد و تفکر صحیح اسلامی را پیدا بکند. در این روزها که معارضین عراق در اربیل، کنفرانسی داشتند و یا شیعیان عراق در تهران نشستی دارند؛ تحلیلها نشان میدهد که آمریکا میگوید: ما سهمی برای معارضین عراق قائل نیستیم. در حالی که میدانند اگر معارضین را قبول نکنند باید حکومت نظامی را بر سر کار بیاورند.
آمریکا بر سر چند راهی
آمریکا بر سر چند راهی مانده است، اگر صدام بماند، ضربهی بزرگ به حیثیت بوش و باند خطرناک وی در دنیا است. اگر دست معارضین بیفتد؛احتمال یک حکومت اسلامی، انقلابی بر پا شود. اگر بخواهد حکومت نظامی برپا بشود، حیثیت آمریکا خدشهدار میشود. زیرا همهی سر و صداها برای این است که دموکراسی میخواهیم ایجاد بکنیم.
آمریکا نفت و منابع انرژی عراق را میخواهد؛ و هر کدام از راههای بالا، مشکلات خاصی دارد. آمریکا حتی اگر راه جنگ را برود؛ در باتلاقهای جدی میافتد.
نکته مهم این است که هجوم ضد آمریکایی آنقدر زیاد است که وقتی سران کشورهای عربی وقتی کنار هم مینشینند موضعهای ضد آمریکایی به خود میگیرند.
بیداری امت اسلامی موجب هراس آمریکا
این مطلب نشان میدهد، که اگر ملتها بیدار باشند ، مسلمانها قطب بزرگی در دنیا خواهند شد. به خصوص ایران محوری است که دنیا رویش حساب میکند، اگر ما در داخل، ایمان وتوکل به خدا حفظ کنیم آنها عقب مینشینند و به فضل الهی آنها در این تهاجم شکست خواهند خورد.
انتخابات شوراها
انتخابات دیگری در کشور ما برگزار شد، اگر جمع کشوری ببینیم؛مشارکت قابل قبولی وجود داشت؛ البته در تهران و شهرهای دیگر اقبال عمومی مناسبی نداشتیم. به دلیل سیاستزدگی افراطی وجود دارد؛ اگر کسانی در انتخابات شکست بخورند؛ انتخابات را مشکلدار میبینند؛ واگر پیروز بشوند میگویند خوب است. این فراز و نشیبی که در بیست و چند انتخاباتی که ما داشتیم باید جناحهای سیاسی ما را بیدار بکند؛ بر سر انصاف و موضع درست قرار بدهد. انتخاباتی که در کشور برقرار شده است، نمادی از حضور مردم است. تمام کسانی که در انتخاباتهای قبلی پای سخنان من بوده است، میبینند، که هر انتخاباتی که از سوی حکومت مورد تأیید قرار گرفته است؛ آن را تجلیل کردهام. در همهی انتخابات تلاش میکردم که مردم حضور در انتخابات داشته باشند. زیرا این حضور مایه اقتدار کشور است.
حضور کمرنگ مردم را به نظام نسبت ندهیم
نکتهی مهمی که وجود دارد؛ در ارزیابیها جناحها به غلط میافتند. اگر حضور کمرنگ مردم را به کلیت نظام نسبت بدهیم؛ این اشتباه است. این نظام مخالف دارد اما با اصل نظام اسلامی، قطعاً مخالفت ندارد. با شیوههای مسئولین و جناحها مخالفتهایی وجود دارد. به نظر میآید کسانی که در انتخابات شکست میخورند قبل از هر نکتهای باید به بررسی نقاط ضعف خودشان بپردازند، کسانی که پیروز میشوند قبل از هر عملی باید به فکر باشند که چند روز دیگر به همین وضع دچار نشوند.
این نکات را اگر دو طرف رعایت بکنند کشور بر یک روال صحیح استوار میشود.
در تهران شاهد مشارکت بسیار کم مردم بودیم. قبل از هر تحلیلی باید بگوییم که شورای شهر تهران چگونه عمل کرده است؟ تمام جناحها بیایند ببینند که آیا شورای شهر آن صلاحیت را داشت؟ واقعاًشایسته مردم تهران نبود. انحلال شورای شهر نیز به دست خود دولت بوده است. این نقاط ضعف باید تحلیل بشود، اشکالات هر جناح را به گردن دیگری نیاندازیم. باید تحلیل شود و در صدد رفع آن برآییم.
قبل از اینکه نظام اسلامی را زیر سؤال ببرد باید اشکالات را دید. این نکته ای است که باید دقت شود. در افراط و تفریطها تحلیلهای غلطی برداشت میشود. از حضور کمرنگ مردم باید نگران باشیم. در تحلیل این قضیه باید دقت کرد. جناحها باید خودشان را مقصر بدانند. اگر همه در صدد این باشیم که اشکال خودمان را در مقام دفع برآییم جامعه اصلاح میشود. کسانی که در هر جای کشور رأی میآورند؛ باید به آنها تبریک گفت اما باید آنها به دنبال برنامه و گرهگشایی از مردم بروند. وظایف شوراهایی که رأی آوردند این است که به دنبال رابطهی سالم با مردم باشند.
توصیه به منتخبان مردم
کل مشارکت عدد قابل قبولی دارد؛ گرچه باید همه تلاش کنند که مشارکت را در سراسر کشور بالا ببرند. مجلس، دولت،نهادهایی که مبعوث از آرای مردم هستند؛ به گونهای عمل کنند که مردم حس کنند، اینها دلسوزند، دارای فکر و طرح هستند. کسی انتظار ندارد در سراسر کشور، شوراها معجزه کنند اما انتظار دارند که با فکر و برنامه و به دنبال دعواهای جناحی نباشند. امیدواریم که این انتخابات برای مردم کشور ما مبارک باشد. این موج و حرکت جدید شوراها منشأ برکت برای مردم بشود.
شهرداریها در اختیار شوراها است. نباید توقع زیاد ایجاد کرد ولی باید برای شهرداریها فکر و برنامه داشت. اینها وظایف سنگینی است که بر دوش شوراها است که بتوانند به آن عمل کنند.
دو نکته هم توصیه میکنم
1.جشن نیکوکاری در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) و پایان سال:
ایتام و فقرا چشمانتظار کسانی هستند که توان مالی دارند. امیدواریم که در این حرکت نیکوکاری که همراه با مراسم عزاداری امام حسین (ع) است؛تلاش کنیم که فاصله طبقاتی را کم کنیم. این کار حتی برای متمکنین خوب است. فقر شدید و مشکلات و دردهای زیادی که در جامعه وجود دارد برای هیچ گروهی سعادت نمیآورد. امیدواریم هر کسی به فراخور خودشان؛ در این حرکت نیکوکاری و رسیدگی به مستمندان و محرومان، اهتمام جدی و وافری مبذول بدارند.
2.هفته منابع طبیعی و ایام درختکاری
در این زمینه باید توجه بکنیم و عنایت داشته باشیم. ایجاد فضای سبز برای تنفس و سلامت جامعه امری ضروری است.
با توجه به گسترش شهرها، صنایع، کم شدن فضاهای سبز و مشکلاتی که در آب وجود دارد، خطراتی در آینده وجود دارد. یک جهش جدی برای توسعه فضای سبز نیاز داریم. همانطور که در روایات بر درختکاری و توجه به فضای سبز اهتمام ویژهای شده است. امیدواریم در این ایام، مسئولین در شهر و خیابانها و مردم در خانه و محل کار، به گسترش فضای سبز توجه بیشتری داشته باشیم.
دعا
نسئلک اللهم و ندعوک، بسمک العظیم الاعظم. الاعظ الاجل الکرم یا الله...
اللهم انصر الاسلام واهله، واقتل الکفر واهله، اللهم انصر جیوش المسلمین و عصاکر الموحدین
خدایا دلهای ما را به انوار ایمان منور بفرما، اموات و درگذشتگان ما را مورد مغفرت واسعهی خودت قرار بده ...