موضوع فقه شامل همه رفتارهای اختیاری مکلفان، اعم از جوارحی و جوانحی میشود. از سوی دیگر رفتارهای باطنی و جوانحی دو گونه است: فعالیتهایی از سنخ شناخت، علمآموزی و عقیدهمندی و فعالیتهایی از سنخ گرایشها و عواطف. بر این اساس، دانش فقه باید به این عرصهها نیز وارد شود. در یک دستهبندی کلان باید سه حوزه فقهی داشته باشیم: فقهِ شناخت و باور (فقهالعقیده)، فقه احساسها و عواطف (فقهالاخلاق) و فقه رفتارهای جوارحی (فقهالعمل).
«فقه العقيده» درصدد است رفتار عقیدهمندی را که محصول شناخت و آگاهی نیز میتواند باشد، با نگاهی فقهی، بررسی نموده و احکام پنجگانه این رفتار اختیاری را تعیین کند. «فقهالاخلاق» نیز در تلاش است قلمرو خود را به رفتارهای درونیای اختصاص دهد که سنخ شناخت و عقیدهمندی نیست؛ اما فعل نفس تلقی میشود؛ رفتارهایی که با عناوینی مانند اخلاق، حالات و صفات اخلاقی از آنها یاد میشود. البته روشن است تا زمانی که صفات نفسانی غیر اختیاری باشد، در گستره فقه قرار نمیگیرد، مگر برای اکتساب صفات فضیلت یا اجتناب صفات رذیلت و یا مقدمههای یا پیامدهای اختیاری رفتاری آن صفات. درنهایت، «فقهالعمل»، شامل همه بخشهای فقهی میشود که دربردارنده رفتارهای جوارحی و ظاهری است و فقه رایج بیشتر شامل این شاخه است.
یکی از اقدامهای اولیه در تأسیس و ساماندهی «فقهالعقيدة» و «فقهالاخلاق»، شناسایی تلاشهای محققان و فقیهان پیشین و بهاصطلاح، بررسی پیشینه پژوهش است. جالب است که در سنّت فقهی ما، نگاه فقهی و تلاش برای تعیین احکام پنجگانه برای رفتار عقیدهمندی و نیز رفتارهای اخلاقی و احساسها و عواطف، پیشینه دارد. در برخی از آثار چنین رویکردی به چشم میخورد مانند 1. الهداية فی الأصول والفروع شیخ صدوق ؛ 2. المقنعه شیخ مفید ؛ 3. جمل العلم والعمل سیدمرتضی ، 4. تقریب المعارف ابوصلاح حلبی و ... .
شایان ذکرست که این ایده نیز توسط استاد اعرافی طراحی و پشتیبانی علمی میشود.