خطبه اول
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیمالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللّه[1]؛ ثم الصلاة و السلام علی سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آله الأطیَّبینَ الأطهَرین لاسیُّما بقیةاللّه فی الارضین.
اعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم اللّه الرحمن الرحیم«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ» [2] عِبادَالله اُوصیَکُم وَ نَفسیِ بِتَقوَی اللّه وَ مُلازِمَة اَمرِه وَ مُجانِبَة نَهیِه وَ تَجَهَّزوا رَحِمَکم اللّه، فَقَد نُودِیَ فیکُم بِالرَّحیل وَ تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّاد التقوی.
همه شما برادران و خواهران نمازگزار و بزرگوار و خودم را به تقوا، پارسایی و خویشتنداری از گناهان و آلودگیهای روحی و کسب معرفت و معنویت سفارش و توصیه میکنم.
امیدواریم خداوند به همه ما توفیق وارستگی، اصلاح نفس و تهذیب اخلاق عنایت بفرماید.
زندگی امام باقر (ع)
در آستانه میلاد امام باقر (ع) هستیم. در این خطبه درسهایی از زندگی نورانی امام باقر (ع) پنجمین ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت تقدیم محضر مبارک شما خواهد شد.
در میان ائمه طاهرین (ع)، حضرت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) به لحاظ اینکه در برههای قرار گرفتند که به لحاظ علمی احادیث بیشتری از آنها نقلشده و آنچه از این دو بزرگوار در احادیث باقیمانده شرایط خاصی دارند.
پایهگذار معارف اهلبیت (ع)
پایهگذار معارف اهلبیت (ع) و یک نقطه عطف در تاریخ معارف دینی زمان امام باقر و امام صادق (ع) بود. زمان این دو بزرگوار بود که علوم اسلامی و الهی و بهخصوص معارف شیعه وارد یک نقطه عطف شد و فصل جدیدی در این دوره ائمه طاهرین (ع) گشوده شد.
ائمه دیگر یا به دلیل اینکه درگیر مباحث حاد سیاسی بودند یا اینکه در محاصره، تبعید و زندان بودند آن شرایطی که برای امام باقر و امام صادق (ع) فراهم شد برای آنها فراهم نشد.
مهمترین موقعیتی که برای نشر معارف اسلام و بسط و گسترش تشیع و معارف اهلبیت (ع) فراهم شد در زمان امام باقر و امام صادق (ع) است. البته یک دوره کوتاهی هم در زمان امام رضا (ع) پدید آمد برای اینکه شیعه و معارف شیعه در دنیا شناخته شود بهخصوص آمدن حضرت امام رضا (ع) به ایران و ولایتعهدی ایشان یک نقطه عطفی بود.
امام باقر (ع) آغازکننده راه گسترش معارف اهلبیت (ع)
القاب و اوصافی که به ائمه طاهرین (ع) دادهشده است همه بر اساس یک ویژگیهایی است که آن حضرات در زمان خودشان داشتند.
مهمترین لقب امام باقر (ع) همان باقر یعنی شکافنده علم است. این لقب منطبق با شرایط زمانی آن حضرت از زمان رسول خدا (ص) دادهشده بود.
عمده پشتوانه و شاخههای مختلف علمی که شیعه امروز دارد، احادیث و روایاتی است که از زمان امام باقر و امام صادق (ع) به یادگار مانده است. بنابراین این دو بزرگوار با این امتیاز شناخته میشوند که بنیان گزار یک دوره جدید در معارف اهلبیت (ع) هستند.
سرگذشت اجمالی و اختصاری امام باقر (ع)
امام باقر (ع) در سوم ماه صفر سال 57 هجری قمری متولد شدند. و تولد ایشان از مادری است که فرزند امام حسن (ع) است.
امام باقر (ع) اولین امامی است که نسل پدرشان به امام حسین (ع) و مادرشان به امام حسن (ع) میرسد. و از این نظر یک فضیلت و شرافت نسبی هم در ایشان جمع شد.
شهادت ایشان بین ذیالحجه یا ربیعالاول اختلاف است. در سال شهادت ایشان هم بعضی گفتهاند 114 و بعضی 117. بنابراین سن مبارک امام باقر (ع) بین 57 تا 60 سال است و ایشان یک دوره 19 ساله بعد از امام سجاد (ع) دارای امامت بودند. و بنا بر آنچه در تاریخ آمده امام باقر (ع) بهعنوان یک کودک 3 ساله در واقعه جانگداز عاشورا و کربلا حضور داشتند.
دوره تقریباً 19 ساله امام باقر (ع) همزمان با خلفای بنی مروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک بود. شهادت ایشان هم بنا بر آنچه مشهور است در زمان هشام بن عبدالملک واقعشده است.
آنچه برای ما سودمند است که نگاهی به زندگی نورانی امام باقر (ع) بیندازیم و در زندگی خودمان استفاده کنیم، اولین ویژگی آن بحث علم و مقامات معرفتی بوده که ایشان داشتهاند.
اگر تاریخ ائمه مذاهب دیگر اهل تسنن را مطالعه کنیم میبینیم که ائمه و علمای بسیار ممتاز و برجسته مذاهب دیگر بخشی از معارفشان را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از امام باقر و امام صادق (ع) فراگرفتهاند.
برای اینکه مقداری از ابعاد علم و مقامات علمی امام باقر (ع) روشنتر شود به یکی دو مراجعه میکنیم.
در یک فرازی آمده که محمد بن مسلم، یکی از شاگردان ممتاز و از چهرههای علمی و بارز و بسیار برجسته عصر امام باقر و امام صادق (ع) است.
در یک حدیثی محمد بن مسلم میگوید: من هیچچیز و هیچ سؤالی در قلمروهای گوناگون علوم اسلامی به ذهنم خطور نکرد مگر اینکه آن را از امام باقر (ع) سؤال کردم و پاسخ گرفتم. و مجموعه سؤالی که من از ایشان داشتم به بیش از سی هزار حدیث رسید.«قالمُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ: سألتُ الباقر عليه السّلام سَأَلْتُهُ عَنْ ثَلَاثِینَ أَلْفَ حَدِیث»[3]
من از امام باقر (ع) سؤال کردم و مجموعه آنها به سی هزار حدیث بالغ شد.
محمد بن مسلم میگوید ما وقتیکه به شاگردان امام باقر (ع) نگاه کنیم میبینیم که از تابعین و فقهای بزرگ و ائمه مذاهب دیگر در محضر امام کسب علم و رهنمود کردند.
جابر بن عبدالله انصاری از صحابه که در سنین پیرمردی بود در محضر امام باقر (ع) علیرغم جوانی که ایشان داشتند زانو میزد و علم فرامیگرفت و جابر بن یزید جوفی از فقها، زُهَری، اوضاعی و ابوحنیفه که از فقهای بزرگ اهل تسنن و رئیس یکی از مذاهب اهل تسنن است همینطور مالک بن انس شافعی اینها سه تا از مذاهب ائمه اربعه هستند.
در نویسندگان تاریخی و حدیثی افراد بزرگی هستند که در محضر امام باقر (ع) تحصیل کردند مثل تاریخ طبری که چندین جلد است و نویسنده آن از کسانی است که از محضر امام باقر (ع) استفاده کرده است.
بعضی از بزرگان اهل تسنن گفتهاند که ما در میان آنکسانی که از سلاله رسول خدا (ص) باقی ماندند کسی را به آگاهی وسیع و علم فراوان امام باقر (ع) ندیدیم و این تفوق علمی از ویژگیهایی است که در زمان امام باقر (ع) بود و البته ما معتقدیم که ظرفیت علمی امام باقر و امام صادق (ع) و ائمه ما بیش از این هم بوده ولی در این قلمروها جزء شاخصهای مهم است.
بسیاری از بزرگان هم در شیعه و هم در سنی، سلسله علم و سند علم و دانششان به امام باقر (ع) بازمیگردد.
توجه و رسیدگی به مردم
امام باقر (ع) در قسمتهای دیگر هم دارای خصائص بزرگی بودند و یکی از جنبههای بزرگی که در زندگی ائمه (ع) ملاحظه میشود توجه آنها به رسیدگی به مردم و نیازمندان است.
در حدیثی نقلشده که:
«کانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یجِیزُنَا بِالْخَمْسِ مِائَةٍ إِلَی السِّتَّ مِائَةٍ إِلَی الْأَلْفِ دِرْهَم وَ کانَ لایَمُلَّ مِن سِلَةِ إخوانه وَ قاصدی وَ مُعَمِّلیه وَ راجی»[4]
حضرت در یک ارقام بالایی به مستمندان کمک میکرد و از توجه به نیازمندان و کسانی که به او امید داشتند خسته نمیشد.
و در حدیث دیگر راوی میگوید: ما مکرر میدیدیم که امام باقر (ع) با خودش مال، درهم و دیناری حمل میکند برای اینکه آن را به مستمندان برساند.
مهمانداری امام باقر (ع)
یکی از چیزهایی که در زندگی امام باقر (ع) برجسته است، مهمانداری ایشان است که در احادیث هم آمده که ممکن نبود کسی بر امام (ع) وارد شود و از محضر ایشان استفاده علمی ببرد و بهعنوان یک مهمان مورد پذیرایی قرار نگیرد.
در تصدق، کمک کردن بهخصوص در تصدق روز جمعه حضرت هم در سیرهٔ خود مواظبت داشتند و هم تأکید میکردند که در روز جمعه به دیگران برسید زیرا تصدق و اعمال خیر در روز جمعه چندین برابر نسبت بهروزهای دیگر است.
ارکان زندگی ائمه (ع)
در زندگی ائمه ما همیشه سه محور در کنار هم و آمیخته به هم وجود داشته است:
1 ـ علم و دانش و معرفت
2 ـ تربیت اجتماعی و توجه به جامعه و نیازمندان
3 ـ عبادت و بندگی خداوند
اینها سه رکن مهمی است که ما در زندگی ائمه (ع) بهوضوح ملاحظه میکنیم.
تفاوت امامان شیعه با گروههای دیگر
تفاوت خط و مسلک امامان شیعه با بعضی از گروها و فِرق دیگر زمان خودشان در همین بود، ما گاهی افرادی در عصر ائمه میبینیم که مثلاً به عبادت پرداختند، اما در زندگی آنها تعهد و مسئولیت اجتماعی نیست.
خداوند از ما نخواسته که ما عابدان گوشهگیر و افرادی باشیم که اهل ذکر و ورد اما غافل از مسائل اجتماعی و درد دیگران و جامعه باشیم.
البته اینکه انسان گاهی خلوتی داشته باشد و به اصلاح نفس و تهذیب خود بپردازد چیز بسیار خوبی است اما اینکه کل زندگی انسان بهصورت یک زندگی منزوی، گوشهگیر و بیتفاوت در برابر دیگران باشد یک جریانی است که پسندیده نیست.
همانطور که ائمه (ع) کسانی را که اهل عبادت بودند ولی اهل علم و فهم نبودند نمیپسندیدند. مثلاً در زمان امیرالمؤمنین (ع) خوارج بودند.
و گاهی افرادی را میبینیم که اجتماعی هستند و تفکرات اجتماعی دارند اما در بعد معنوی، عبادی و توجه به خدا دچار غفلت و کم توجهی هستند که آنهم در دیدگاه ائمه (ع) موردقبول نیست.
امام صادق (ع) یکگوشهای از شخصیت پدر بزرگوارشان را اینگونه ترسیم میکنند:
«کَانَ أَبِی کَثِیرَ الذِّکْرِ»[5]
پدر من فراوان ذکر خدا میگفت.
«لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِی مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ وَ آکُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللَّهَ»[6]
وقتیکه من با پدرم راه میرفتم، راه میرفت درحالیکه ذکر خدا میکرد، غذا میخورد درحالیکه ذکر خدا میکرد، با مردم صحبت میکرد اما از ذکر خدا غافل نبود و فراوان میدیدم که زبان او به ذکر بزرگ «لَاإِلهَ إلّا اللَّه » مشغول است و برای اینکه فرزندانش را با یک تربیت معنوی و عبادی پرورش دهد میفرماید که:
«كَانَ يَجْمَعُنَا فَيَأْمُرُنَا بِالذِّكْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْس»[7]
فرزندانش را جمع میکرد و آنها را توصیه به ذکر و یاد خدا و قرائت قرآن میکرد. و اگر کسی قرائت قرآن هم یاد نداشت شیرینی ذکر و یاد خدا را به او میفهماند.
بعد عبادی امام باقر (ع)
حالاتی از خود ایشان در کعبه نقلشده، راوی میگوید وقتیکه وارد خانه خدا میشد بهشدت به گریه و زاری میافتاد، یکبار به ایشان عرض شد که اگر آرامتر گریه کنید بهتر نیست؟
ایشان فرمودند این در اختیار من نیست، وقتی به اینجا که یادآور عظمت، جلال و جمال بیپایان خداست میآیم مرا به این حال و گریه وامیدارد. این هم بعد عبادی امام باقر (ع) بود.
آنچه برای ما مهم است، تعلق به خاندان اهلبیت (ع) و شیعه بودن و اظهار عشق و علاقه ما به خاندان بزرگوار پیامبر اسلام (ص) و ثلاثه رسول خدا (ص) است و این تعلق و ارتباط باید خود را در شخصیت ما نشان دهد.
[1]. سوره اعراف، آیه 43.
[2].سورهی آلعمران آیهی 102
.[3]شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج3، ص 277، الامام محمد الباقر علیه السلام ..... ص: 276
[4].مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص 207، فصل فی معالی أموره ع ..... ص: 206
[5].آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)، 41، از سنت ..... ص: 412
[6].آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)، 41، از سنت ..... ص: 412
[7].آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدة الداعی)، 41، از سنت ..... ص: 412